اهانت به ساحت مقدس امیرمؤمنان
.
سرکرده وهابیت ابنتیمیه حرّانی در راستای پیروی از سیره بنیامیه، مبنی بر کاستن از جایگاه والای اهلبیت (علیهم السّلام) و اهانت به آن حضرات، در یاوهگوییهایی به برترین شخصیت جهان اسلام پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اهانت کرده که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم:
الف) زیر سؤال بردن دوران خلافت امیرمؤمنان (علیه السّلام)؛ ابنتیمیه در اهانتی دیگر تمام دوران خلافت امیرمؤمنان (علیه السّلام) را بدترین دورانها دانسته و تعبیرات زشتی را نسبت به آن به کار میبرد: «به خوبی روشن است که دوران خلفای سهگانه از روی مصلحت و لطف الهی دوران بزرگترین الطاف و مصلحتهای خداوندی بود؛ در حالی که دوران خلافت علی (علیه السّلام) زمان جنگها، کشتارها، فتنهها و تفرقهها بود.»[1] در حقیقت این سخن ابنتیمیه در راستای روایاتی است که در کتاب بخاری در تنقیص دوران خلافت امیرمؤمنان (علیه السّلام) و نادیده گرفتن آن وارد شده و به عبارت دیگر چنین برخوردی مخالف با روایت «من مات و لیس فی عنقه بیعتة، مات میتة جاهلیة» میباشد.
ب) دفاع از ابن ملجم قاتل امیرمؤمنان (علیه السّلام)؛ ابنتیمیه، نه تنها با امیرمؤمنان (علیه السّلام) علناً دشمنی میورزد، بلکه از قاتل آن نیز دفاعهای سرسختانه میکند؛ چنانکه وی در «منهاج السنة النبویة» مینویسد: «آن که علی (علیه السّلام) را کشت، اهل نماز، روزه و خواندن قرآن بود اعتقاد داشت کشتن علی (علیه السّلام) مورد رضایت خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و او نیز این کار را برای کسب محبت خدا و رسول انجام میدهد ـ اگر چه او در این عقیده گمراه بود ـ.»[2] او نیز در جایی دیگر در دفاع از ابن ملجم چنین میگوید: «علی بن ابیطالب (علیه السّلام) را یکی از خوارج به نام عبد الرحمن بن ملجم مرادی کشت؛ در حالی که او از عابدترین انسانها و دارای مقام علمی بود.»[3] در متن بالا ابنتیمیه، در حالی ابن ملجم را متّصف به برترین صفات اخلاقی میکند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) او را شقیترین انسانها و در ردیف پیکننده شتر قوم ثمود دانسته است: «راوی گوید: امیرمؤمنان (علیه السّلام) به بیماری سختی مبتلا گردید و به حدّی لاغر و نحیف گردید که بر حال حضرت، نگران شدیم تا این که حال حضرت بهبود یافت، عرض کردیم: گوارا باد ای ابالحسن! ما به شدت از حالی که به شما دست داده بود ترسیده بودیم. سپاس خداوند را که حال شما را بهبود بخشید. حضرت فرمود: ولی من هیچ ترسی ندارم. چرا که پیامبر راستگویی که سخنانش مورد تأیید خداوند است به من خبر داد که من از دنیا نمیروم، مگر آن که بر اینجا (در حالی که به جلوی سر مبارک خود اشاره میفرمود) ضربتی وارد گردد و محاسنم به خون سرم رنگین گردد؛ مرا شقیترین انسانهای امت به شهادت میرساند. و نیز پیامبر به من فرمود: یا علی! شقیترین فرد از این امت، تو را از پای درمیآورد، همانگونه که شقیترین فرزندان فلان قبیله، ثمود، شتر حضرت صالح (علیه السّلام) را پی کرد.»[4] این در حالی است که چون سخن از قاتل و یا قاتلان عثمان به میان میآید همو درباره آنان چنین میگوید: «عثمان توسط گروهی اندک که همگی از ظالمان و طاغیان بودند کشته شد و تمام کسانی که در قتل عثمان تلاش نمودند، در اجتهاد خود به خطا رفته، ظالم سرکش و متجاوز به حدود الهی بودند... .»[5] ای کاش ابنتیمیه همین مقدار غیرت و حمیت را در محکومیت قاتل امیرمؤمنان (علیه السّلام) نیز به خرج داده و به جای استفاده از کلمات تمجیدآمیز درباره او همین تعبیرات را درباره قاتل آن حضرت نیز به کار میگرفت.»
ج) اتّهام اذیت و آزار حضرت فاطمه (علیها السّلام) توسط امیرمؤمنان (علیه السّلام)؛ ابنتیمیه در جایی دیگر از کتاب خود درباره امیرمؤمنان (علیه السّلام) مینویسد: «علی (علیه السّلام) قصد داشت تا بر سر فاطمه (علیها السّلام) هوو بیاورد و بدین شکل موجبات آزار و اذیت فاطمه (علیها السّلام) را فراهم سازد!.»[6] گرچه ابنتیمیه و پیروانش با دامن زدن به اینگونه سخنان زشت و اهانتآمیز به ساحت مقدس امیرمؤمنان (علیه السّلام) هویت ناصبی خود را بیش از پیش هویدا میسازند، ولی متأسفیم که بگوییم این شبهه ابنتیمیه نیز برگرفته از روایتی است که در کتاب به اصطلاح «صحیح» بخاری مطرح شده که نزد او و پیروانش صحیحترین کتابها پس از قرآن کریم به شمار میرود.
د) کماهمیتی نسبت به دشنامگویان به امیرمؤمنان (علیه السّلام)؛ یکی از نمونههای کم اهمیتی نسبت به دشنام گویان را در زیر از ابنتیمیه، میخوانیم: «بدون شک سبّ و دشنام هیچیک از صحابه جایز نیست؛ نه سبّ و دشنام علی (علیه السّلام) نه عثمان و نه غیر آندو؛ اما گناه کسی که به علی (علیه السّلام) دشنام دهد کمتر از گناه کسی است که به ابوبکر، عمر و عثمان دشنام دهد؛ چون اگر برای دشنام به علی (علیه السّلام) توجیهی وجود داشته باشد به ابوبکر، عمر و عثمان هیچ توجیهی وجود ندارد. چنان که لشکریان معاویه مورد نکوهش نیستند و اگر برای آنان نکوهشی باشد نکوهش شیعه که به خلفای سهگانه دشنام میدهند، بیش از ناصبی است که تنها به علی (علیه السّلام) دشنام میدهد.»[7] خوانندگان گرامی، خود قضاوت کنند که چه معیاری جز عداوت، بغض و کینه نسبت به ساحت مقدّس مولای متقیان امیرمؤمنان (علیه السّلام) میتواند باعث چنین سخنانی کینهتوزانهای باشد.
پینوشت:
[1]. منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 3، ص 379. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 7، ص 153. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 5، ص 47. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. مسند أبی یعلی، أبو یعلی موصلی، دار المأمون للتراث، دمشق، ج 1، ص 430.
[5]. منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 6، ص 296. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 255. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 46
دیدگاهها
فاطمه
1394/06/01 - 22:34
لینک ثابت
به درک بره انشالله مردک گمراه
افزودن نظر جدید