حقیقت و واقعیت از نظر فلاسفه اسلامی و طاهری
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از نظر فلاسفهی اسلامی واقعیت مترادف با حقیقت و در مقابل امور خیالی و وهمی است. واقعیت در فارسی به معنای اصالت داشتن واقع و عبارت است از آنچه وجود دارد. امر واقعی مترادف با امر وجودی، حقیقی، بالفعل است و در مقابل آن امور خیالی و وهمی است. این واژه، عموماً صفت اشیای واقعی قرار میگیرد؛ مثلاً میگویند واقعیت تفکر، یعنی مطابقت آن با واقع.[1] در فلسفه اسلامی واقعیت و حقیقت مترادفاند و حقیقی در اصلیترین و پرکاربردترین معنایش عبارت است از شیء واقعی و موجود بالفعل. طبق این اصطلاح واقعی در مقابل اعتباری قرار دارد که دارای تحقق نیست. مثلاً میگوییم این دوست حقیقی است و میگوییم: چشم خود را گشودم و نوری را دیدم که گوئی فجر حقیقی است.[2]
از نظر طاهری در این جهان مواردی را میتوان یافت که واقعیت آنها غیر از حقیقتشان باشد. او برای اثبات نظر خود مثالهایی را ذکر میکند که در همهی آنها نوعی مغالطه وجود دارد. او در این رابطه مینویسد: در مورد تصویر یک شیء در آینه؛ آن تصویر واقعیت وجودی دارد و در آینه واقعشده است ولی حقیقت وجودی ندارد، زیرا نسبت به خود شیء مجازی است.[3] اشعهی مادونقرمز که با چشم انسان دیده نمیشود و برای ما واقعیت ندارد ولی چون با ابزارهایی قابلتشخیص است، نسبت به چشم ما دارای حقیقت وجودی است، و یا هالههای پیرامون انسان که با چشم معمولی دیده نمیشوند و از نظر انسان واقعیت نداشته و سالها تصور میشده است. که این صحبتها خرافهای بیش نیستند ولی با عکسبرداری کرلیان قابلمشاهده شدند؛ پس با وجودی که قابلرؤیت نیستند ولی حقیقت وجودی دارند.[4]
طاهری تصویر شیءای را که در آینه افتاده است را فاقد حقیقت میداند درصورتیکه حقیقت این تصویر همان شیء است، بهعبارتدیگر هر چیزی دارای حقیقت است و حقیقت تصویر شیء چون بازتابی از شیء محسوب می شود همان شیء است. در مورد مثال اشعه و هاله هم اگر انسان نتواند چیزی را تشخیص دهد دلیل بر واقعیت و حقیقت داشتن آن چیز نیست. اشعه مادونقرمز هم واقعیت دارد و هم حقیقت ولی لازم است برای تشخیصش از ابزار خاص استفاده کرد. چشم انسان تنها میتواند اشیاء مادّی را ببیند ازنظر آقای طاهری باید قائل شویم که خدا، عقل و... دارای حقیقت نیستند چون چشم انسان نمی تواند آنها را ببیند و این سخن درستی نیست.
پینوشت:
[1] صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی، ترجمه منوچهر صانعی دره بیدی، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۶۶، چاپ اول، ص۶۵۷.
[2] همان، ص۳۱۹.
[3] طاهری، محمّد علی، ارتباط عالم ذرات، تهران: انتشارات عرفان حلقه، 1392، چاپ اول، ص13.
[4] همان.
افزودن نظر جدید