نقشههای استکبار در ایجاد تفرقه بهوسیلهی عزاداری
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اعتقاد ما بر آن است که با آگاه کردن عوامل عزاداریها و با بیانی نرم و سازنده، رفته رفته انحرافات در مداحیها و عزاداریها،[1] رفع شده، و عزاداری صحیح و مورد قبول خدا و اهل بیت صورت میپذیرد، امّا اگر با وجود تذکرات بزرگان دین و مراجع عظام تقلید، شاهد اصرار و پافشاری عامدانهی برخی بودیم، در آن صورت احتمال وجود دستهای پنهان و پشتپرده برای بهرهبرداریهای سوء، منتفی نیست و چهبسا میتواند یادآور حکایت زیر باشد:
«در زمان حکومت عثمانی[2] که حکومت مقتدر و مهمی بود، انگلیسیها میخواستند به هر شکلی شده این دولت را متلاشی کنند، چنانکه نهایتاً در جنگ جهانی اول به این درخواست خود رسیدند؛ به همینرو، نقل میکنند در کنار سفارت عثمانی (سفارت ترکیه) در تهران، مسجدی بود که مأموران سنّی مذهب آن، برای نماز صبح به آن مسجد میآمدند، امّا نکتهای قابل تأمل این بود که هر روز صبح در کنار درب این مسجد شخصی مینشست و روضهی حضرت زهرا (علیها السّلام) میخواند و در آن برخی مطالب تند و حسّاسیتبرانگیز را مطرح مینمود. کسی میگوید با خود گفتم: اینکه شخصی هر روز صبح بیاید و در همین مکان خاص بنشیند و اصرار بر خواندن روضهای خاص، آن هم با کیفیتی خاص داشته باشد، خبر از وجود کاسهای زیر نیمکاسه میدهد. وی میگوید روزی آمدم و به این شخص گفتم: شیخ! شما روضهی دیگری بلد نیستی و یا جای دیگری برای خواندن این روضه سراغ نداری، که هر روز صبح میآیی و همینجا مینشینی و این روضه را با کیفیتی خاص و حساسیت برانگیز میخوانی؟! گفت: چرا! گفتم: پس چرا هر روز این روضه را همینجا میخوانی؟! گفت: من بانی خاص دارم، که روزی پنج ریال به من داده و گفته هر روز صبح همین روضه را همینجا بخوان، من هم میخوانم. گفتم: میشود بانیت را به من معرفی کنی؟ گفت: بله! فلان دکاندار در همین خیابان است. آن شخص میرود با آن دکاندار رفاقت میکند و پس از مدتی از او میپرسد: شما چه شده که بانی شدهای تا هر روز صبح، درب این مسجد روضه حضرت زهرا (علیها السّلام) بخوانند؟ او میگوید: کسی روزی بیست ریال به من داده و سفارش کرده تا بدهم درب این مسجد، به شکلی خاص، روضهی حضرت زهرا (علیها السّلام) خوانده شود، من پانزده ریال آن را برداشته و پنج ریال آن را به آن شخص داده و گفتهام تا به همان شکل روضه بخواند. بعد تعقیب میکند ببیند، بانی این روضه چه کسی است، معلوم میشود سفارت انگلیس روزی دویست ریال به همین منظور به شخصی داده و او نیز صد و هشتاد ریال را برای خود برداشته و بیست ریال را به دکّاندار میدهد و دکاندار نیز پانزده ریال را برای خود برداشته و پنج ریال را به روضهخوان میدهد، تا هر روز صبح بیاید با آن کیفیت در آن مکان، روضه حضرت زهرا (علیها السّلام) بخواند، شاید که بازار جنگ شیعه و سنی گرم شود و این موضوع مانع حضور و نفوذ هر چه بیشتر دولت عثمانی سنّی در ایران[3] و نهایتاً تضعیف آن دولت شود.»[4]
این حکایت حتی اگر واقعیت و وجود خارجی هم نمیداشت، این حقیقت وجود دارد که دشمن همواره با راهکارها و ترفندهای گوناگون در فکر و توطئه است، تا آب را گلآلود ساخته و ماهی خود را صید کند؛ به همینرو مبادا ناخواسته از عوامل و مجریان نقشههای استعماری آمریکا، انگلیس، صهیونیست و وهّابیت گردیده و اجیر بیجیره و مواجب آنها در راستای اهداف آنان و پیاده نمودن نقشههای شوم آنان باشیم.
پینوشت:
[1]. «برخی از انحرافات در عزاداریها»
«برخی از آسیبهای شکلی عزاداری»
«برخی از آسیبهای محتوایی عزاداریها»
«دروغ در مصائب اهلبیت»
«خرافهزدگی و غلو در برخی عزاداریها»
[2]. حکومت عثمانی، یک قدرت سیاسی و امپراتوری مسلمان بود که از سال 678 تا سال 1300 شمسی، در منطقهی مدیترانه حکومت میکرد. این امپراتوری در اوج قدرت خود (قرن ۱0) مناطق آسیای کوچک، اکثر خاورمیانه، قسمتهایی از شمال آفریقا، قسمت جنوبشرقی اروپا تا قفقاز را شامل میشد.
[3]. در حدود ده مورد از عوامل انحطاط امپراتوری عثمانی، «تحجر دینی و انحطاط اندیشهی سیاسی، و جنگهای مذهبی با ایران» به چشم میخورد.
[4]. سایت مرکز اطلاع رسانی غدیر، داستان دوستان، «آب به آسیاب دشمن»
افزودن نظر جدید