هر كه در اين بزم مقرب‌تر است...

  • 1393/10/21 - 10:44
یکی از مباحثی که در بین مردم و خصوصاً جوانان مورد بحث است، این که خداوند افراد با ایمان را بیشتر مورد بلا و امتحان قرار می‌دهد تا به او بیشتر نزدیک شوند. اگر این‌گونه باشد، که انسان هر چه به خداوند بیشتر نزدیک شود، بیشتر به شداید گرفتار آید، این موضوع باعث می‌شود که در انسان دافعه و دوری از انجام اعمال نیک ایجاد شود، چون می‌ترسد هرچه خوب‌تر شود مشکلاتش بیشتر گردد...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مباحثی که در بین مردم و خصوصاً جوانان مورد بحث است، این که خداوند افراد با ایمان را بیشتر مورد بلا و امتحان قرار می‌دهد تا به او بیشتر نزدیک شوند. اگر این‌گونه باشد، که انسان هر چه به خداوند بیشتر نزدیک شود، بیشتر به شداید گرفتار آید، این موضوع باعث می‌شود که در انسان دافعه و دوری از انجام اعمال نیک ایجاد شود، چون می‌ترسد هرچه خوب‌تر شود مشکلاتش بیشتر گردد!

در این‌باره باید گفت که خداوند گاهی مؤمنان را در دنیا به بلاها و رنج‌ها مبتلا می‌کند تا این گرفتاری‌ها کفاره گناهان آنان شود، و در روز قیامت دیگر چیزی که به خاطر آن عقوبت و کیفر شوند در کار نباشد و آنان را از نعمت خود برخوردار سازد، ولی افرادی که کافر و مشرک هستند چنانچه برخی کارهای نیک داشته باشند، پاداش آنان را در همین جهان به آنان می‌دهد، درنتیجه، در آن جهان با دست‌خالی حاضر خواهند شد. حال سؤالی در اینجا پیش می‌آید که آیا درد و رنج و بلا فقط برای مؤمنان پیش می‌آید؟ و زاویه دید ما نسبت به بلاها چگونه است؟

در قرآن می‌خوانیم: «وَ لا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرْجُونَ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً [نساء/۱۰۴] اگر شما مؤمنان رنج می‌کشید، کافران نیز همان‌گونه که شما رنج می‌کشید، رنج می‌کشند، و حال‌آنکه شما امیدی به خدا دارید که آنان ندارند.» آنچه در این مسئله مهم است، جهان‌بینی دینی است. همان زاویه دید ما، جهان‌بینی دینی، دنیا و رنج‌هایش را بد نمی‌داند، بلکه به‌عکس، رنج‌ها را عاملی برای تحرّک بشمار می‌آورد. زیرا رنج‌ها وابستگی انسان را به دنیا کم می‌کنند و او را به راه می‌اندازند. این ذات دنیاست که با تغییر احوال و فصول و مرگ حتمی، به انسان آگاهی می‌دهد که اینجا جای ماندن و قرار نیست. بنابراین برخورداری‌ها و بلاها، معیار سعادت نیستند و از همین جاست که نقش بلاها در سیر و سلوک معنوی و شکوفایی قابلیت‌های درونی مؤمن آن‌قدر اهمیت پیدا می‌کند که در حدیث آمده است: «البلاء للولاء؛ [۱] کسانی که ایمان بیشتری دارند، رنجشان بیشتر است.»

تصور نشود وقتی کسی مؤمن شد و رضای الهی را کسب کرد، دیگر گرفتار نمی‌شود، بلکه گرفتاری‌ها فلسفه خاص خود را دارند. هر مؤمنی آزمایش می‌شود تا صداقت او معلوم شود. ولی آزمایش لزوماً همراه با گرفتاری و بلا و بدبختی نیست، بلکه با خیر و شر آزمایش می‌شود. گاهی با مقام و موقعیت و مال و منال آزمایش می‌شود. گاهی با گرفتن مال تصور نشود هر که مؤمن شد بیچاره و بدبخت و گرفتار می‌شود، بلکه اگر مؤمن گرفتار شد نباید تعجب کند، زیرا مؤمن با گرفتاری آزمایش می‌شود. خلاصه سخن آنکه تصور نشود مؤمن همیشه در آسایش است، بلکه گاهی هم گرفتار می‌شود، و در گرفتاری هم رضایت درونی دارد و همواره شاد است. این‌طور نیست که همیشه گرفتار باشد. در حقیقت همان قاعده لطف است که در علم کلام و اصول عقاید به آن استدلال می‌شود. یعنی خداوند متعال زمینه‌های هدایت مردم را به سمت صراط مستقیم فراهم می‌سازد و مقدمات آن را فراهم می‌گرداند. در روایات اسلامی آمده است: «در آستانه قیام امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مردم گرفتار مشکلات عظیم و مهمی می‌شوند، به‌گونه‌ای که دستشان از همه جا کوتاه، و امیدشان از همه جا قطع می‌گردد.» [۲] تا مردم بدانند عالَم اسباب عالَم کوچکی است، و مهم، مسبّب الاسباب است. اگر او اراده کند مقتدرترین دولت‌های عالم علیرغم همه پیشرفتی که در صنعت و دیگر زمینه‌ها داشته، در مقابل طوفان کاترینا و ریتا عاجز و ناتوان خواهد شد. آری! خداوند متعال برای اینکه بشر را به آغوش خود بازگرداند، او را دچار بلاها می‌کند.

نکته دیگر اینکه بلای وارد بر مؤمن باعث ارتقای ایمان است، چراکه ایمان خود دارای درجات گوناگونی است و مؤمنین نیز دارای درجات‌اند و خداوند سبحان دراین‌باره می‌فرماید: «هم درجات عندالله؛ [آل‌عمران/۱۶۳] مؤمنان نزد خداوند دارای درجات هستند.»
اما بسیاری از مشکلات و ناملایماتی که گرفتار آن هستیم ساخته و پرداخته خود ماست. قرآن مجید می‌فرماید: «مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَة فَمِنَ اللهِ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَة فَمِنْ نَفْسِکَ؛ [نساء/۷۹] (آری!) آنچه از نیکی‌ها به تو می‌رسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدی به تو می‌رسد، از سوی خود توست.» آنان که در زیر کوه مشکلات پرورش یافته‌اند به جایی می‌رسند. بدین‌جهت مولای متقیان فرمود: «أَلَا وَ إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّیَّةَ أَصْلَبُ عُوداً وَ الرَّوَاتِعَ الْخَضِرَةَ أَرَقُّ جُلُوداً وَ النَّابِتَاتِ الْعِذْیَةَ أَقْوَی وَقُوداً وَ أَبْطَأُ خُمُوداً [۳] آگاه باشید! درختان بیابانی، چوبشان سخت‌تر، امّا درختان کناره جویبار را پوست نازک‌تر است. درختان بیابانی که با باران سیراب می‌شوند آتش چوبشان شعله‌ورتر و پردوام‌تر است.» بشر در زندگی روزمره خود ممکن است همواره با مشکلات زیادی روبرو باشد. بنابراین به دنبال راه‌حلی است که بتواند به‌خوبی با مشکلات روبه‌رو شود و با آن‌ها دست و پنجه نرم کند و سربلند بیرون آید. یک کوهنورد ماهر برای رسیدن به قله کوه مراحل سختی را می‌گذراند یا یک شناگر موج‌های متعددی را پشت سر می‌گذراند و به هدف خویش دست پیدا می‌کند، انسان‌ها نیز در مواجهه با مشکلات و مصائب هستند و بعضی با فائق آمدن بر مشکلات پیروز می‌شوند و بعضی نیز در مقابل آن‌ها سر تسلیم فرود می‌آورند. اما چگونه می‌توان در مقابل مشکلات همچون کوه بود؟ صبور و مقاوم؟ برای مبارزه و مقابله با مشکلات اولین و ساده‌ترین کار ممکن شناخت مشکلات است تا بتوان راه‌های غلبه بر آن‌ها را پیدا کرد. شناخت مشکلات، نخستین مرحله برخورد است. مواجهه شدن با مشکلات و شداید هم شامل حال افراد می‌شود و هم اجتماع، امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «خدا هرگز استخوان شکسته ملتی را بازسازی نفرمود، مگر پس از آزمایش‌ها و تحمل مشکلات».[۴] و در جای دیگر می‌فرماید: «روزی انسان‌ها را اندازه‌گیری و مقدر فرمود. گاهی کم و زمانی زیاد و به تنگی و وسعت به‌گونه‌ای عادلانه تقسیم کرد تا هر کس را که بخواهد با تنگی روزی یا وسعت آن بیازماید و با شکر و صبر، غنی و فقیر را مورد آزمایش قرار دهد. پس روزی گسترده را با فقر و بیچارگی درآمیخت و تندرستی را با حوادث دردناک پیوند داد، دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه نزدیک ساخت، اجل و سرآمد زندگی را مشخص کرد، آن را گاهی طولانی و زمانی کوتاه قرارداد و مقدّم یا مؤخر داشت».[۵]

از آنجا که مقدمات و زمینه‌های خوبی‌ها را پروردگار فراهم می‌کند، بدین‌جهت خداوند نیکی‌ها را به خود اسناد می‌دهد. و چون مشکلات و سختی‌ها بر اثر سوء اختیار خود ماست، و لهذا آن‌ها را به خود ما نسبت می‌دهد. مثلاً انسانی که بدون مطالعه کافی، و بی‌آنکه باکسی مشورت نماید، کار و کسبی فراهم می‌کند و پس از مدّتی بر اثر کم‌تجربگی، و ناآگاهی به فنون کار ورشکست می‌شود، و فریاد اعتراضش گوش فلک را کر می‌کند، مشکل این شخص از سوء تدبیر و اندیشه خود او نشأت‌گرفته است، و لذا نباید جز خویشتن کسی را ملامت کند. نکته پایانی این‌که انسان در مسیر تکامل زندگی؛ حتماً با موانع و دشواری‌هایی هم روبروست. اما دشواری‌ها و تلخی‌هایی که برای اهل ایمان پیش می‌آید؛ غالباً بلاء حسن است (به تعبیر قرآن کریم) مثلاً، جهاد و مبارزه با طاغوت و نیز با گناهان فردی و اجتماعی ممکن است پیامدهایی چون خطر مالی و جانی به دنبال داشته باشد ولی پاداش‌ها و مقاماتی که در سایه این جهادها پیدا می‌شود بسیار بزرگ‌تر و مهم‌تر است. خلاصه کلام، ابتلا و آزمایش اهل ایمان خیر و نیکو است: «و لیبلی المؤمنین منه بلاء حسنا [انفال/۱۷] و بدین‌وسیله مؤمنان را به آزمایش نیکو، بیازماید.»

پی‌نوشت‌ها:

[۱]. (أصول الکافی (ترجمهٔ مصطفوی) جلد ۲  نویسنده:، محمد بن یعقوب  کلینی مترجم و شارح: هاشم رسولی، ناشر: کتاب‌فروشی علمیه اسلامیه محل نشر: تهران،  ۱۳۶۹ ، ج ۲، باب بلاء و امتحان
[۲]. اصول کافی، (ترجمهٔ مصطفوی) جلد ۲، کتاب الحجه، باب التمحیص و الامتحان، روایت ۶، صفحه ۲۱۰ ـ پنج روایت دیگر این باب نیز مربوط به همین مسئله است.
[۳]. نهج البلاغه، نامه ۴۵. (ترجمه محمد مهدی فولادوند) ناشر:صایب محل نشر: تهران ١٣٨٠
[۴]. نهج البلاغه، خطبه ۸۸ (ترجمه محمد مهدی فولادوند) ناشر:صایب محل نشر: تهران ١٣٨٠
[۵]. نهج البلاغه، خطبه ۹۱ (ترجمه محمد مهدی فولادوند) ناشر:صایب محل نشر: تهران ١٣٨٠

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.