فرقههای غلات از زمان حضرت علی(ع) تا زمان امام باقر(ع)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شیعه در طول دوران پر تلاطم و خونبار خود، از آنجایی که حکومتهای حاکم را غاصب و به ناحق و ظالم میدانست، قیامهایی را بر ضدّ آنان ترتیب میداد و گاهی چنان عرصه را بر حکومتها تنگ میکرد، که حکومت، شکست خود را نزدیک میدید. اما اکثر قریب به اتفاق این شورشها سرانجام منجر به شکست میشد. پس از شکست این قیامها، جوّ تبلیغاتی بهدست دشمنان آنان میافتاد و با قلم و بیان و منبر و تبلیغ میان مردم، آن مجاهدین را افرادی با عقاید غلوآمیز و خرافی مطرح میساختند، تا هم حکومت خود و بالتبع مقابله در برابر قیام را توجیه کنند و هم دشمنان خود را چنین افراد کافر با چنان عقاید خرافی قلمداد کنند و از این راه، اعتقاد مردم را بهخود زیادتر کنند، نمونه بارز آن را میتوانیم درباره قیام مختار ثقفی با اقوالی که به او نسبت میدهند، ببینیم و شاهد فرقههای زیادی بعد از ایشان باشیم. ما در این نوشتار مختصر به معرفی اجمالی این فرقهها فقط میپردازیم تا خوانندگان بدانند، هر فرقهای در زمان کدام امام معصوم بهوجود آمدند.
اولین فرقه سبائیه – سبئیه - منسوب به عبدالله بن سبأ است که در کتاب تاریخ طبری به نام او برخورد میکنیم، وی از قول سیف بن عمرو او را چنین معرفی میکند: او مردی یهودی از اهل صنعاء و مادری سیاهپوست بوده است، و در زمان عثمان مسلمان شد، به این قصد و نیّت که در پوشش اسلام شروع به فساد و ناهنجاری کند و اسلام را براندازد، او به شهرهای مختلفی مانند حجاز، بصره، کوفه، شام و ... سفر کرد و مردم را بر ضدّ حکومت عثمان برانگیخت و در آن هنگام بود، که طرفدارانی را پیدا کرد، ... توطئههای گروه سبائیه در بلاد اسلامی به ثمر نشست و مردم همه شهرها در مدینه جمع شدند و با تحریکات این شخص عثمان را به قتل رساندند.[1]
دومین فرقه کیسانیه است که بهعنوان اصلیترین منبع عقاید غلوآمیز درباره ائمه معصومین (علیهم السلام) مطرح شده است، اصل این فرقه منسوب به کیسان است، که در مورد آن اقوال مختلفی نقل شده است، که عبارتند از: کیسان یکی از غلامان آزاد شده حضرت علی (علیه السلام) است که در قیام مختار ثقفی بر ضدّ بنیامیه نقش اصلی را بر عهده داشت. کیسان لقب ابوعمره فرمانده نظامی و پلیس شهر کوفه در زمان تسلط مختار بر کوفه میباشد. کیسان لقب خود مختار ثقفی میباشد که محمد بن حنفیه بهخاطر زیرک بودنش به او داد، که او در سال (66 هجری) در کوفه قیامش را بر ضدّ بنیامیه آغاز کرد، و یا لقب محمد بن حنفیه فرزند حضرت علی (علیه السلام) است.[2]
سومین فرقه مختاریه است که گاهی بهعنوان کیسانیه و گاهی بهعنوان یکی از فرقههای زیرشاخهی کیسانیه مطرح میشود.[4]
البته شایان ذکر است که به هرحال حقیقت جداگانهای غیر از کیسانیه ندارد، وقتی که اصل انتساب کیسانیه به مختار ثقفی ردّ شد، جعلی بودن این فرقه به اصطلاح مهم نیز ثابت میشود. که در این مقوله جای توضیح و تبیین آن نیست.
چهارمین فرقه، فرقهای است که به ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه نسبت داده میشود، لذا طرفداران او معتقد بودند که ابوهاشم همان مهدی است و نمرده و میتواند مردگان را زنده کند، لذا درباره این فرقه گفتهاند که این فرقه یکی از زیر مجموعههای فرقه کیسانیه بهحساب میآید.[5]
لذا همه این فرقههای موجود در آن زمان تقریباً با عقاید غلوآمیز و بعضاً مشترک، هم مردم را از مسیر اصلی دین منحرف میکردند و هم سعی میکردند که هرگونه عملی را با تائید از امامان معصوم شیعه و نهایتاً به تشیع نسبت دهند، عقایدی که هیچگاه در مذهب تشیع و مردم شیعه راه نداشت و نخواهد داشت، از جمله اینکه حضرت علی (علیه السلام) خداست و نخواهد مرد، عقیده به تناسخ و انکار روز قیامت و حساب و کتاب، عقیده به حلول جزء الهی در وجود حضرت علی (علیه السلام) و امامان بعد از آنها، عقیده به داشتن تحریفات چه در وصایت و چه در مهدویت، عقیده به بداء یعنی تغییر در علم الهی، عقیده به نبوّت در حضرت علی و فرزندان او، و...[6]
پس نتیجه اینکه برخی از این فرقهها در ابتدای امر با حرکت شیعی اسلامی بهوجود آمدند، اما با گذشت زمان و به طمع هوی و هوس از جرگهی تشیع و مخالفت صریح با امامان معصوم جدا شده و با عقاید غلوآمیز خود که هیچ سنخیتی با امامان شیعه و مذهب اهل بیت پیامبر نداشت، مردم را فریب میدادند و آنان را طرفدار خود میکردند و بهخاطر چند صباح حکومت و خلافت و به نام سرکرده و رئیس آن گروه، فرقهای را میساختند و دین و دنیای مردم را به بازی میگرفتند.
پینوشت:
[1]. تاریخ طبری، طبری، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، چاپ اول، (1407ق)، ج2 ص647.
[2]. فرق الشیعه، نوبختی، دارالاضواء، بیروت، لبنان، ص42-44.
[3]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1407ق، ج4 ص27.
[4]. مذاهب ابتدعها السیاسیه فی الاسلام، عبدالواحد انصاری، موسسه الاعلمی، بیروت، لبنان، ص43.
[5]. ملل و نحل، شهرستانی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، تحقیق علی حسن فاعور، ج1 ص150.
[6]. الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ابن حزم، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، (1406ق)، ج4 ص184.
خطط مقریزیه، مقریزی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج3 ص301.
افزودن نظر جدید