به سخره گرفتن دین
یکی از مباحث فقهی که از اهمیت به سزایی برخوردار است مسأله ازدواج است. همانطور که میدانیم این مسألهی فقهی دارای شرایط و احکام خاصی است که شارع مقدس آن را بیان کرده است.
ائمه چهارگانه اهلسنت، بر خلاف شیعه، اعتقاد دارند که عقد نکاح، به شوخی و هزل، منعقد میشود. در کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة آمده است: «سران مذاهب اربعه اتفاق دارند بر اینکه نکاح منعقد میشود حتی به شوخی. مثلا اگر کسی به شوخی و خنده بگوید: دخترم را به ازدواج تو درآوردم و طرف مقابل هم به شوخی بگوید باشد قبول کردم، عقد نکاح منعقد میشود. همچنین طلاق و عتق نیز همینگونه است.(الفقه علی المذاهب الاربعه: ج4، ص39، مسئله2)
از نقاط مشترک بین همه مذاهب این است که در عقد نکاح، باید بین زوج و زوجه، رضایت کامل وجود داشته باشد و ازدواج با زور و اکراه منعقد نخواهد شد و صحیح نیست. ولی حنفیها قائلند که ازدواج از روی اجبار نیز صحیح است و نکاح با اکراه منعقد میشود.
در کتاب مذکور چنین آمده است: «شافعی، حنبلی و مالکی اتفاق نظر دارند که نکاح اجباری منعقد نمیشود. مثلاً شخصی را مثلا با تهدید به قتل وادارش کنند که بگوید من نکاح فلانی را قبول کردم، نکاح در چنین مواقعی عقد منعقد نمیشود. ولی احناف مخالفت کردند و گفتهاند: در مواقع اکراه و زور، عقد، منعقد میشود و عقد صحیح است.(الفقه علی المذاهب الاربعه: ج4، ص39، مسئله2)
این در حالی است که مذهب تشیع که برگرفته از کلام نورانی اهلبیت (علیهم السلام) است، چند چیز را شرط صحت نکاح میدانند و یکی از آنها، قصد و دیگری جدیت در عقد میباشد، یعنی عقد با اکراه و اجبار و با شوخی و مزاح باطل است.
پیامبرخدا، دقیقا این روزها را پیشبینی میکردند و به همین خاطر فرمودند بعد از من، به قرآن و اهلبیتم چنگ بزنید، تا گرفتار ضلالت نشوید.(سنن ترمذی: ج۵، ص۶۶۳؛ سنن ابن ماجه: ج2، ص432؛ مسند احمد، ج3، ص14؛ الدرالمنثور: ج2، ص60)
پینوشت:
الفقه علی المذاهب الاربعه، عبدالرحمن الجزیری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص39، کتاب النکاح، باب شروط نکاح، مسئله2 «اتفقوا على أن النكاح ينعقد و لو هزلا، فإذا قال شخص لآخر، زوجتك ابنتي فقال: قبلت، و كانا يضحكان، انعقد النكاح. كالطلاق و العتق فإنهما يقعان بالهزل»
الفقه علی المذاهب الاربعه، عبدالرحمن الجزیری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص39، کتاب النکاح، باب شروط نکاح، مسئله2 «اتفق الثلاثة على عدم انعقاده بالإكراه، مثلاً إذا أكره شخص آخر على أن يقول قبلت زواج فلانة لنفسي بوسائل الإكراه المعروفة شرعا فإنه لا ينعقد. و خالف الحنفية فإنهم قالوا: ان الإكراه بهذه الحالة ينعقد به النكاح»
الجامع الصحیح، ترمذی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج۵، ص۶۶۳؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج۳، ص14، ۱۷، ۲۶، ۵۹؛ الدرالمنثور، سیوطی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج۲، ص۶۰؛ سنن ابنماجه، ابن ماجه قزوینی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج2، ص432. «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی.»
افزودن نظر جدید