توسل به ذات؛ تقابل وهابیت و دیوبندیه
حجم عظیم کتب عالمان جهان اسلام، پذیرای اصل توسل است. اختلاف تنها در برخی از مصادیق مساله توسل است که از سوی وهابیت بر مجامع علمی تحمیل شده است. از این روی مکاتب دیگر در مقام پاسخگویی به ادعاهای فرقه وهابیت برآمدهاند که در این میان باید به جریان دیوبندیه اشاره کرد. دیوبندیه نام جریانی اسلامی است که در مقابل استعمار انگلیس مقاومت کرده و توسط افرادی همچون محمد قاسم نانوتوی، رشید احمد گنگوهی و ... در سال 1283 هـ.ق در کشور هند تاسیس گشت.[1]
این مکتب در یکی از شاخههای اختلافی در مبحث توسل یعنی توسل به ذات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و صالحین دیدگاهی در تقابل با نظر وهابیت دارند. چرا که وهابیت توسل به ذات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و صالحین را ممنوع دانسته است. بن عثیمین در این باره میگوید: «توسل به ذات نبی هم چون "اسالک بنبیک محمد" جایز نیست، مگر اینکه کلماتی همچون ایمان به رسول و یا محبت رسول در تقدیر گرفته شود.»[2] هرچند این کلام شرک نیست، اما بدعت و از لوازم شرک است.[3]
این در حالی است که عالمان مکتب دیوبند توسل به ذات را مطلقاً جایز دانستهاند. به عنوان مثال ندوی در این باره مینویسد: «اشرف علی تهانوی جایز ندانستن توسل به اعیان را نزد ابن تیمیه و هممسلکانش ناشی از درک ناصحیح میداند.»[4]
البته این مطلب با چشمپوشی از گروهی از دیوبندیان متاخر تحت عنوان پنج پیریها است که با وهابیت همآهنگ گشته و با رویکرد عالمان پیشین خود به مخالفت برخواستهاند.
پینوشت:
[1]. طالب الرحمن، عقائد علماء دیوبند، پاکستان، دار الکتب و السنه، چاپ اول، 1417 ه.ق؛ ص 8.
[2]. بن عثیمین، محمد بن صالح، مجموع فتاوی و رسائل، جمع و ترتیب: فهد بن ناصر السلیمان، دار الوطن – دار الثریا، 1413 ه.ق؛ ج 2، ص 346.
[3]. بن باز، مجموع فتاوی و مقالات متنوعه، تحقیق: محمد بن سعد، بی جا و بی تا؛ ج 4، ص 415.
[4]. ندوی، محمد رحمت الله، اشرفعلی التهانوی حکیم الامه، دمشق، دار القلم، چاپ اول، 1427 ه.ق؛ ص 142- 143.
افزودن نظر جدید