روآوردن به بدعت برای مخالفت با شیعه

  • 1396/11/03 - 15:50
از جمله بدعت‌هایی که توسط عمر بن خطاب در دین گذارده شد، تحریم متعه بود؛ در حالی که متعه و یا ازدواج موقت، ریشه در آیات قرآن کریم دارد: « فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً[نساء/24] پس هرگاه از آن زنان، (به نكاح موقّت) كام گرفتيد، مهرشان را به عنوان يك واجب بپردازيد.»

از جمله بدعت‌هایی که توسط عمر بن خطاب در دین گذارده شد، تحریم متعه بود؛ در حالی که متعه و یا ازدواج موقت، ریشه در آیات قرآن کریم دارد: « فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً[نساء/24] پس هرگاه از آن زنان، (به نكاح موقّت) كام گرفتيد، مهرشان را به عنوان يك واجب بپردازيد.»

این در حالی است که روایات متعدد کتب اهل‌سنت و عمل صحابه در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دوران خلافت ابوبکر و بخشی از دوران عمر بن خطّاب و حتی پس از آن، نظر شیعه درحلّیت متعه را تایید می‌کند، امّا عمر بن خطّاب به بهانه‌ی عملکرد ناشایست یک نفر به نام عمرو بن حریث (که زنی را صیغه کرد و او را باردار ساخت و سپس او را رها ساخت) آن را تحریم کرد: «ابو زبیر گوید: از جابر بن عبدالله انصاری شنیدم که گفت: ما در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ابوبکر در مقابل مشتی از خرما یاد آرد، متعه می‌کردیم تا این که عمر بن خطّاب در قضیه عمرو بن حریث متعه را ممنوع کرد.»[1]

در راستای همین تفکر سرکرده و سردمدار وهابیت ابن‌تیمیه حرّانی با ابرازخوشحالی و استقبال از تفکرات امویان و مروانیان می‌نویسد: «برخی از علمای ما برخی از مستحباتی را که شیعیان با انجام آنها شناخته می‌شوند را ترک می‌کنند تا فرق بین سنّی و رافضی مشخص گردد؛ چرا که مصلحت جدایی و مخالفت با هذیان‌گویی‌های آنها بیش از مصلحت انجام مستحبات است و به همین رو، باید در برخی موارد مفسده‌ی بزرگ اختلاط و اشتباه شدن با شیعیان را بر مصلحت انجام مستحبات ترجیح داد.»[2]

همچنین با وجود آن که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که سنّت است تا روی قبرها را مسطّح کنند؛ ولی چون شیعیان همین سنّت را عمل می‌کنند، آنها مسنّم (همچون کوهان شتر) می‌کنند. ابن‌تیمیه حرّانی در این باره می‌گوید: «از آن‌جا که مسطح کردن روی قبرها نشانه‌ی روافض (شیعیان) گشته، به جهت مخالفت با آنها باید روی قبرها کوهانی شکل گردد.»[3]

پی‌نوشت:

[1]. «حدّثنی... سمعت جابر بن عبدالله یقول کنّا نستمتع بالقبضة من التّمر و الدّقیق الأیّام علی عهد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)... .» صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 1023.
[2]. منهاج السنة النبویة، ابن‌تیمیه حرانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 154.
[3]. «... کما ذهب من أصحاب الشّافعی إلی تسنمة القبور لأنّ التّسطیح صار من شعار أهل البّدع.» مجموع الفتاوی، ابن‌تیمیه حرّانی، مکتبة ابن‌تیمیه، ج 22، ص 423. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

برچسب‌ها: 
تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.