پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نشریه انگلیسی گاردین در گزارشی در تاریخ 24/6/94 حجاب را عامل گسترش فسادهای جنسی در ایران خواند! در گزارش گاردین، تمام ارکان سنت‌های مذهبی در جامعه ایران از حجاب تا تفکیک جنسیتی در مدارس، زیر سوال برده شده و با ذکر مثال‌هایی از افراد، این اصول مذهبی به عنوان عامل اصلی گسترش مفاسد جنسی در ایران شمرده است. گاردین همچنین تفکیک جنسیتی مدارس را نیز یکی دیگر عوامل گسترش خشونت و آزار علیه زنان در ایران عنوان کرده و به نقل از یک خانم ایرانی نوشته است: جدا بودن مدارس دخترانه و پسرانه در ایران سبب شده وقتی دختران و پسران به سن بلوغ می‌رسند و وارد اجتماع می‌شوند، به علت عدم تجربه در تعامل با یکدیگر، رفتارهای غیرطبیعی از خود نشان دهند.
گاردین در پایان اینطور نتیجه گرفته که حفظ حجاب فقط به تحریک بیشتر مردان ایرانی علیه زنان انجامیده است. اما آیا حجاب باعث افزایش میل جنسی می‌شود یا کاهش میل جنسی؟ آیا افزایش میل جنسی مطلوب است یا کاهش میل جنسی؟ آیا تحریک پذیری سریع مطلوب است یا تحریک پذیری کُند؟ برهنگی در غرب، باعث بی‌رغبتی جنسی شده است، زیرا برهنگی باعث تحریک اولیه انسان و افراط در ارضای غریزه جنسی در نوجوانی می‌شود ولی در نهایت به سرد مزاجی در سنین بالاتر می‌شود. انسان غربی برای غلبه بر سرد مزاجی، باید به الکل و قرص‌های نشاط‌آور جنسی رو آورد ولی اینها در نهایت باز سردمزاجی را بیشتر کرده و باعث افسردگی افراد می‌شود. داشتن نشاط جنسی و ارضای معقولانه آن، یکی از عوامل تقویت بنیان خانواده است و باعث جلوگیری از بروز بسیاری از معضلات اخلاقی و خیانت‌های جنسی می‌شود. کسانی که در غرایز جنسی راه افراط را پیموده‌اند، دیگر با داشتن روابط معقول جنسی ارضا نمی‌شوند و سعی می‌کنند با انواع روابط جنسی غیرمعقول از قبیل تجاوز به عنف، زنا با محارم و یا زنا با مردگان و... خود را ارضا کنند.
اسلام بر ازدواج و ارضای صحیح غریزه جنسی تأکید دارد. یک انسان کامل باید غریزه جنسی خود را به شکل صحیح ارضا کند و رویگردانی از سنت ازدواج نکوهیده شده است. حجاب در اسلام باعث حفظ نشاط جنسی می شود. حجاب قوه تخیل را بالا می‌برد و باعث گرمی غریزه جنسی می‌شود. قانون حجاب و ازدواج راهبرد اسلام برای حفظ نشاط جنسی و ارضای صحیح آن است. اشکالی که مطرح می‌شود این است که انسان بر آنچه منع می‌شود، حریص می‌شود، قانون حجاب نیز همین‌گونه است و باعث حریص شدن انسان می‌شود. در جواب باید عرض کنیم که اگر بخواهیم به این قاعده عمل کنیم، باید انسان را در همه زمینه‌ها آزاد بگذاریم و هیچ قانون و حد و مرزی را نباید به رسمیت بشناسیم. خداوند غریزه جنسی را در انسان قرار داده است تا انسان به سوی تشکیل خانواده سوق داده شود و الا اگر بنا به محاسبه‌های اقتصادی باشد، بسیاری از مردم از ازدواج سرباز می‌زنند اما این غریزه قوی در انسان باعث می‌شود که انسان محاسبه‌ها را کنار بگذارد و به تشکیل خانواده و تولید نسل تن در دهد. اما این نیاز جنسی نباید در حدی باشد که افسار گسیخته گردد و بر عقل انسانی غالب آید.
در مباحث اقتصادی، امنیتی و جنسی یک خط فرضی داریم به نام آستانه رضایتمندی و آستانه امنیت؛ معادله احساس رضایتمندی از زندگی مساوی است با یک خط کسری که صورت آن امکانات و مخرجش توقعات و انتظارات است؛ اگر امکانات بیش از توقعات باشد، رضایتمندی از زندگی بالا می‌آید، ولی اگر امکانات را زیادتر کنیم و از طرفی توقعات بیشتر از امکانات رشد کرد، احساس رضایتمندی از زندگی کم می‌شود. در بحث رضایتمندی جنسی نیز به همین منوال است؛ زمانی که امکانات و انتظارات جنسی فرد به حد تعادل برسد، رضایتمندی جنسی حاصل می‌شود، اما اگر سطح توقعات جنسی را بالا آوردید و امکانات ثابت ماند یا به همان اندازه رشد نکرد، رضایتمندی جنسی کم می‌شود. بالا رفتن سطح تحریک‌پذیری در جامعه، امر مطلوبی نیست؛ چرا که در این شرایط شخص از رابطه جنسی با همسرش و در محیط خانواده احساس اقناع نمی‌کند. البته اسلام از یک سو حفظ حریم‌ها را مطرح کرده و گفته حجاب داشته باشیم و از سوی دیگر به مردها توصیه می‌کند که غیرتمند باشند و به ناموس مردم نگاه نکنند و اجازه ندهند کسی به ناموسشان توجه کند. همچنین بحث دیگری که در اسلام مطرح می‌شود، تسهیل گردانی جنسی است؛ یعنی شخص زمانی که از خانه خارج می‌شود، نبایستی تشنگی مفرط جنسی داشته باشد؛ یعنی اسلام در کنار ایجاد این‌گونه محدودیت‌ها، راه‌های حلال را تسهیل می‌کند؛ می‌گوید در سنین پایین‌تر ازدواج کنید، آداب ارتباط زناشویی را به همسران می‌آموزد. حالا موقعی که می‌خواهیم در سطح کلان جامعه برنامه‌ریزی اجتماعی داشته باشیم، اگر حکومت فقط بر محدودیت‌ها برنامه‌ریزی کند، یعنی مثلاً بگوید: «حجاب لازم است»، «با نگاه نامشروع مقابله می‌کنیم»،  و... ولی به تسهیل گردانی جنسی حلال در جامعه توجه نکند، جامعه تعادل خود را از دست می‌دهد و مقاومت اجتماعی تولید می‌شود، ایجاد این محدودیت‌ها بدون در نظر گرفتن تسهیل گردانی ازدواج و سوپاپ‌های اطمینان، جامعه را در حالت انفجار قرار می‌دهد و این انفجار خود را به صورت روابط جنسی و مزاحمت‌های جنسی و یا فشارهای عصبی و... نشان می‌دهد. در آموزه‌های دینی گفته‌اند که تلاشتان در راستای کاستن از هم‌نشینی غیرضروری باشد؛ نگفتند حرام است، ولی گفته‌اند اگر ضرورتی ندارد، مستحب است مرد و زن نامحرم با یکدیگر حرف اضافه نزنند.
اتفاقاً اگر در جامعه جوانان به جای اینکه با بدن عریان زن تحریک شوند، با مانتو او تحریک شوند، نشانگر آن است که آستانه رضایتمندی پایین مانده است. ازدواج در جامعه اسلامی آزادی از محرومیت جنسی است، ولی در کشورهای غربی تن دادن به محرومیت جنسی است. اسلام با وضع حدود روابط زن و مرد کوشیده است تا ارضای غریزه جنسی محدود در محیط خانواده باشد و محیط اجتماع محلی برای فعالیت‌های سالم و انسانی.