سلطان پرستی، پیشه دراویش
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- از منتقدان تصوف، سعدی شیرازی است. شاعر شیرین سخن شیراز، مصلح الدین سعدی از شعرای قرن هفتم، در خلال تصانیف خود، بویژه در بوستان و گلستان، نقد صوفی را محک زده و بر صوفیان ناسره و منحرف خردهها گرفته است. او از ابدال روزگار قدیم یاد میکند که به کرامت، سنگ در دست آنان به سیم بدل میشده است و اگر در روزگار او اینگونه کرامت به ظهور نمیرسد، نه به دلیل غیر معقول بودن چنان کرامتهایی است، بلکه از این روست که دراویش یزدان پرست، سلطان پرستی پیشه کردهاند.[عشق در ادب فارسی، ص 76] بنابراین در اعصار گذشته کسانی که ادعای خاصی نداشتند صاحب کرامت بوده و به خلق خدمت میکردند، اما بعدها صوفیان مدعی علاوه بر ادعای معنویت، به گزاف خود را صاحب کرامت میخواندند. در صورتی که به جای عبادت و خودسازی، روی به دنیا آورده و دنیاپرستی را پیشه خود ساخته و از اصول بنیادین تصوف فاصله گرفته بودند. به همین جهات بود که به انحراف کشیده شده بودند.
پینوشت:
مدی ارژنگ، عشق در ادب فارسی، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، 1371، ص 76؛ محمد غزالی، کیمیای سعادت، علمی فرهنگی، تهران، 1361، صص 581 و 582
افزودن نظر جدید