ریشه عزاداری در قرآن
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با فرا رسیدن ایام محرم، ایجاد شبهات در خصوص عزاداری، بیش از اوقات دیگر به چشم میخورد و گویی معاندان اهلبیت (علیهم السلام) در این ایام، خصومتِ خود را بیش از سایر اوقات بروز میدهند و هر بار به طریقی سعی در بیمحتوا نشان دادن سوگواری سرور و سالار شهیدان دارند و با ایجاد شبهاتی که بعضاً رنگ و بوی دینی نیز به آن میدهند سعی در به انحراف کشاندن اذهان و به ویژه نسل جوان را دارند.
از جمله شبهاتی که وهابیت با رنگ و لعاب دینی مطرح میکنند اینکه: «آیا عزاداری ریشه قرآنی دارد؟» ولی از آنجایی که خداوند مُهر نادانی و غفلت بر قلوب ایشان زده است به شبههای اشاره کردند که اتفاقا ریشه قرآنی داشته و به نحوی که آیاتی از کلام الله مجید در خصوص آن بیان شده و به آن پرداخته است.
خداوند در قرآن مجید داستان حضرت یوسف (علی نبیّنا و آله و علیه السلام) را به صورت کامل بیان نمودهاست و در آن اشاره به فراغ یوسف از پدر و گریه و مویه حضرت یعقوب پرداخته است که در اینجا به شرح آن میپردازیم: توجه به این نکته حایز اهمیت است که در این جریان، مرگ حضرت یوسف حتمی نبوده و او تنها یک مفقود الاثر بود، اما با این حال پیامبر الهی حضرت یعقوب (علیه السلام) چنان در فراق فرزندش میگریست که قرآن میفرماید: «وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ [یوسف/84] و گفت: ای اندوه (بر فراق) یوسف و چشمان او از اندوه سفید شد امّا خشم خود را فرو میبرد.» و گریه او به حدی بود که برادرانش از گریه پدر به ستوه آمدند و گفتند: «قَالُوا تَاللَّـهِ تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّىٰ تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ [یوسف/85] به خدا قسم تو آن قدر یاد یوسف میکنی تا در آستانه مرگ قرارگیری یا هلاک گردی.» او در جواب گفت: «قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّـهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ [یوسف/86] من غم و اندوهم را تنها به خدا می گویم (و شکایت نزد او میبرم) و از خدا چیزهایی میدانم که شما نمیدانید».
بنابراین ذکر این آیات به خوبی گریه حضرت یعقوب در فراغ فرزندش را ترسیم میکند و زمخشری نیز در اینباره روایتی رو نقل کرده: «حضرت یوسف از جبرئیل مدت اندوه و گریه پدر را جویا شد؟ پاسخ داد: هفتاد سال به طول انجامید و درباره پاداش گریه او سؤال کرد: پاسخ داد: گریه او پاداش برابر هفتاد شهید را داشت».[1] طبری نیز از حسن بصری نقل نموده «از هنگامی که یوسف از نزد پدر بیرون رفت تا زمانی که مراجعه کرد هشتاد سال طول کشید و در این مدّت همواره اندوه قلبی، او را فرا گرفته بود و گریه می کرد تا بینایی خود را از دست داد.» و حسن بصری هم آورده است: «در آن روزگار در روی زمین خلیفه ای بزرگوارتر از حضرت یعقوب (علیه السلام) در پیشگاه خداوند متعال وجود نداشت.»[2]
از آیه فوق و روایات نقل شده به خوبی استفاده میشود: گریه و اندوه در سوگ عزیزان، گرچه سالیان درازی هم طول بکشد مانعی ندارد. به این جهت است که حضرت سجاد(علیه السلام) در پاسخ کسانی که به گریههای شدید و طولانی آن حضرت در سوگ پدر بزرگوارش اعتراض میکردند، فرمود: «مگر شما از گریه و عزاداری یعقوب اطلاع ندارید؟ او سالیان طولانی در فراق یوسف گریست تا بینایی خود را از دست داد، در صورتی که فرزندش حیات داشت و تنها از جلو چشمانش ناپدید شده بود. امّا من با چشمان خود دیدم که پدرم و 17 تن از اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را شهید کردند و سرشان را از تن جدا نمودند.» [3]
پینوشت:
[1]. زمخشری تفسیر کشاف،بیروت دارالکتاب العربی، ج 2، ص 497
[2]. همان
[3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث، ج 2، ص 923 باب جواز البکاء علی المیّت
افزودن نظر جدید