تغییر سبک زندگی معنوی توسط عرفانهای نوظهور
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اهداف جنبشهای معنوی نوظهور یا (جمنها) بهصورت آثاری در زندگی و شخصیت افراد که تحت تأثیر تعالیم آنها قرار دارند، بروز میکند و به زندگی آنها شکل میدهد. در کشور ما شرایط فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و طبقات اجتماعی که هدف جمنها قرار گرفتهاند بهگونهای بوده است که برخی از این اهداف بهصورت برجستهای در شخصیت و سبک زندگی آنها مؤثر واقع شده است.
جمنها در بین کسانی گسترش پیدا میکنند که سه ویژگی داشته باشد: اول، سطح متوسط به بالای مطالعه و کلاس فرهنگی؛ دوم،دارایی کافی برای تأمین هزینههای مربوطه نظیر خرید کتاب و نشریات، پرداخت شهریه برای دورههایی که برگزار میشود و سایر هزینههای جانبی؛ سوم، کمی فراغت که فرصت پرداختن به اموری نظیر مطالعه و تمرینات و شرکت در دورهها را فراهم سازد.
طبقهی مرفه که وبلن تعریف آن را به شغل پیوند میزند،[1] حد مناسبی از تأمین اقتصادی و تحصیلات برخوردار است. به همین علت فرصت و درآمد کافی برای کنجکاوی در مسائل و پدیدههای نوظهور را دارد. گذشته از این مجال رسیدگی به علایق فرهنگی و معنوی خود را دارد و برای آن برنامهریزی میکند و حتی حاضر است برای آن هزینه بپردازد و اگر حس کنجکاوی و نوخواهی با حس معنوی یکجا برآورده شود بسیار مطلوبتر خواهد بود. ازاینرو کتابها، نشریات و دورههای آموزشی که محتوای معنوی متفاوتی نسبت به معنویت سنتی دارد، مخاطب خود را در این طبقه پیدا میکند. اگر هم کسانی در این بین علاقهای به مسائل و مباحث معنوی نداشته باشند، گاهی برای حفظ پرستیژ و کلاس فرهنگی خود ناگزیرند که رمان کیمیاگر کوئلیو را بخواند یا کتاب الماسهای اُشو را در ماشین خود بگذارد و در کلاس تیام یا تیاسام و نظایر آن شرکت کند.
نوع برنامههای معنوی که این طبقه برای خود میپسندد و از آنها استفاده میکند، سبک زندگی معنوی آنها را شکل میدهد. برنامهها، فعالیتها و نمادهای معنوی که در زندگی این طبقه وارد میشود گونههایی از سبک زندگی معنوی را پدید میآورد که شاخصههای تکثرگرایی، شکگرایی، احساسگرایی، ناعقلگرایی و خودمحوری معنوی به وضوح در آن مشهود است.
دو خطر بزرگی که از تغییرات سبک زندگی معنوی طبقه مرفه متوجه تمام جامعه میشود، یکی این است که این طبقه بر سایر طبقات اجتماعی اثر بسزایی دارد و طبقات پایینتر میکوشند خود را با آنها منطبق سازند. ازاینجهت آسیبهایی که در این طبقه پیدا میشود، بهصورت معیاری مقبول در تمام جامعه میآید، دیگر اینکه افراد طبقه مرفه معمولاً در موقعیتهای قابلتوجه اداری و دولتی هستند و تغییر سبک زندگی معنوی آنها در هویت نظام اسلامی تأثیر مستقیم دارد.
بررسیهای میدانی نشان میدهد که بیشتر مخاطبان نشریاتی که مروج جمنها هستند، در مناطقی زندگی میکنند که معمولاً بالای شهر نامیده میشود. تمام مؤسساتی که در زمینههای مربوط به جنبشهای معنوی نوپدید فعالیت دارند و دورهها یا کارگاههایی را دراینباره برگزار میکند در مناطق مرفه شهرها قرار دارند.
آثار جمنها جامعه هدف را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد و در پیشبرد جنگ نرم نقش برجستهای دارد، به این ترتیب که تغییرات فرهنگی لازم برای بازی کردن اعضای جامعهی هدف در راستای اهداف مهاجم را به وجود میآورد. اگر ادیان جدید را در جنگ نرم مثل سلاحی تصور بکنیم، میبینیم که مهاجمان، این سلاح را بهسوی طبقه مرفه جامعه نشانه گرفتهاند.
خودمحوری معنوی، انسان را در رابطه با خداوند و عالم غیب خودسر و خودمحور میسازد، خودمحوری در رابطه با دیگران افراد جامعه را بسیار ناچیز مینماید. کسانی که در رابطه با امور متعالی خودمحوری را پذیرفتهاند، در امور زمینی بهسادگی خودمحوری را روا میدارند. وقتی انسان دچار نوعی اقتدارگرایی نفسانی شود و درون خود را بدون پشت سرگذاشتن مراحل تهذیب نفس، سرچشمهی حقیقت بداند، توهمات و هوسهایش معیار تعیین درست و نادرست و خوب و بد میشود. در این شرایط در مواجهههای شخصی بدون ملاحظه نظرات و تمایلات شخصی خود را بر دیگری ترجیح میدهد، در درون جامعه خود، دیدگاهها و خواستههای گروه، طبقه و یا همفکران خود را حق میداند. در روابط بینالملل حاضرند حقوق ملتها را نادیده بگیرند و خواستههای محدود و حقیر خود را مقدم بدارند.
جنگ میان حق و باطل امروز آغاز نشده و امروز هم به پایان نخواهد رسید، این ستیزی ادامهدار است و به صورتهای مختلف سخت و نرم و در عرصههای گوناگون ازجمله در زمینهی جنبشهای معنوی نوپدید همچنان ادامه خواهد داشت.[2]
پینوشت:
[1] . وبلن، نظریهی طبقهی مرفه، تهران: نشر نی، ۱۳۸۴، ص ۶۳.
[2] . حمیدرضا مظاهریسیف، آسیبشناسی معنویتهای نوظهور، قم: نشر صهبای یقین، ۱۳۹۱، ص ۱۷۹.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: حمیدرضا مظاهریسیف، آسیبشناسی معنویتهای نوظهور...
افزودن نظر جدید