کانال بهائی: میرزای شیرازی، بهائی شد !
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از کانالهای منتسب به تشکیلات بهائیت، با انتشار عکسنوشتهای، به نقل از میرزای شیرازی (مرجع عام شیعیان) گفت: «آنچه از آیات و بینات (آثار باب و بهاءالله) به دستم رسید، خواندم و آنها باعث تجدید روحانیّت من گشتهاند... بدون شک از آن زمان به بعد فکر من تغییر کرده و این جلال بارزی که خداوند به من عنایت فرموده، باعث گشته که عادلانه به این موضوع توجه کنم و این دیانت را بپذیرم».[به نقل کانال تبلیغی بهائیت]
اما به راستی «میرزای شیرازی»، شخصی که بهائیان ادعای بهائی شدن او را دارند کیست؟! «سید محمدحسن حسینی» (۱۲۳۰ - ۱۳۱۲ قمری) مشهور به میرزای شیرازی و میرزای بزرگ، از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم و صادرکنندهی فتوای تحریم تنباکو میباشد که برخی او را «احیاگر قدرت فتوا» میدانند. وی پس از درگذشت شیخ مرتضی انصاری در سال ۱۲۴۳ شمسی، به مرجعیت عام شیعه رسید و تا پایان عمر خود، به مدت سی سال مرجع واحد شیعیان بود.[1]
لذا در پاسخ به شبههی بهائی شدن این عالم بزرگ شیعیان، میگوییم:
اولاً: مبلّغان بهائی، برای انتشار این ادعای بزرگ و گزاف، هیچگونه سندی از خود ارائه نداده و صرفاً به ذکر ادعا و مصادره به مطلوب بسنده کردهاند. حال آنکه چنین ادعای گزافی نیازمند اسناد محکم و قطعی بسیاری است.
ثانیاً: جناب میرزای شیرازی، به مدت سیسال، یعنی تا پایان عمر مبارکشان، مرجع عام شیعیان باقی ماندند؛ حال آنکه چگونه یک مؤمن به بهائیت میتواند مُفتی جماعت عظیم شیعه باشد؟!
ثالثاً: اگر میرزای شیرازی بهائی میشد، ضرورتاً تمامی شیعیان میبایست به تبعیت از وی بهائی میشدند! حال آنکه حتی منابع تاریخی بهائی به هیچوجه چنین ادعایی را متذکر نشدهاند.
رابعاً: همانگونه که میدانیم یکی از اقدامات مهمّ میرزای شیرازی، صدور فتوی تحریم تنباکو برای مقابله با استعمار انگلستان بوده است.[2] اما پس از صدور این فتوی، رهبران استعمارزدهی بهائی در مقابل این عالم استکبارستیز شیعی، موضعگیری کردند. همچنان که عباس عبدالبهاء در «رساله سیاسیه» خود (که آن را بلافاصله پس از پیروزی نهضت تنباکو نوشت)، تلویحاً میرزای شیرازی را به علّت درگیری با حکومت استبدادی قاجار، «دجال»[3] خوانده است: «ای أحبای الهی گوش هوش باز کنید و از فتنهجویی احتراز، و اگر بوی فسادی از نفسی استشمام نمایید ولو به ظاهر شخص خطیری باشد و عالِم بینظیری، بدانید دجال رجال است و مخالف آیین ذوالجلال؛ دشمن یزدان است و هادم بنیان».[4]
اما سؤالی که اینجا مطرح میشود، اینست که اگر جناب میرزای شیرازی بهائی شده، چرا توسط پیشوایان بهائی مورد زشتترین توهینها قرار گرفته است؟! و از سویی دیگر، با چه منطقی بر خلاف نظر پیشوای بهائیان که رهبر او نیز به شمار میآمده، فتوی داده است؟!
آری؛ اینها همه اشکالاتی است بر ادعای بدون سند مبلّغان بهائی، که آنها نیز توان اثبات آن را ندارند. اما به راستی که مبلّغان بهائی، با تغییر مسلّمات تاریخی، سُستی ادعاهای خود را به نمایش مینهند و ریشهی تمامی ادعاهایشان که بر دروغ استوار شده را هرچه بیشتر آشکار میسازند.
پینوشت:
[1]. جهت مطالعهی بیشتر، مراجعه کنید به: دانشنامه مجازی مکتب اهلبیت «ویکی شیعه»، مقالهی: سید محمدحسن شیرازی
[2]. نشریه حوزه، دفتر تبلیغات اسلامی، مقاله «احكام ولايى و حكومتى آخوند خراساني» ج162، ص4.
[3]. مردی کذّاب و دروغگو که در آخرالزمان ظهور میکند.
[4]. عباس افندی، رساله سیاسیه، طهران (طبع از روی نسخهی هندوستان): 1934، ص 52.
افزودن نظر جدید