سخن چهار امام معصوم دربارهی ایمان ابوطالب
مغرضان و دشمنان اهل بیت پیامبر از آنجایی که نتوانستند به اهل بیت پیامبر خصوصاً جضرت علی(علیه السلام) بچسبانند، لذا درصدد برآمدند تا انگشت اتهام کفر و شرک را متوجه پدر و مادر برخی از صحابه به مانند حضرت علی(علیه السلام) برگردانند. اینان نه تنها به این امام معصوم رحم نکردند بلکه این تهمت را به شخص پیامبر اکرم هم زدهاند و دامنهی این اتهام را به پدر و مادر پیامبر اکرم نیز سرایت دادند و چهرهی پلید و خبیث خود را آشکار کردند. تا جایی که عاصمی در کتاب خود –زین الفتی- هنگام بیان وجه شباهت میان پیامبر اکرم و حضرت علی(علیهماالسلام) مینویسد: اما شباهت پدر و مادر این دو در حکم و نامگذاری، همانا پیامبر با وجود نعمتهای زیادی که خدا به او داد و احسان فراوانی که به وی نمود، اسلام آوردن پدر و مادرش را روزی آنها نکرد و جمهور مسلمانان بر همین باور هستند مگر گروه اندکی که توجهی به آنها نمیشود و همین طور پدر و مادر علی مرتضی.[1] اما با وجود تمام اینها بزرگانی از اهل سنت سخنان عجیبی را دربارهی ابوطالب پدر حضرت علی(علیه السلام) بیان داشتهاند که ابن ابی الحدید آن را در کتاب خود بیان داشته است از جمله:
سخن امام سجاد(علیه السلام) دربارهی ایمان ابوطالب که از آن حضرت سؤال شد و امام سجاد(علیه السلام) فرمودند: «واعجبا انّ الله تعالی نهی رسوله ان یقرّ مسلمهّ علی نکاح کافر و قد کانت فاطمهّ بنت اسد من السابقات الی الاسلام و لمتزل تحت ابی طالب حتی مات[2] تعجب میکنم، خداوند تعالی پیامبرش را نهی کرد از این که زن مسلمانی را در عقد ازدواج مرد کافر باقی گذارد، و فاطمه بنت اسد از زنانی بود که به اسلام سبقت گرفت و تا زمان وفات ابوطالب همسر او بود».
و همچنین سخن امام باقر(علیه السلام) که از ایشان دربارهی ابوطالب سئوال شد به اینکه میگویند ابوطالب در گودالی از آتش است و ایشان در جواب فرمودند: «لو وضع ایمان ابی طالب فی کفّه میزان و ایمان هذا الحق فی الکفّه الاخری برجح ایمانه ثمّ قال: الم تعلموا انّ تعلموا انّ امیر المومنین علیاً کان یامر یحجّ عن عبدالله و ابنه و ابی طالب فی حیاته ثمّ اوصی فی وصیّه بالحج عنهم.[3] اگر ایمان ابوطالب در یک کفّه ترازو و ایمان این مردم در کفّه دیگر قرار گیرد ایمان او سنگینتر است آیا نمیدانید امیر المومنین علی(علیه السلام) در زمان حیاتش دستور میداد که به نیابت از عبدالله و فرزندش و ابوطالب حج به جا آورند، سپس در وصیت خود به حج از سوی آنها سفارش نمود».
و همچنین سخن امام صادق(علیه السلام) که روایت میکند از رسول خدا که فرمودند: «انّ اصحاب الکهف اسرّوا الایمان و اظهروا الکفر فاتاهم الله اجره مرتین، و انّ اباطالب اسرّ الایمان و اظهر الشرک فاتاه الله اجره مرّتین[4] همانا اصحاب کهف ایمان خود را مخفی کردند و اظهار کفر کردند پس خدا به آنها دو پاداش داد و همانا ابوطالب نیز ایمان خود را مخفی و اظهار شرک کرد پس خداوند به او دو پاداش داد- پاداش ایمان و پاداش کتمان و تقیه-
و همچنین سخن امام رضا(علیه السلام) در جواب ابان بن محمود که به حضرت نامه نوشته بود و سئوال کرده بود که فدایت شوم، من در اسلام ابوطالب شک دارم و امام در پاسخ او نوشت: «وَ مَنْ یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدى وَ یَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ...[نساء/115] کسی که بعد از آشکار شدن حق، با پیامبر مخالف کند و از راهی جز راه مومنان پیروی نماید...» بعد از این آیه فرمود: «انّک ان لمتقرّ بایمان ابی طالب کان مصیرک الی النار[5] همانا اگر به ایمان ابوطالب اقرار نکنی جایگاه تو در آتش است».
در نتیجه این سخنان بزرگانی مانند سیدّ ابن معد که در کتاب خود از طریق حسین بن احمد مالکی به نقل از ابن ابی الحدید میگوید: «ما خرج من الدنیا حتی اتته البشارهّ من الله تعالی بالجنّه[6] ابوطالب از دنیا خارج نشد تا اینکه از سوی خدای متعال بشارت به بهشت برایش آمد.»
پینوشت:
[1]. زین الفتی، عاصمی، مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، قم، ایران، ص143.
[2]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار احیاء الکتب العربی، قاهره، مصر، ج14 ص68 نامه9. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج14 ص68 نامه9. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج14 ص70 نامه 9. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج14 ص68 نامه9. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. الحجه علی الذاهب الی تکفیر ابی طالب، سید ابن معد، سیدالشهداء، قم، ایران، ص84.
افزودن نظر جدید