آیا احمد بن حنبل یک فقیه بود؟
احمد بن حنبل را رئیس مذهب حنبلی میدانند، این در حالی است که احمد بن حنبل از تألیف کتب فقهی کراهت داشت، بلکه فقها را بدعتگذار میدانست. طبری که از معاصرین احمد بن حنبل است، کتابی دارد به نام «اختلاف الفقها» که در این کتاب به اختلاف فقها در موضوعات مختلف پرداخته است. طبری در این کتاب از اشخاص زیادی که دارای کرسی فقه بودند، نام برده است. وی از داود ظاهری، ثوری، اوزاعی، ابویوسف، شیبانی و... مطالب فقهی را نقل کرده است، ولی با این وجود هیچ نامی از احمد بن حنبل نبرده است.[1] این مطلب نشان دهنده آن است که او احمد بن حنبل را فقیه نمیدانسته است.
از طبری پرسیدند که چرا با وجود نزدیکی زمانی به احمد، سخنان او را نقل نکردهای؟ پاسخ داد: برای او اصحاب و همفکران قابل اعتمادی نیافتم.[2]
بنابراین آنچه مشخص است، اینکه احمد بن حنبل یک محدث بود نه یک فقیه. این نظریه وقتی بهتر درک میشود که به نظریاتی که از احمد در باب فقه نقل شده است، توجه کنیم. معمولاً در باب نظریات منتسب فقهی به احمد، چند نظریه مطرح است. گاهی تا 5 نظریه به او منسوب است و این به همان جهت است که آرای او در فقه مورد توجه نبوده است و یا آرای فقهی نداشته است.
آیت الله سبحانی به عنوان یک فقیه جامع به مبانی مذاهب اسلامی که کتابهای مختلفی در رابطه با مذاهب مختلف تألیف کرده است، در رابطه با فقه احمد بن حنبل سخن جالبی دارد؛ ایشان میگوید: «احمد بن حنبل تنها از مراتب پایین اجتهاد اصطلاحی، که آن اجتهاد شیوه سایر ائمه بود، بهرهمند بود. با این مقدار اجتهاد نمیتوان او را یکی از ائمه فقه دانست. اجتهاد، شرایط و ویژگیهایی دارد، که در جایگاه آن بحث شده است. مهمترین این شرایط، ملکه قدسی اجتهاد است که انسان با آن قادر به استخراج فروع از اصول میشود؛ اما فتوا دادن با نص صریحی که وارد شده است، پایینترین مرتبه اجتهاد است. اجتهاد مطلق، نیازمند یک ذهن فعال است که بتواند فروع را از اصول استخراج کند و همچنین سایر شرایطی است، که ائمه فقه بیان کردهاند.»[3]
از مجموع آنچه گفته شد به دست میآید که احمد یا فقیه نبوده است و یا اگر او را فقیه بنامیم حد بسیار پایینی از فقه را دارا بوده است. بنابراین امروز که وهابیت خود را تابع احمد بن حنبل میدانند، از نظر فقاهتی مرتبهای پایینتر از دیگر مذاهب اسلامی دارند.
نویسنده: م.ج
پینوشت:
[1]. فرحان مالکی، حسن، نگاهی به غلو اندیشی و افراط گرایی علمای معاصر عربستان، موسسه فرهنگی هنری آفتاب خرد، تهران، 1396ش، ص51-50
[2]. همان، ص51
[3]. سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج1، ص313؛ به نقل از حامد محمدیان، مقاله «اجتهاد از دیدگاه وهابیون»، مجلسه سراج منیر، شماره 3.
افزودن نظر جدید