چرا ادامهی تشريع در بهائیت، به بيت العدل واگذار شده؟
در شبکههای مجازی تشکیلات بهائی، ضمن بیان وظیفهی اعضای نهاد موسوم به بیتالعدل در بهائیت؛ اعضای آن معصوم و مُلهم به الهامات غیبی شمرده شدند. این در حالیست که گذشته از انتقادات وارده به ساختار این نهاد، حتی بر اساس مبانی بهائیت، بیتالعدل، دارای مشروعیت نبوده، چه رسد به آنکه آن را مُلهم به الهامات غیبی بدانیم.
نویسندهی بهائی (با معصوم دانستن اعضای انتخابی بیتالعدل از خطا و اشتباه)، در پاسخ به اینکه چرا ادامه تشريع (در بهائیت)، به هيئت انتخابی بيتالعدل واگذار شده است، پاسخ میدهد: «در جهان ما که دستخوش تغييرات بسيار سريع است و دائما مسائل جديدی رُخ میدهد، ايجاد مرجعی واحد که تشريع قوانين نمايد، ابتکار بینظيری است».( به نقل کانالهای تبلیغاتی بهائیت) در پاسخ میگوییم:
اولاً: وجود نهادی همچون بیتالعدل بهائیان، به هیچوجه بینظیر نمیباشد؛ چرا که به طور مثال در آیین الهی اسلام (طبق فرمایش امام عصر)، چنین مرجعی، به صورت کاملتر تعیین شده است.( شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ص 484)
ثانیاً: بر خلاف اعتقاد بهائیت، از تجمع چند غیرمعصوم، حکم حکیمانهی الهی صادر نشده و اعضای بیتالعدل، حق تشریع احکام الهی (که مختص پیامبران الهی است) را دارا نیستند.
ثالثاً: بیتالعدل کنونی بخاطر عدم حضور ولیامر، حتی بنابر مبانی بهائیت نیز مشروعیت ندارد.(توقیعات مبارکه حضرت ولی امرالله خطاب به احبای شرق، ص 302)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در شبکههای مجازی وابسته به تشکیلات بهائیت، مقالهای با عنوان اینکه «چرا ادامه تشريع (در بهائیت)، به هيئت انتخابی بيتالعدل واگذار شده است؟» به انتشار درآمد. نویسندهی بهائی این مقاله، با اعتراف به انتخابی بودن اعضای این نهاد به اصطلاح دینی بهائیان و ادعای ملهم بودن آنان به الهامات غیبی، در خصوص لزوم وجود چنین مرکزی افزود:
«در جهان ما که دستخوش تغييرات بسيار سريع است و دائما مسائل جديدی رُخ مینمايد که بعضاً نيازمند موضعگيری دينیاند، ايجاد مرجعی واحد که در عين حفظ وحدت جامعه، تشريع قوانين نمايد، ابتکار بینظيری است. البته مشابه اين کار در اسلام با فتاوی مجتهدين رُخ میدهد ولی اختلاف آراء بين علماء، تشتت بیرويهای را در جامعه دينی بوجود میآورد که بسيار زيانبار است. گذشته از اين، به اعتقاد اهل بها، هيئت 9 نفره بيت العدل اعظم (و نه تک تک اعضای آن)، مُلهم به الهامات الهيه بوده و در تصميمات خود، مصون از خطا هستند. بنابراين بيت العدل اعظم، حق تشريع داشته و اطاعت موازين مصوبهی آن، بر تمام بهائيان واجب است».[1]
در پاسخ به ادعای جایگاه بیبدیل بیتالعدل بهائیان و اعضای آن در کلام این نویسندهی بهائی، لازم میدانیم به ذکر نکاتی بپردازیم.
نکته اول: نویسندهی بهائی این مقاله، تأسیس نهاد رهبری بیتالعدل را بسیار مهم ارزیابی کرده و از آن با عنوان ابتکاری بینظیر یاد کرد. این ادعا در حالی مطرح میشود که وجود نهادی همچون بیتالعدل بهائیان، به هیچوجه بینظیر نمیباشد؛ چرا که در ادیان الهی نیز، افرادی هستند که عهدهدار چنین مسئولیتی میباشند. همچنان که در توقیع مبارک حضرت ولیعصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) میخوانیم: «... وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیکمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیهِمْ [2]؛ و اما در حوادث و رخدادهایی که پیش میآید به راویان احادیث ما رجوع کنید، زیرا آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان هستم». بنابر مبانی اسلام واقعی، در زمان غیبت امام عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، مسلمانان در خصوص مسائل جدید الحدوث، بلاتکلیف گذاشته نشدهاند.
نکته دوم: ذکر قید مرجعی واحد، نیز نمیتواند تشتت ادعایی بهائیت را در جامعهی فقاهتی اسلامی اثبات نماید. چراکه مسلمانان با اعتقاد به لزوم تحری حقیقت، تقلید در اصول دین را جایز نمیدانند.[3] اما در مورد مسائل جزئی فقهی، اختلاف نظر علمای اسلام به هیچوجه، تبعات زیانباری به دنبال ندارد. البته این اختلاف نظر جزئی، بسیار بدیهی بوده و مختص فقهای اسلام نمیباشد؛ همچنان که چنین اختلاف نظری میان دانشمندان سایر علوم نیز موجود است.
نکته سوم: باید توجه داشت که بر خلاف اعتقاد بهائیت، از تجمع چند غیرمعصوم، حکم حکیمانهی الهی صادر نشده و اعضای بیتالعدل، حق تشریع احکام الهی (که مختص پیامبران الهی است) را دارا نیستند. تشکیلات بهائیت، با اعتقاد به عصمت و مصونیت از خطای اعضای بیتالعدل (که از چند غیرمعصوم و به صورت انتخابات تشکیل میشود)، ادعای بیدلیلی را مطرح نموده است. این در حالیست که تشکیلات بهائی، همواره علمای اسلامی را بخاطر تبیین احکام الهی برای مردم، سرزنش کرده و به حذف جامعهی روحانی از ادیان الهی، تأکید میکند [4]؛ حال که خود مقامی بالاتر از آن، برای اعضای بیتالعدل قائل هستند.
نکته چهارم: مهمتر از همه آنکه بیتالعدل کنونی، حتی بنابر مبانی بهائیت نیز مشروعیت ندارد. چرا که بر اساس تأکید پیشوایان بهائی، بیتالعدل بدون حضور ولیامر، هیچگونه مشروعیتی ندارد؛ همچنان که عبدالبهاء میگوید: «این نظم بدیع از انظمه باطله سقیمه عالم ممتاز، در تاریخ ادیان فرید و بیمثیل و سابقه بنیادش بر دو رکن رکین استوار است: رکن اول و اعظم: رکن ولایت الهیه که مصدر تبین است و رکن ثانی: بیتالعدل اعظم الهی که مرجع تشریع است. همچنان که در این نظم الهی، تفکیک بین احکام شارعامر و مبادی اساسیهاش که مرکز عهد و میثاقش تبیین نموده، ممکن نه، انفصال رکنین نظم بدیع نیز از یکدیگر ممتنع و محال است».[5] حال سؤال اینست که بیتالعدل کنونی که فاقد یکی از دو رکن اساسیش است، چگونه میتواند مشروعیت داشته باشد؟! همچنین بیتالعدل چگونه به خود اجازه میدهد، بر خلاف نصوص قطعی پیشوایان بهائی، وظایف مخصوص ولیامر را به عهده گیرد؟! از اینروست که همهی بهائیان، مشروعیت بیتالعدل حیفا را قبول ندارند.[6]
در نتیجه، نهاد رهبری بیتالعدل، بر هیچ مبنایی حتی مبانی فرقهی ضالّهی بهائیت، مشروعیتی نداشته و فاقد صلاحیت است؛ چه رسد به آنکه این نهاد و اعضای انتخابی آن را معصوم و مُهلم به الهامات غیبی دانست!
پینوشت:
[1]. به نقل یکی از کانالهای تلگرامی وابسته به تشکیلات بهائیت.
[2]. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، تهران: اسلامیه، 1395 هجری قمری، چاپ دوم، ج2، حیث چهارم، باب ذکر التوقیعات الواردة عن القائم (علیه السلام)، ص 484.
[3]. همچنان که در قرآن کریم، از تقلید کورکورانه مذمّت شده است: «وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ [بقره/170]؛ و هنگامی که به آنها گفته میشود از آنچه خدا نازل کرده است، پیروی کنید،؛ میگویند: نه! ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی میکنیم».
[4]. «بهائیت، به حذف کامل آخوند اعتقاد دارد لذا به قول احمد کسروی، این قشر مفت خور، آخوند جماعت به ضدّیت با بهائیت برخاست»: به نقل از خبرگزاری وابسته به تشکیلات بهائیت، موسوم به «بهائی کمپ».
[5]. توقیعات مبارکه حضرت ولی امرالله خطاب به احبای شرق، لانگنهاین آلمان: لجنه نشر آثار امری به لسانهای فارسی و عربی، 1992 م، ص 302.
[6]. جهت مطالعهی بیشتر، مراجعه کنید به سایت بهائیپژوهی، مقالهی: آیا همه بهائیان بیت العدل را دارای مشروعیت میدانند؟
افزودن نظر جدید