افسانه تغییر نام نورعلی الهی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب– نام اصلی "نورعلی الهی" پایهگذار جریان "مکتب" در فرقه اهل حق، "فتحالله" ملقب به "کوچعلی"است. نورعلی الهی درباره تغییر نام خود داستانی بیان میکند که افکار باطل خود را در آن روشن میسازد. وی بیان میکند: «در سال 1324 هجری قمری همراه با پدرم- نعمتالله جیحونآبادی- و چند نفر از دراویش او بهحسب اعمال ریاضتی پدرم، به "پردیور" رفته بودیم که حالم بد شد و بعد از سه روز مرگ من فرا رسید. پدرم جنازه مرا روبری بارگاه سلطان اسحاق و صندوق موجود در آن گذاشت و خطاب به سلطان اسحاق گفت: من این بچه را از مادرش امانتگرفته بودم او را زنده کن تا بهدست مادرش برسانم و بعداً اگر خواستی او را بمیران، وقتی نصف شب میشود پدرم میبیند که خبری نشد با تبرزین به جان صندوق مرقد سلطان میافتد و میگوید او را زنده کن تا به مادرش تحویل دهم. در این هنگام پدرم که صندوق را شکست و فقط چهار چوب آن باقی ماند، خسته میشود و همانجا دراز میکشد که سلطان میآید درحالیکه گردو بهدست دارد و به پدرم تعارف میکند، پدرم میگوید: حالا خیلی لطف کردهای، تعارف هم میکنی؟ سلطان اسحاق میگوید: برای پسرت ناراحت نباش او زنده میشود. فقط میخواستم روح او را که روح پلیدی بود و به درد تعلیمات تو نمیخورد، عوض کنم. امشب سید زادهای به دنیا میآید روح او را به کوچ علی میدهم و از این به بعد باید شال سبز ببندد و اسمش سید نورعلی باشد.» [آثار الحق، ج 1، صص 593-591] حال باید به مریدان نورعلی الهی گفت: آیا نورعلی الهی، سلطان اسحاق را خدا فرض کرده است که نسبت میراننده و زنده کننده به او میدهد؟ آیا نورعلی الهی که بهشدت به سادات اهل حق حمله میکند و سیادت آنان را زیر سؤال میبرد،[همان، ص 493، گفتار 1571] خود نمیخواهد ادعای سیادت کند؟ مطالب مذکور عوامفریبی و تناقضگوئی در بین پیشوایان اهلحق را نمایان میکند.
پینوشت:
الهی، نورعلی، آثار الحق، ج1، چاپ چهارم، تهران، جیحون، 1373، گفتار 1856، صص 593-591؛ ص 493، گفتار 1571
افزودن نظر جدید