مغالطه اشتراک لفظی، محمدعلی طاهری

  • 1395/09/23 - 13:33
محمدعلی طاهری بنیان‌گذار فرقه‌ی انحرافی حلقه بنابر مصالح و منافع خود، متوسل به جعل واژگانی شده است که غایت آن «تولید مغالطه‌ی اشتراک لفظ» است. او در فرقه‌اش اصطلاحاتی را ایجاد کرده و معانی پاره‌ای از الفاظ اسلامی و عرفانی را دگرگون ساخته است و هنگامی که آنان را به کار می‌بندد، مستند به آیاتی قرآنی، اصطلاحاتِ عرفانی و اشعار ایرانی می‌کند تا عامدانه تولید مغالطه کرده و به اهدافی دست‌یافته باشد.

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ محمد علی طاهری بنیان‌گذار فرقه‌ی انحرافی حلقه بنا بر مصالح و منافع خود، متوسل به جعل واژگانی شده است که غایت آن «تولید مغالطه‌ی اشتراک لفظ» است. او در فرقه‌اش اصطلاحاتی را ایجاد کرده و معانی پاره‌ای از الفاظ اسلامی و عرفانی را دگرگون ساخته است و هنگامی که آنان را به کار می‌بندد، مستند به آیاتی قرآنی، اصطلاحاتِ عرفانی و اشعار ایرانی می‌کند تا عامدانه تولید مغالطه کرده و به اهدافی دست‌یافته باشد.
منطقیون گفته‌اند اگر لفظی که دارای معانی متعدد است در یک نوشتار یا گفتار به کاربرده شود، بدون آن‌که قرینه‌ای دال بر معنای اصلی، در گفتار و نوشتار باشد، فرد مرتکب مغالطه‌ی اشتراک لفظ شده است؛ و این اشتراک در لفظ تولید خطا می‌کند.

طاهری به‌طور عامدانه واژه‌های اسلامی و عرفانی را دگرگون کرده است تا افزون بر ارتکاب مغالطه به اهدافی که اشاره خواهیم داشت دست یابد.
اهداف طاهری از دگرگونی مفهوم واژه‌ها؛
الف) اسلامی و عرفانی سازی فرقه: از آن‌جایی که فرقه‌ی طاهری یک جریان کاملا التقاطی و غیراسلامی و همچنین غیرعرفانی است، او برای پنهان‌سازی این التقاط و به جهت امتداد حیات این فرقه‌ی ضد اسلامی و عرفانی در جامعه‌ی اسلامی و ایرانی، دست به دامان واژه‌های اسلامی و عرفانی شده است تا پیشینه‌ی آموزه‌ها و فرقه‌ی نوظهورش را با واژه‌سازی‌ها به قدمت اسلام و عرفان اسلامی مستند کرده و خود را در مسیر اسلام و عرفان نشان دهد.

ب) علمی نشان دادن فرقه؛ طاهری که مروّج عرفان عوامانه و کوچه‌بازاری است و پیروان فرقه‌اش را عوام جامعه تشکیل می‌دهند و از طرفی با بررسی درون‌مایه کلاس‌های او به‌خوبی عامیانه سخن گفتن و عامیانه اندیشیدن او هویداست، برای گریز از این مشکل و برجسته نشان دادن خود، به پشتیبانی یارانش در تعدّد و تکثّر بخشی کتب و مقالاتش آن‌هم در قالب اشعار و اصطلاحات عرفانی و احیانا دینی همت گمارده تا از این رهگذر فرقه‌اش را علمی و عرفانی نشان داده باشد.

بررسی واژه‌ی «تسلیم» که دست‌خوش تحریف محمد علی‌طاهری قرار گرفته است؛
تسلیم حلقه‌ای‌ها: در فرقه حلقه «تسلیم» همان شاهد و نظاره‌گر بودن بیمار در هنگام درمان و در اتصال قرار داشتن است. تسلیم در عرفان کیهانی به جهت تحقق درمان، یک شرط اساسی است که بدون آن فرآیند درمان محقق نمی‌شود. طاهری دراین‌باره نوشته است: «شرط اساسی برای نتیجه گرفتن از فرادرمانی، حضور بی‌طرفانه فرد در این حلقه است که به صورت یک شاهد و نظاره‌گر در این حلقه شرکت داشته باشد.»[1] در جایی دیگر تسلیم را «عدم انجام هرکاری در حلقه»[2] تعریف کرده است.
مسئله‌ی تسلیم بودن در حلقه‌ی اتصال به اندازه‌ای در مکتب طاهری مهم است که از او به عنوان تنها شرط لازم حضور در حلقه تعبیر می‌شود. طاهری می‌گوید: «تنها شرط حضور در حلقه‌ی وحدت «شاهد» بودن است.»[3] سپس در تعریف شاهد گفته است: «شاهد کسی است که نظاره‌گر و تماشاچی باشد و در حین نظاره، هیچ‌گونه قضاوتی نداشته و هرگونه اتفاقی را در حلقه مشاهده کرده، زیر نظر داشته باشد و در حین مشاهده از تعبیر و تفسیر جدا باشد.»[4]

تسلیم به عنوان یکی از محورهای بنیادین در عرفان حلقه کاملا بی‌ارتباط با دین و ایمان و تسلیم در مقابل خداوند است. به گفته‌ی طاهری: «داشتن ایمان و اعتقاد برای حضور در حلقه‌ی وحدت لازم نیست و تنها شرط لازم، شاهد بودن است.»[5]از این گفتار طاهری به‌خوبی متوجه می‌شویم که تسلیمی که در عرفان حلقه مطرح می‌شود، در این خلاصه می‌شود که فرد بدون پیش‌داوری و قضاوت، خود را در اختیار طاهری یا یک مَستر عرفان بگذارد تا آن‌ها بر روی او آزمایش‌های خود را انجام دهند.

تسلیم در اسلام: «تسلیم» در ادبیات عرب دارای معانی بسیاری است که یکی از برجسته‌ترین معانی آن ‌که مطابق با برخی از آیات قرآنی می‌باشد عبارت است از «انقیاد و طاعت».
تسلیم در اندیشه اسلامی دارای درجاتی است[6] که از تسلیم ظاهری به زبان آغاز می‌شود سپس پذیرش قلبی و عملی را در پی دارد و آن‌گاه محصول دو مرحله‌ی پیشین انقیاد کامل همه قوای وجودی انسان در برابر خداوند متعال را شامل می‌شود. و دستیابی به مراحل سه‌گانه‌ی تسلیم تنها از رهگذر انجام فرامین الهی و ترک نواهی پروردگار محقق می‌شود. به خلاف تسلیمی که در عرفان‌واره‌ی حلقه بدون دین و اعتقاد هم به دست آمدنی است.
در متون عرفانی تسلیم به «انقیاد فرمان حق و ترک اعتراض» تعریف شده است. عارف معاصر مرحوم امام خمینی (رحمةالله‌علیه) درباره‌ی تسلیم فرموده است: «تسلیم» عبارت از انقیاد باطنی و اعتقاد و گرویدن قلبی است در مقابل حق پس از سلامت نفس از عیوب و خالی بودن آن از ملکات خبیثه؛ و چون قلب سالم باشد، پیش حق تسلیم شود.»[7]

مطابق آن‌چه که برای تعریف تسلیم در دین اسلام و عرفان اسلامی در این نوشتار بیان شد به خوبی متوجه می‌شویم که بنیان‌گذار فرقه‌ی انحرافی حلقه از آن‌جایی که ذهن مسلمانان ایرانی، با واژه‌ای مثل «تسلیم» اُنس دیرینه داشته است، این واژه را انتخاب کرده است تا «تسلیم اسلامی و عرفانی» را دست‌خوش تحریفات خود ساخته و طریقه‌ی جدیدی را مقابل اسلام و عرفان بنا نهاده که تنها در ظاهر و لفظ با اسلام و عرفان اسلامی اشتراک داشته باشد و در معنا و مفهوم تفاوت اساسی وجود دارد.[8]

پی‌نوشت:

[1]. انسان از منظری دیگر، محمد علی طاهری، نشر ندا، تهران، ص 74.
[2]. جزوه‌ی ترم1، محمد علی طاهری، از سری جزوه‌های عرفان کیهانی، جزوه ص 43.
[3]. انسان از منظری دیگر، محمد علی طاهری، نشر ندا، تهران، ص 91 و 94.
[4]. همان.
[5]. همان، ص 125.
[6]. اعلام قرآن از دایره المعارف قرآن کریم،مرکز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان کتاب، قم ج 1، ص 242.
[7]. شرح حدیث «جنود عقل و جهل»، امام خمینی (رحمةالله‌علیه)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رحمةالله‌علیه)، ص 401.
[8]. برای اطلاع بیشتر به، نجات از حلقه مراجعه فرمایید.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.