نقد «من زئوس هستم» حجاب کنیز

  • 1395/06/31 - 13:53
زئوس می‌گوید: رعایت حجاب برای کنیزان واجب نیست، نه تنها واجب نیست، بلکه طبق فقه شیعه و سنی باید کنیزان را از داشتن حجاب منع کرد(!) اما با بررسی روایات شیعی که بیشتر آن‌ها مربوط به حجاب در نماز برای کنیزان است، می‌‌توان نتیجه گرفت که کنیزان در پوشش سر و یا نپوشاندن آن آزادند، اگرچه عفاف و پوشش در هر حال برتری و استحباب دارد. همچنین نمی‌‌توان به روایات تنبیه کنیزان در صورت پوشاندن سر، اعتماد چندانی کرد.

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در نظم نوین جهان که توسط انسان‌هایی پلید برنامه‌ریزی می‌شود، برخی از جوانان کشورهای غربی به سمت الحاد و عدم باور به خدا پیش می‌روند. خطر رواج این تفکر که سابقۀ هزاران ساله دارد بر کسی پوشیده نیست. این اولین بار نیست که ملحدین، ترویجِ افکار خداناباوری می‌کنند؛ در صفحات تاریخ می‌خوانیم که در زمان امام صادق (علیه‌السلام) شخصی مانند ابن ابی العوجاء (که به لحاظ علمی فردی قوی بوده است) در مسجد پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌نشسته و افکار و آراء باطل خویش را ترویج می‌کرد. امام صادق (علیه‌السلام) با تجهیز علمی اصحابی مانند هشام بن حکم و مفضل‌بن‌عمر به شبهات بی‌اساس این فرد جواب‌هایی مستدل و متقن می‌دادند. این شیوه برخورد امام صادق(علیه‌السلام) با ملحدین به ما می‌آموزد، مؤمنین باید اعتقاد خود را از راه عقل به دست آورند تا کسی به راحتی آن‌ها را فریب ندهد و اعتقادات آنان را متزلزل نسازد و جواب‌هایی فاخر برای شبهات آنان داشته باشند.
در شبکه‌های مجازی افراد ملحدی با نام آتئیست اقدام به انتشار افکار پلید و مادی‌گرایانه خود کرده و بر روی افکار پاک بعضی از جوانان تأثیرات مخربی می‌گذارند. یکی از راه‌های پلید آنان که ظاهرا سرمایه‌گذاری مالی بسیار قوی پشت این مسئله می‌باشد کلیپ‌های انیمیشن «من زئوس هستم» می‌باشد.
از جمله کلیپ‌هایی که در این نوشته مورد بررسی و نقد قرار خواهد گرفت کلیپ 128 می‌باشد؛ گذشته از این‌که تمامی کلیپ‌های موجود زئوس از روش‌هایی غیرعلمی مانند بدون سند و دلیل صحبت کردن، بازی با الفاظ و مغلطه‌کاری و ...  برای رسیدن اهداف شوم خود استفاده می‌کند، در این کلیپ نیز زئوس سعی دارد همان تئوری رسانه‌های غربی را برعلیه حجاب زنان مسلمان پیاده کند.
نکته: در این نوشته سعی داریم به شبهه منع حجاب کنیز توسط امام باقر(علیه‌السلام) بپردازیم، و ان‌شاءالله در نوشته‌های بعدی به شبهات دیگر در این کلیپ خواهیم پرداخت.

زئوس می‌گوید: رعایت حجاب برای کنیزان واجب نیست، نه تنها واجب نیست، بلکه طبق فقه شیعه و سنی باید کنیزان را از داشتن حجاب منع کرد(!) هم از عمر و هم از امام باقر (علیه‌السلام) روایت کرده‌اند که کنیزانشان را به خاطر این‌که حجاب داشتن کتک زدند(!) هدف از حجاب چه چیزی هست، این‌که مردها هوس نکنند، پس چرا کنیزان از حجاب داشتن منع می‌شدند؟!

با توجه به واقعیت برده‌داری در زمان ظهور اسلام، این دین با وجود مبارزه تدریجی با آن، احکامی نیز برای بردگان در نظر گرفت که یکی از آن‌ها موضوع حجاب کنیزان بود. با توجه به آیات و روایات مرتبط؛ حجاب زنان و کنیزان را می‌توان به چند دوره تقسیم کرد:

1. دوره هم‌گونی حجاب زنان آزاد با حجاب کنیزان؛ با توجه به برخی آیات قرآن، گویا حجاب همه زنان (اعم از کنیز و غیرکنیز) تا زمان نزول این آیات همانند و شبیه بوده است و پس از آن، تفاوتی بین حجاب آنان ایجاد شده است. آیه 31 سوره نور به طور خاص؛ دستور حجاب کامل‌تر به زنان مؤمنه می‌دهد و جزئیاتی از حجاب را مطرح می‌کند که قبلاً رعایت نمی‌شده، مثلاً می‌فرماید: «... روسری‌هاى خود را بر سینه خود افکنند [تا گردن و سینه با آن پوشانده شود]...».[1] از آیه 59 احزاب برمی‌آید که رعایت حجاب کامل اسلامی از طرف زنان قبل از نزول این آیه لازم نبوده و فرقی بین زنان آزاد و کنیزان نبوده است.
2. دوره تفاوت حجاب زنان آزاده و کنیزان؛ در بررسی‌‌های قرآنی - تاریخی، نقطه جدایی و تفاوت حجاب کنیزان با زنان آزاده را می‌‌توان نزول آیه 59 سوره احزاب دانست. در شأن نزول این آیه چنین آمده است: عده‌‌ای از افراد لاابالی؛ به خصوص شب‌هنگام؛ مزاحم دختران و زنان پاکدامن می‌‌شدند و بهانۀ آنان؛ شباهت ظاهری‌شان با زنان فاسده و کنیزان بود؛ خداوند در این‌باره دستور جدیدی ابلاغ کرد و فرمود: «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب‌ها(روسری‌هاى بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى این‌که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ [و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آن‌ها سر زده توبه کنند] خداوند همواره آمرزنده رحیم است».[2]
یعنی؛ اگر این حجاب کامل را رعایت کنند از دیگر افراد متمایز شده و به صورت معمول مورد آزار و اذیت قرار نمی‌‌گیرند.
تکمیل حجاب در این آیه با توجه به معنای آن؛ مربوط به حجاب سر و گردن است[3] و بر طبق روایات؛[4] مخصوص زنان آزاد بود و می‌‌توان فهمید که در جامعه آن روز به این قسمت از حجاب اهمیتی داده نمی‌‌شد و دست کم بودند دختران و زنانی که چنین حجابی نداشتند.
باید دقت شود که معنای این آیه شریفه؛ لزوم بی‌حجاب بودن کنیزان نیست، همان‌‌طور که نمی‌‌توان اجازه اذیت و آزار کنیزان و نظر شهوانی و گفت‌وگوهای هوس انگیز با آنان را از آیه برداشت کرد.
اولین گزارش اجبار کنیزان به نپوشاندن سر در دوران خلیفه دوم نقل شده است. «بغوی» در تفسیر خود روایتی نقل می‌‌کند: «روزی کنیزکی که روی خود را پوشیده بود از جلوی دیدگان عمر؛ خلیفه دوم، گذشت. عمر به او دشنام داد و با شلاق به او ضربه زد و گفت: آیا خودت را شبیه زنان آزاد کرده‌ای؟!».[5]
ظاهراً همین روش دست کم تا زمان عمر بن عبدالعزیز؛ یعنی سال‌های پایانی قرن اول در بین لایه حکومتی و عموم مردم ادامه داشت. از دستورات عمر بن عبدالعزیز نیز آن بود که مانع شوند کنیزان، حجاب خود را مانند زنان آزاد قرار دهند.[6] 
اولین روایات شیعی موجود در این باب نیز مربوط به اواخر همین قرن است. راوی می‌‌گوید از امام باقر(علیه‌السلام) پرسیدم: آیا کنیز هم باید سر خود را بپوشاند و نماز بخواند؟ آن‌حضرت فرمود: «بر کنیز واجب نیست که مقنعه بر سر کند».[7]
از امام صادق(علیه‌السلام) پرسیده شد: آیا کنیزى که نماز می‌‌گذارد [باید] سر خود را بپوشاند؟ آن‌حضرت فرمود: «خیر، پدرم هر گاه می‌‌دیدند کنیز خادمه نماز می‌‌خواند و مقنعه بر سر کرده او را می‌‌زد تا مقنعه‌اش را بردارد و بدین ترتیب زن حرّه(آزاده) از مملوکه مشخص گردد».[8]
اما روایت دیگری نیز از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده است که در آن؛ زدن کنیزان را به دیگران نسبت داده‌اند: ابی خالد قماط نقل می‌کند از امام صادق(علیه‌السلام) پرسید: آیا کنیز باید سر خودش را بپوشاند؟ آن‌حضرت فرمود: «اگر خواست می‌تواند بپوشاند و می‌تواند نپوشاند (مخیر است) شنیدم که پدرم می‌فرمود: این کنیزان زده می‌شدند و به آنان گفته می‌‌شد که خود را شبیه زنان آزاد نکنید».[9]
این‌که امام باقر (علیه‌السلام) در این روایت، سنت تنبیه کنیزان در صورت حجاب را به دیگران نسبت داده، شاید نشان‌گر آن باشد که اصرار بر نپوشیدن مقنعه و روسری برای کنیزان پیش از آن‌‌که سنت اسلام باشد، سنت خلیفه دوم بوده است.
بیهقی از انس بن مالک چنین نقل کرده است: «کنیزکان عمربن خطاب در حالی به ما خدمت می‌‌کردند که موهای ایشان پیدا بود و بر سینه‌‌هایشان ریخته بود».[10] البانی این روایت و رجال آن‌را ستوده است.[11] همین سنت خلیفه دوم بعد از او پیگیری شد و در این مدت یعنی تا سال‌‌های پایانی قرن اول که عمر بن عبدالعزیز مجدداً بر این سنت تأکید کرد، ما گزارشی در این زمینه نداریم.
روایات شیعی نیز در سال‌های پایانی قرن اول و اوائل قرن دوم (یعنی درست مصادف با احیاء مجدد روش تنبیه توسط خلیفه وقت) صادر شده است. بنابراین، احادیثی که در آن سخن از تنبیه و زدن کنیزان است و حتی در عبارات آن؛ عباراتی شبیه عبارت خلیفه دوم وجود دارد، می‌‌تواند نشانگر نوعی تقیه در آن ‌باشد.[12]
برخی از اندیشمندان اهل‌سنت نیز چنین تنبیهی را در دوره‌های بعدی روا ندانسته و در صدد توجیه رویکرد خلیفه دوم برآمدند: «جلوگیری از حجاب کنیزان در زمان عمر، یک سیاست شرعی (حکم دولتی و نه حکم شرعی) بوده است».[13] برخی نیز این سیاست را سیاستی موقّت خوانده‌اند که در زمان خلیفه دوم و احیاناً در زمانی محدود اجرا و سپس انکار شده است.[14]
هر چه از زمان عمر بن عبدالعزیز و اوائل قرن دوم به بعد می‌رویم حقیقت این مطلب رخ‌نمایی می‌کند، همان‌طور که ذکر شد، در برخی روایات امام صادق(علیه‌السلام) دیگر صحبتی از اجبار به بی‌حجابی کنیزان نیامده، بلکه آنان را در اختیار حجاب آزاد قرار داده است.[15]
بررسی و نتیجه‌گیری از روایات؛ با بررسی روایات شیعی که بیشتر آن‌ها مربوط به حجاب در نماز برای کنیزان است، می‌‌توان نتیجه گرفت که کنیزان در پوشش سر و یا نپوشاندن آن آزادند، اگرچه عفاف و پوشش در هر حال برتری و استحباب دارد. همچنین نمی‌‌توان به روایات تنبیه کنیزان در صورت پوشاندن سر، اعتماد چندانی کرد. مشهور فقها نیز قائل به عدم وجوب پوشش سر برای کنیزان (در نماز و غیر نماز) شده‌اند، اگرچه حکم به استحباب حجاب برای آنان داده‌اند.[16]

در آخر چند نکته مهم را متذکر می‌شویم:
1. سخن ما بر مدار فقه و احادیث شیعه است نه فقه و احادیث اهل سنت. بنابر فتاوای علماء شیعه هیچ‌کدام منع بر حجاب داشتن کنیز وجود ندارد بلکه استحباب آن نیز وجود دارد.
2. اما این‌که زئوس می‌گوید: هدف از حجاب این است‌که، مردها هوس نکنند! همان‌طور که بارها به مناسبت‌های مختلف در نوشته‌های قبلی گذشت، احکام فرعی اسلام بر مبنای مصالح و مفاسد واقعیه‌ای استوار است اما این‌که کمیت و کیفیت آن مصالح و مفاسد در هر حکم دقیقا چیست ما نمی‌توانیم اظهار نظر قطعی کنیم زیرا خارج از محدوده علم ماست و شمه‌ای از علم خداوند است که تنها اولیای او آن‌هم به اذن خدا می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند و ایشان طبق صلاحدید خود در بسیاری از موارد دربارۀ فلسفه و علت احکام فرعی چیزی نگفته‌اند و تنها حکم را بیان کرده‌اند. با این توضیحات روش می‌شود آن‌چه که برخی از اندیشمندان در فلسفه احکام فرعی ابراز کرده‌اند صرفا حکمت است نه علت یعنی حاصل تاملات ایشان است نه این‌که چیزی است که در منابع دینی (قران و روایات) به عنوان علت تام و تمام حکم آمده است.
3. باید توجه داشته باشیم بردگانی که اسلام مجوز به بردگی گرفتن آن‌ها را امضا می‌کند، مجرمانی هستند که در حال سپری کردن دوره مجازات خویشند و قبل از به بردگی گرفته شدن، از کفار و مشرکین بوده‌اند آن‌هم از نوع حربی، یعنی کفار و مشرکینی که به مقابله با اسلام پرداخته‌اند. طبعا این وضعیت، در رفتار اسلام با ایشان نقش ایفا می‌کند و از این‌رو نه می‌توان به آن‌ها به عنوان انسان‌های معمولی و آزاد نگریست و همان حرمت و جایگاه و کرامت را برایشان در نظر گرفت و نه می‌توان ایشان را به رعایت همه احکامی که یک مسلمان از روی آگاهی و اراده پذیرفته، ملزم کرد. البتهزنکات دیگری نیز در بین است که از تامل و نگاه ما مخفی است. تنها خواستیم عرض کنیم قبل از این‌که مسئله کرامت انسانی کنیزان را پیش کشیم لازم است ماهیت و عوامل بردگی او را از نگاه اسلام در نظر بگیریم.
4. نگاه کردن به زنان اهل ذمه و موهای ایشان جایز است زیرا ایشان در حکم کنیز هستند اما این نگاه نباید با قصد لذت بردن یا با خوف به گناه افتادن همراه باشد.[17] یعنی نپوشاندن موی سر برای کنیز گرچه جایز است اما نگاه با قصد لذت برای مرد حرام است درست مثل نگاه کردن به زنان کافر در زمان حاضر یعنی گرچه نگاه به موی سر زن کافر جایز است اما اگر با قصد لذت همراه شود این نگاه ممنوع است. یا مثلا زن آزاد می‌تواند صورت خود را نپوشاند اما مرد نمی‌تواند با قصد لذت به آن نگاه کند و نمونه‌های دیگر. پس لازم است میان دو مساله تفکیک نمود: این‌که پوشاندن موی سر برای کنیز الزامی نیست اما نگاه کردن مرد به آن الزاما باید با قصد لذت همراه نباشد.[18]

پی‌نوشت:

[1]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق: رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 4، ص 307، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
[2]. احزاب، 59.
[3]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 427، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[4]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص 581، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش.
[5]. بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 664، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1420ق.
[6]. «عمر بن عبد العزیز کتب: أن لا تلبس أمه خمارا و لا یتشبهن بالحرائر»؛ ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج 5، ص 296، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[7]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 3، ص 394، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[8]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 4، ص 411، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[9]. «عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْقَمَّاطِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الْأَمَةِ أَ تُقَنِّعُ رَأْسَهَا قَالَ إِنْ شَاءَتْ فَعَلَتْ وَ إِنْ شَاءَتْ لَمْ تَفْعَلْ سَمِعْتُ أَبِی یَقُولُ کُنَّ یُضْرَبْنَ فَیُقَالُ لَهُنَّ لَا تَشَبَّهْنَ بِالْحَرَائِرِ»؛ همان، ص 412.
[10]. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، محقق: عطا، محمد عبد القادر، ج 2، ص 320، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ سوم، 1424ق.
[11]. «قلت: و إسناده جید رجاله کلهم ثقات»؛ البانی، محمد ناصر الدین، إرواء الغلیل فی تخریج أحادیث منار السبیل، ج 6، ص 204، بیروت، المکتب الإسلامی، چاپ دوم، 1405ق.
[12]. علامه عاملی در این باره می گوید: « برترین روایات این مجموعه از نظر سند روایت ابی خالد قماط است، ولی در مقام تقیه است، چرا که عمر (خلیفه دوم) در این باره؛کنیزان را می زد و می گفت: خودتان را به زنان آزاده تشبیه نکنید؛ با این که زدن -اگر بخواهد مشروع باشد-باید برای ترک واجب یا انجام حرام باشد، و حال آن که می دانیم پوشیدن سر برای «امه» قطعاً حرام نیست.....و شناخت کنیز از آزاد آن هم در نماز چه فایده ای دارد و چه انگیزه ای برای آن وجود دارد؟ پس همه این امور دلالت بر تقیه بودن این روایات است.» نک: عاملی، سید جواد بن محمد، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، ج2، ص 172،  دار إحیاء التراث العربی‌، بیروت، طبع قدیم، بی تا.
[13]. سایس، محمد علی، تفسیر آیات الاحکام، ص 668، بیروت، المکتبة العصریة، چاپ اول‏، بی‌تا.
[14]. ر.ک: ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج 21، ص 329،  بیروت، مؤسسه التاریخ‏، چاپ اول‏، بی‌تا.
[15]. وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق، ج 4، ص 409.
[16]. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی ثوبه الجدید، ج 4، ص 487، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، چاپ اول، 1421ق.
[17]. مسالك الأفهام، شهید ثانی، موسسه المعارف الاسلامیه، قم، ج‏7، ص 43.
[18]. در این نوشته از چند مقاله؛ اسلام کوئیست، گفت‌وگو دینی، حوزه استفاده شده است.

برچسب‌ها: 
تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام. لطفا مشخص کنید کجا و دلیل عدم منطقی بودن.

سلام وقت بخیر چجوری آیه سوره احزاب رو تفسیر به این کردید که حجاب رو به زنان آزاد دستور داده؟

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.