آیا در منابع شیعه، از نوحه خوانی منع شده است؟
برخی از مخالفین شیعه در سایتها و شبکههای خود چنین ادعا میکنند که "با وجود اینکه در کتب تشیع، روایات ساختگی در مورد فضیلت نوحه و نوحه سرایی آمده است، اما در منابع معتبر قدیم و جدید آنان، روایاتی نیز از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه منقول است که افعالی مانند نوحه، سینه زنی و...، مورد مذمت و نکوهش قرارداده شده است، که ذیلاً به چند مورد اشاره میشود:
شیخ صدوق در کتاب «من لایحضره الفقیه» مینویسد: «و من الفاظ الرسول صلی الله علیه وسلم: "النیاحة من عمل الجاهلیة".[1] از فرمایشات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است که نوحهسرایی از اعمال دوران جاهلیت است.»
امام حسین (علیهالسلام) نیز در شب عاشورا خطاب به حضرت زینب میفرمایند :«در عزای من گریبان پاره نكن، به سر و صورت خود نزن، صدایت را بلند نكن و صبور باش.»[2]
قرآن کریم نیز میفرماید: در هنگام مصیبت صبور باشید و بگویید (انا لله و انا الیه راجعون)؛ «الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ * أُولَـئِكَ عَلَیهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَ أُولَـئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ.[بقره/156-157] و شما را آزمایش میکنیم با چیزی از قبیل ترس و گرسنگی و نقصان در مال و جان و محصولات و بشارت بده صبرکنندگان را.
آنانی که اگر مصیبتی به آنها برسد میگویند: ما از خداییم و به سوی او برمیگردیم. همین گروهند که بر آنها درود و رحمت از جانب پروردگارشان نازل میشود و همین گروهند که هدایت یافته هستند.»
این آیه بهطور صریح و آشکار، وظیفه مؤمنان را در قبال آزمایشات الهی و مصیبتها مخصوصاً مصیبت از دست دادن عزیزان، بیان میفرماید، واضح است که بیصبری و بر سر و سینه زدن، خلاف راه صابران است.
پاسخ به این شبهه
نکته اول:
در مرحله اول باید ثابت کرد که اصل نوحهخوانی و گریه کردن مورد تایید قرآن است و بعد به سراغ روایات برویم.
حضرت یعقوب (علیهالسلام) بعد از فراق فرزندش آن قدر محزون بود و گریه میکرد که چشمانش سفید شد و به تعبیر فرزندانش، نزدیک بود خود را هلاک کند: «قالَ یا أَسَفی عَلی یوسُفَ وَ ابْیضَّتْ عَیناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظیمٌ * قالُوا تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ یوسُفَ حَتَّی تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكینَ.[یوسف/84-85] و گفت: «اى دردا و اندوها بر یوسف» و چشمان او از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو میبرد (و هرگز كفران نمیكرد)؛ گفتند: «به خدا تو آن قدر یاد یوسف میكنی تا در آستانه مرگ قرار گیری، یا هلاك گردی!»
اگر پیامبر خدا در غم فراق و دوری فرزندش چنین بیتابی کرده و ناله سر میداده، پس چه اشکالی دارد شیعیان هم در غم کشته شدن امامشان نوحه بخوانند و گریه کنند؟
در آیهای دیگر از قرآن میخوانیم: «لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ.[نساء/148] خداوند دوست ندارد كسى با سخنان خود، بدیهای (دیگران) را اظهار كند؛ مگر آن كس كه مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست.»
این آیه به صراحت میفرماید: کسیکه به حقش تعدی شده است میتواند به پا خیزد و حقش را مطالبه کند.
حال چه اشکال دارد که شیعیان با نوحه و روضهخوانی به افشای جنایات یزید و یزیدیان بپردازند؟!
نکته دوم:
در اینجا به بررسی معنای روایاتی میپردازیم که میفرمایند: نوحه سرایی از اعمال دوران جاهلیت است؛ ظاهر این حدیث اشاره به اعمال باطلی است كه در زمان جاهلیت مرسوم بود که وقتی کسی از دنیا میرفت، زنان نوحهگر را دعوت مىكردند كه با آهنگهاى مخصوص خود و اشعار پر از دروغ و فریب بر مرگ او نوحهسرایى كنند و یك عزاى ساختگى و قلابى برپا سازند.
و اما معناى دیگرى كه شاید منظور این حدیث باشد، این است كه در برابر حوادث سخت و پیچیده و مشكلات زندگى فردى و اجتماعى نوحهگرى و ناله كردن بیهوده است و باید با عقل و استقامت مشکلات را حل کرد.[3]
ضمن اینکه در احادیث زیادی در کتب شیعیان و اهل سنت داریم که به مشروعیت نوحه و عزاداری تصریح شده است. بهعنوان مثال به چند حدیث درباره مشروعیت گریه و نوحه در کتب اهل سنت اشاره میکنیم:
«مر رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم بدار من دور الأنصار من بنى عبد الأشهل وبنى ظفر فسمع البكاء والنوائح على قتلاهم فذرفت عینا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم فبكى ثم قال لكن حمزه لا بواكی له فلما رجع سعد بن معاذ وأسید بن حضیر إلى دار بنى عبد الأشهل أمرا نساءهم أن یتحزمن ثم یذهبن فیبكین على عم رسول الله.[4] رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از كنار خانههایی از أنصار (بنى عبد الأشهل و بنى ظفر) عبور میكردند كه صدای بكاء و نوحه بر كشتگان خودشان را شنیدند. چشمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) پر از اشك شد و فرمود: عمویم حمزه گریه كن ندارد، و چون سعد بن معاذ و أسید بن حضیر به خانههای بنى عبدالأشهل بازگشتند، زنانشان را أمر كردند تا غم و اندوه خود را در سینهها حبس كنند و ابتدا برای عموی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) عزاداری كنند.»
حاكم هم در مستدرك میگوید: «عن أبی وائل قال قیل لعمر بن الخطاب رضی الله عنه أن نسوه من بنی المغیره قد اجتمعن فی دار خالد بن الولید یبكین وإنا نكره أن یؤذینك فلو نهیتهن فقال عمر ما علیهن أن یهرقن من دموعهن سجلا أو سجلین ما لم یكن لقع ولا لقلقه یعنی باللقع اللطم وباللقلقه الصراخ.[5] به عمر بن خطاب گفته شد: زنانی از بنی مغیره در خانه خالد بن ولید اجتماع كردهاند و گریه میكنند و از این اكراه داریم كه موجب اذیت تو گردند اگر ممكن است آنها را از این كار نهی كن.»
عمر گفت: چه اشكالی دارد چند قطره اشك بریزند، البته مادامی كه به ضربه به خود و فریاد نیانجامد.[5]
«حَدَّثَنَا أَبُو سَعِیدٍ الْأَشَجُّ حَدَّثَنَا أَبُو خَالِدٍ الْأَحْمَرُ حَدَّثَنَا رَزِینٌ قَالَ حَدَّثَتْنِی سَلْمَى قَالَتْ دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ سَلَمَه وَهِی تَبْكِی فَقُلْتُ مَا یبْكِیكِ قَالَتْ رَأَیتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ تَعْنِی فِی الْمَنَامِ وَعَلَى رَأْسِهِ وَلِحْیتِهِ التُّرَابُ فَقُلْتُ مَا لَكَ یا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ شَهِدْتُ قَتْلَ الْحُسَینِ آنِفًا.[6] سلمی میگوید: بر ام سلمه وارد شدم در حالی كه ایشان گریه می كردند، عرضه داشتم چرا گریانید؟ ایشان فرمودند: رسول خدا را در خواب دیدم، درحالیكه موهای سر و محاسن ایشان خاك آلود بود، عرضه داشتم: یا رسول الله شما را چه شده است (چرا شما را به این حالت میبینم)؟ ایشان فرمودند: هم اكنون شاهد كشته شدن حسین بودم.»
نکته سوم:
شیعیان واقعی و مخلص مخالف هرگونه آسیب رساندن و ضررزدن به بدن در عزاداری هستند و قمهزنی را که امروزه برخی جهال با بیبصیرتی خود به غلط آن را از شعائر مذهب میپندارند، سبب وهن مذهب و حرام میدانند. در این زمینه علاوه بر مقام معظم رهبری، مشهور فقها و مجتهدین بیدار و آگاه شیعه نیز فتوا به حرمت این عمل دادهاند .
بهعنوان مثال در استفتایی از حضرت آیتالله مکارم شیرازی از حکم قمه زدنی که با نذر کردن بر شخص واجب شده، سوال شد که ایشان در پاسخ میفرمایند: عزادارى سیدالشّهدا (علیهالسلام) از افضل قربات است؛ ولى باید از انجام اعمالى كه موجب ضرر زدن به بدن یا وهن مذهب مىشود اجتناب كنید و چنین نذرى لازم الوفا نیست.[7]
نکته چهارم:
اما در مورد آیهای که در ابتدای بحث مورد استدلال مخالفین بود و ادعا شده بود که این آیه ما را از عزاداری و سینهزنی نهی میکند.
«الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ * أُولَـئِكَ عَلَیهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ.[بقره/156-157] و شما را آزمایش میکنیم با چیزی از قبیل ترس و گرسنگی و نقصان در مال و جان و محصولات و بشارت بده صبرکنندگان را. آنانی که اگرمصیبتی به آنها برسد میگویند: ما از خدائیم و به سوی او برمیگردیم. همین گروهند که بر آنها درود و رحمت از جانب پروردگارشان نازل میشود و همین گروهند که هدایت یافته هستند.»
باید گفت: حقاً و انصافاً از هیچ جای این آیه برداشت نمیشود که عزاداری برای ائمه اشکال دارد، این آیه فقط مؤمنان را دعوت به صبر میکند و عزادرای منافاتی با صبر ندارد، عزاداری که در آن انسان از حق خارج شود و حرفهای کفرآمیزی بزند، به بدن خود آسیب برساند و ... اینها منافات با صبر دارد.
باید دانست که هدف ما از عزاداری، زنده نگه داشتن تاریخ و هدف امام حسین (علیهالسلام) است، و این یعنى مبارزه با ظلم و ذلت.
پینوشت:
[1]. من لا یحضره الفقیه ج 4 ص 376
[2]. بحارالأنوار، ج 45، ص 2
[3]. خلاصه ای از کتاب یكصد و پنجاه درس زندگى ص: 50 مولف آیت الله مکارم
[4]. تاریخ طبری، ج2، ص210 ـ السیره النبویه لابن هشام، ج3، ص613 ـ الثقات، ج1، ص234 ـ البدایه والنهایه، ج4، ص54 و 55.
[5]. المستدرك على الصحیحین، ج3، ص336
[6]. سنن ترمذی، ج12، ص195
[7]. احكام عزادارى، ص52 مولف آیت الله مکارم شیرازی
دیدگاهها
یک ایرانی
1398/06/15 - 11:17
لینک ثابت
به هیچ وجه این استدلالها
saman
1398/06/15 - 12:38
لینک ثابت
وقتی مومنین آیههای خداوند را
مصطفی
1401/03/16 - 19:42
لینک ثابت
مگر فرشته بر یعقوب وحی نشد که
saman
1401/03/16 - 21:31
لینک ثابت
سلام. در کدوم آیه یا حدیث این
افزودن نظر جدید