اتهام جعل برای فضیلت دادن به بزرگان خود
پیروان وهابیت وقتی که به روایتی در فضیلت اهلبیت (علیهمالسّلام) در کتابهای مورد قبول خود میرسند که به وسیلهی دلایل قرآنی و روایی به خوبی قابل اثبات است، آن را جعلی میدانند، که در زیر برای نمونه به یک مورد از آنها اشاره میکنیم:
- حدیث ثقلین؛ «کتاب الله و عترتی» و «کتاب الله و سنّتی»؛
حدیث ثقلین با عبارت «کتاب الله و عترتی أهل بیتی» را مسلم و ترمذی در کتاب خود روایت کردهاند، روایتی که حافظان و پیشوایان زیادی از علم حدیث نقل کردهاند که طریق آن به بیش از دهها طریق میرسد. ابومنذر سامی مصری شافعی در این باره میگوید: «حدیث «کتاب الله و عترتی» را بیش از 30 طریق روایت کردهاند که 7 تن از آنها صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) هستند؛ از اینرو، صحت این روایت جای شک و تردید ندارد تا جایی که میتوان ادّعای تواتر کرد.»[1]
نزدیک به همین مضمون را احمد بن حنبل در مسند و نسائی در سننالکبری روایت نموده و حاکم نیشابوری نیز پس از نقل آن در کتاب خود گفته: «این روایت دارای شرایط صحت در دو کتاب صحیح مسلم و بخاری است، اما همهی این روایت را نقل نکردهاند.»[2]
به همین رو، جاعلان حدیث، به جنگ این حدیث آمده و روایت «کتاب الله و سنّتی» که حتّی یک سند صحیح هم ندارد را در برابر آن ساختهاند. این روایت را تنها، مالک در موطأ خود، آن هم به صورت مرسل، روایت کرده است.
اعتراف حسن سقّاف، بر جعلی بودن حدیث «کتاب الله و سنّتی»؛
حسن سقّاف از علمای بزرگ اهلسنت اردن میگوید: «حدیث «کتاب الله و سنّتی» که علما و خطبا بر زبانشان جاری کرده و بر فراز منبرها نقل میکنند، حدیثی است دروغ و ساختگی که بنیامیه آن را برای دور ساختن مردم از اهلبیت (علیهمالسّلام) ساختهاند.»[3]
با وجود قوّت و صحّت سند روایت «کتاب الله عترتی» و ضعف سند روایت «کتاب الله و سنّتی»، میبینیم شگرد بنیامیه تا زمان حاضر، تأثیر خود را گذارده و میبینیم که در سراسر جهان، اعم از کتابها، سخنرانیها، سایتهای اینترنتی، خطبههای نماز جمعه و بسیاری از پایگاههای رسمی خود، هنگام یاد کردن از «حدیث ثقلین» به روایت «کتاب الله و سنّتی» استناد کرده و از روایت «کتاب الله و عترتی» نامی به میان نمیآید.
ما میپرسیم گیریم که روایت «کتاب الله و سنّتی» هم با سند صحیح وارد شده باشد، آیا وظیفه دینی و اخلاقی شما اقتضا نمیکند، اگر چند بار از روایت ضعیف «کتاب الله و سنّتی» یاد میکنید، یکبار هم از حدیث «کتاب الله و عترتی» یاد کنید؟
آیا تعمّد و اصرار بر یاد نکردن از این حدیث مستند و معتبر و استناد به روایتی ضعیف و جعلی که نامی از اهلبیت (علیهمالسّلام) در آن نیست، گویای برخی مطالب از جمله کم مهری نسبت به آن حضرات نیست؟
پینوشت:
[1]. الزهرة العطرة فی حدیث العترة، أبو المنذر سامی بن أنور خلیل جاهین المصری الشافعی، دار الفقیه، مصر، ص 69 ـ 70.
[2]. المستدرک و بذیله التلخیص للذهبی، حاکم نیشابوری، ج 3، ص 109.
[3]. صحیح شرح العقیدة الطحاویة، حسن سقّاف، ص 654.
افزودن نظر جدید