نحوست برخی روزها، خرافه یا واقعیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در این مقاله برآنیم تا به برخی از روایاتی که در مورد نحوست برخی روزها و زمانها وارد شده توجه کرد و به این پرسش دائمی مردم پاسخ داد که آیا انجام کارهای مهم در برخی از روزهای سال دارای میمنت یا نحوست میباشد؟
پاسخ: گرچه از نظر عقلی، دلیلی بر اثبات نحوست برخی ایّام وجود ندارد، چرا که طبیعت همهی زمانها با هم یکسان بوده و فرقی میان اجزای آن نیست، امّا از نظر شرع مقدّس و در آیات و روایات، این موضوع مورد تایید قرار گرفته؛ به عنوان نمونه در آیات قرآن میخوانیم: «إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ [قمر/19] باد وحشتناک و سردی را در روزی شوم (نحس) بر آنها فرستادیم.» در جای دیگر از قرآن کریم میفرماید: «فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی أَیَّامٍ نَّحِسَاتٍ [فصلت/16] ما تندباد سخت و سرد در روزهای شوم (نحس) بر آنها مسلط ساختیم.» و یا در سوره مبارکهی قدر و جای دیگری از قرآن کریم، شب نزول قرآن را شبی سعد و مبارک دانسته است: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ [دخان/3] ما قرآن را در شب مبارکی نازل کردیم.» همچنین روایات بسیاری در منابع حدیثی، پیرامون سعد و نحس بودن برخی از روزهای سال آمده که مواردی از آنها با سند معتبر و قابل اعتنا در تفسیر آیات بالا از سوی مفسّران آمده،[1] که با تحلیل آنها میتوان به نتایج زیر دست یافت:
الف) در برخی از روایات، ضمن تأیید موضوع نحوست و سعادت ایّام به علت آنها هم اشاره شده؛ مثلا گفته شده در این روزها حوادث ناگواری همچون: کشته شدن هابیل توسط برادرش قابیل، نزول عذاب بر فلان امت، خلق شدن جهنّم و...[2] و یا در روزهای سعد و خوشیمن، اتفاقات مبارکی روی داده است.
ب) در پارهای از روایات گویا خواسته شده، این موضوع رد گردد؛ لذا به این حقیقت توجه داده شد که خود این روزها و ذات آنها نحس و شوم نیستند، بلکه مشکلاتی که برای گروهی از انسانها پیش آید، نتیجه کارهای بد و گناهان خود انسانهاست، چنان که در روایتی از امام هادی (علیه السّلام) به یکی از اصحاب خود که با رفتن در ازدحام مردم و برخورد سوارکاری با او و آسیب انگشتش و شوم دانستن آن روز، حضرت به او فرمود: روزها چه گناهی دارند که شما آنها را شوم میدانید در حالی که این کیفر اعمال شماست که دامانتان را میگیرد. راوی با پی بردن به اشتباه خود گفت: من برای همیشه از خدا استغفار میکنم.[3] این حدیث پر معنا که بهترین وجه روایات مختلف در این باب است اشاره به این موضوع دارد که هرگز نباید برای روزهای تأثیر مستقلی قائل شد و خود را از لطف خداوند، بینیاز دانست و حوادثی را که غالبا جنبه کفارهی اعمال نادرست خود ماست را به تأثیر ایام ارتباط داد و خود را تبرئه کرد.
ج) نحس شمردن برخی ایام و رعایت دستورات اهلبیت (علیهم السّلام) در آن روزها میتواند مایهی استحکام روحیهی تقوا گردد و بر عکس، اگر مردم هیچ پرهیزی در این گونه ایّام نداشته باشند و افسار گسیخته سرگرم خواستههای نفسانی خود باشند، چه بسا نحوست برخی از روزها به جهت شقاوتهای معنوی همان شخص که از علل و اسباب اعتباری منشأ میگیرد دامنگیر او میگردد.
د) این احتمال هم وجود دارد که در برخی از ایام احیانا تأثیرات مرموزی وجود دارد که ما از آن بیخبریم، ولی ما جز توکل به خدا، دعا، صدقه و توسل وظیفهی دیگری نداریم.
پینوشت:
[1]. جهت آگاهی از انبوهی از اینگونه روایات رجوع کنید: بحارالأنوار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 56، ص 18.
[2]. الخصال، شیخ صدوق، مؤسسة النشر الإسلامی، قم، ص 273.
[3]. تحف العقول، ابن شعبة الحرانی، مؤسسة النشر الإسلامی، قم، ص 482.
افزودن نظر جدید