چرایی وجود برده در اسلام
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ دشمنان اسلام مدتی است که برای ایجاد شبهه به طرح مسئله برده داری و کنیز توسط معصومین پرداختهاند و با بیان اینکه «پلیدتر از تمام کثافتکاریهایی که اعراب بیابانگرد و وحشی در ایران انجام دادند، و بدتر از کشتار و غارت و هفتصد سال تاراج ذخائر مملکتمان و خرابی کشور، هیچکدام از اینها کثیفتر و پستتر از به اسارت گرفتن دختران ایرانزمین و فروختن آنها به عنوان کنیز در شهر مدینه منوّره نبود. دختران شرافتمند پادشاهان ایران را، به فرمان الله مدینه، در جلو شترها میدوانیدند و آنها را با پاهای خون آلود در بازارهای مدینه به معرض فروش میگذاشتند و فکر میکنید خریداران چه کسانی بودند؟ البته ائمه! که برای امام محمدباقر به قیمت هفتاد دینار خریداری میشد»![۱]
پاسخ: با بررسی و تحقیق در متون اسلامی به این نتیجه میرسیم که اصل وجود برده و کنیز در زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) وجود داشته است ولی طی تحقیق محققین ظرافتی در این امر وجود داشته که بیان آن خالی از لطف نیست.
اول اینکه اسلام هرگز ابداع کننده بردگی و کنیز نبوده است و از زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) حرکت رو به جلوی برای کم رنگ کردن و از بین بردن این موضوع به وجود آمده است. زیرا بزرگان اسلام براى آزادى بردگان طرح بسیار دقیق و حساب شدهای ارائه دادند. یکی از علل مهم این طرح این بود که نیمى از جامعه را بردگان تشکیل مىدادند، که نه کسب و کار مستقلى داشتند، و نه وسیلهاى براى ادامه زندگى. اگر اسلام با یک فرمان عمومى دستور مىداد همه بردگان را آزاد کنند، یا بیشتر آنها تلف میشدند و یا این جمعیت عظیم بیکار و گرسنهای که محرومیت به او فشار آورده به همه جا حملهور میشد و درگیرى و خونریزى به راه انداخته، نظم جامعه را مختل میکرد. بنابراین اسلام طرح و برنامه حساب شدهای وضع کرد تا اینان تدریجا آزاد شده و جذب جامعه گردند.
این طرح مواد زیادى دارد که عبارتند از:
ماده اول؛بستن سرچشمههاى بردگى. ماده دوم؛ گشودن دریچه آزادى. ماده سوم؛ احیاى شخصیت بردگان. ماده چهارم؛ رفتار انسانى با بردگان و ماده پنجم، اعلام انسانفروشى به عنوان بدترین کار.[۲]
ائمه معصومین حرکت رو به جلو خود را از همین محور آغاز کردند به طوری که اگر برده یا بردگانی که در اختیار داشتند، وقتی آزاد میشدند، حاضر به تَرک منزل امام (علیه السلام) نمیگشتند. علاوه بر این، برخورد و معاشرت رهبران دین با بردگان یک الگوی عملی برای مسلمانان در مواجهه با این مسأله بسیار مهم، در جهت از بین بردن بردهداری بوده است.
در آخر به بیان برنامه اسلام برای آزادی بردگان میپردازیم تا علاوه بر اهمیت موضوع ثابت شود که اگر مسلمانان این برنامه را عمل میکردند در مدتى نه چندان زیاد همه بردگان تدریجا آزاد و جذب جامعه اسلامى مىشدند.
الف) یکى از مصارف هشتگانه زکات در اسلام، خریدن بردگان و آزاد کردن آنها است. به این ترتیب یک بودجه دائمى و مستمر براى این امر در بیت المال اسلامى در نظر گرفته شده که تا آزادى کامل بردگان ادامه خواهد داشت.
ب) مقرراتى در اسلام وضع شده که بردگان طبق قراردادى که با مالک خود مىبندند، بتوانند از دسترنج خود آزاد شوند.
ج) آزاد کردن بردگان یکى از مهمترین عبادات و اعمال خیر در اسلام است، و پیشوایان اسلام در این مساله پیشقدم بودند، تا آنجا که در حالات على (علیه السلام) نوشتهاند: «هزار برده را از دسترنج خود آزاد کردند».
د) پیشوایان اسلام بردگان را به کمترین بهانهاى آزاد مىکردند تا سرمشقى براى دیگران باشد، تا آنجا که یکى از بردگان امام باقر (علیه السلام) کار نیکى انجام داد امام (علیه السلام) فرمود: «برو تو آزادى که من خوش ندارم مردى از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم».
در حالات امام سجاد على بن الحسین (علیه السلام) آمده است: «خدمتکارش آب بر سر حضرت مىریخت، ظرف آب افتاد و حضرت را مجروح کرد، امام (علیه السلام) سر را بلند کرد. خدمتکار گفت: "و الکاظمین الغیظ"، حضرت فرمود: "خشمم را فرو بردم". عرض کرد: "والعافین عن الناس" فرمود: "خدا تو را ببخشد" عرض کرد: "والله یحب المحسنین" فرمود: "برو براى خدا آزادى".»
هـ) در بعضى از روایات اسلامى آمده است: «بردگان بعد از هفت سال خود به خود آزاد مىشوند، چنانکه از امام صادق (علیه السلام) مىخوانیم: کسى که ایمان داشته باشد بعد از هفت سال آزاد مىشود صاحبش بخواهد یا نخواهد و به خدمت گرفتن کسى که ایمان داشته باشد بعد از هفت سال حلال نیست.
در همین باب حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (صل الله علیه وآله وسلم) نقل شده که فرمود: پیوسته جبرئیل سفارش بردگان را به من مىکرد تا آنجا که گمان کردم به زودى ضرب الاجلى براى آنها مىشود که به هنگام رسیدن آن آزاد شوند.[۳]
به علاوه بهترين راه براي ريشه كن ساختن برده داري آزاد ساختن آنان بود. اسلام آزاد ساختن بردگان را بسيار ستود آن را كفاره بعضي گناهان قرار داد. رسول خدا و اهل بيت به اين سنت حسنه بسيار مقيد بودند. مجلسی در بحار از سيد بن طاووس و او از امام صادق (عليه السلام) روايت میكند كه امام زين العابدين (عليه السلام) در آخرين شب ماه رمضان، غلامان و كنيزان خود را گرد میآورد و میفرمود: «من از بدیهای شما در گذشتم آیا شما از رفتار بدی که با شما کردهام، در میگذرید؟» میگفتند: «آقای ما! تو به ما بدی نکردهای و ما از تو گذشتیم». حضرت میفرمود: «بگوييد: خدایا! علی بن حسین از ما گذشت، از او درگذر و چنان که ما را آزاد کرد از آتش دوزخ آزادش کن!» میگفتند: «آمین!» آن گاه حضرت میفرمود: «بروید! از شما گذشتم و به امید بخشش و آزادی شما را در راه خدا آزاد کردم!» چون عید میشد بدانها پاداش گران میبخشید. حضرت در پایان هر رمضان دست کم بیست تن برده و کنیز را که خریده بود در راه خدا آزاد میکرد چنان که غلامی را بیش از یک سال نزد خود نگاه نمیداشت و گاه در نیمه سال او را آزاد میساخت.[4]
در مجموع باید گفت داشتن غلام و کنیز برای رسول خدا و ائمه را نمیتوان در تضاد با نفی برده داری در اسلام دانست. زیرا این نوع برده داری به رابطه پدر و فرزندی بیش تر شباهت دارد تا به رابطه مولا و برده! در نتیجه همین غلام و کنیز داشتنِ این بزرگواران بالاترین تبلیغ در مسیر آزادی بردگان یا لااقل رفتار صحیح و درست با ایشان بود.
منبع:
[1] شبکه اجتماعی فیسبوک
[2] اسلام و بردگی از نگاهی نو، چاپ اندیشه، علی رضا بهرامی،صفحه 74
[3] همان صفحه 102
[4]. مرکز پاسخگویی به سوالات دینی.
افزودن نظر جدید