جایگاه اشک و گریه نزد پیامبر
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، «ابنتیمیه حرّانی» به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت (علیهم السّلام) و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظر مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. ابنتیمیه و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء (علیه السّلام) نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند؛ چنان که او میگوید: «شیطان به سبب کشته شدن امام حسین (علیه السّلام) دو بدعت در میان مردم رواج داده؛ یکی بدعت محزون شدن، گریه کردن و نوحهسرایی برای امام حسین (علیه السّلام) در روز عاشورا و دیگری بدعت شادی و خوشحالی که اهلسنت در این روز دارند.»[1] که در پاسخ با مرور و بررسی مواردی از رفتارهای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در موضوع عزاداری و جایگاه اشک و گریه نزد آن حضرت، بهتر میتوان در مشروعیت این موضوع قضاوت نمود:
- گریه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای فرزندش در حال جان دادن؛ در معتبرترین منبع روایی اهلسنت و مورد قبول وهّابیت به نقل از اسامه بن زید آمده است: «نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم که شخصی از دختر آن حضرت خبر آورد که فرزند پسرش در حال جان دادن است...؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه سعد بن عباده، معاذ بن جبل، ابن بن کعب، زید بن ثابت و جمعی از یاران به منزل دختر غم دیدهی خویش رفت، حضرت در حالی که نفس نفس میزد کودک را با مهربانی در آغوش گرفت و به شدت گریست و اشکان مبارکش سرازیر گشت؛ سعد با مشاهدهی گریه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با تعجب پرسید: این همه گریه و اشک برای چیست؟! حضرت در پاسخ فرمود: سوزش دل برای این کودک است که خداوند در دل بندگان خود رحمت و سوزش دل را قرار میدهد و خداوند بندگان دلسوز خود را مورد رحمت قرار میدهد.»[2]
- گریهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کنار قبر دختر؛ بخاری از انس بن مالک روایت کرده که گوید: «یکی از دختران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدینه از دنیا رفت. ما شاهد حضور آن حضرت بر بالین قبر وی با چشمانی اشکبار بودیم.»[3]
- گریه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کنار قبر مادر و به گریه انداختن دیگران؛ سالها بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مادری مهربان را از دست داده، اینک آن حضرت به رسالت الهی برانگیخته شده و بر سراسر شبه جزیرهی عربستان حاکم گردیده؛ ایشان روزی به زیارت قبر مادر رفته و در کنار قبر مادرش آمنه (علیها السّلام) چنان گریه میکند که همراهان ایشان نیز در گریه با ایشان هم صدا میشوند. مسلم نیشابوری در کتاب موسوم به صحیح خود روایت کرده: «ابوهریره گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به زیارت قبر مادرش رفته، در آنجا گریست و همراهان خود را نیز گریاند.»[4] گرچه این روایت کتاب به اصطلاح «صحیح» مسلم آمده و از حیث سند نیاز به بررسی ندارد، ولی روایت ابوداود، نسائی و ابن ماجه در کتابهای خود به اعتبار بیشتر این روایت میافزاید.
پینوشت:
[1]. «و صار الشّیطان بسبب قتل الحسین رضی الله عنه یحدث للنّاس بدعتین بدعة الحزن و النّوح یوم عاشوراء... و کذلک بدعة السّرور و الفرح.» منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه حرّانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 554.
[2]. «عن أسامةبن زید قال کنّا عند النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) إذ جاءو رسول إحدی بناته تدعوه إلی ابنها فی الموت فقال النّبیّ (صلی الله علیه وآله و سلم) إرجع فأخبرها أنّ الله ما أخذ و له ما أعطی و کلّ شیء عنده بأجل مسمّی فمرها... .» صحیح بخاری، بخاری، دار الفکر، بیروت، ج 6، ص 2686.
[3]. «عن أنس بن مالک قال شهدنا بنتا لرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قال و رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) جالس علی القبر قال فرأیت عینیه تدمعان.» صحیح البخاری، بخاری، دارالفکر، بیروت، ج 1، ص 432.
[4]. «عن أبی هریره قال زار النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قبر أمّه فبکی و أبکی من کان حوله... .» صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 671.
افزودن نظر جدید