تفاوتهاي طریقتهاي صوفیانه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اگرچه حیات صوفیانه در مجموع حیاتی مبتنی بر تامل و مراقبه بود، اما با این حال از طریقتی تا طریقت دیگر و از شیخی تا شیخ دیگر تفاوت میکرد. طریقت، حلقه سازمان یافته اخوتی بود که پیرامون شیخی شکل میگرفت. عقیده بر این بود که شیخ برخوردار از قدرتهای معجزهآسا(کرامات) است و بنابراین شایستگی آن را دارد که دیگران را در طریق الهی هدایت کند، از همین واقعیت است که معمولترین عنوان گروههای صوفی، یعنی "طریقه"، مشتق شده است.[1]
این طریقهها که علل وجودی آنها را مشایخ مختلف به گونههای مختلف توضیح دادهاند، فرقههای صوفی را از یکدیگر جدا میکنند. پس جای تعجب نيست که به مرور زمان شمار زيادي فرقههاي صوفي در کشورهاي مختلف پيدا شد که به لحاظ شيوه زندگي طيف وسيعي را تشکيل ميدادند: از صلحطلبي زاهدانه گرفته تا وحدت وجود افراطي انعطاف ناپذير. فرقهها از حيث آيينها و مراسم دين، که رعايت آن بر هر سالکي ضروري است، فرق ميکنند.
سالک از طريق يک سلسله مراسم و تشريفات زير نظر شيخ خود که معمولا داراي شخصيتي نمادين است، رسما وارد دسته صوفيه ميشود. اين حالت نمادين شيخ جنبهاي اسرارآميز به زندگي در خانقاهها ميبخشد و متناسب با فرقهها و آداب و تشريفاتشان تفاوت ميکند. مثلا در يک فرقه سالک گوشوارهاي از دست شيخ ميگيرد تا احتمالا تسليم محض را که شيخ بر آن تاکيد ميکند خاطر نشان او سازد. در فرقهاي ديگر، بر شانه يا کمر وي پارچهاي سياه يا کمربندي بسته ميشود تا هميشه مبارزه مستمر او را با شيطان به ياد آورد. آويختن سنگي کوچک بر گردن سالک نمادي است از تسليم بي چون و چراي او – از اينجاست اصطلاح ترکي تسليم تاش، يعني سنگ خرسندي – که فرقه ترکي موسوم به بکتاشي آن را به کار ميبرند.[2]
رقص صوفيانه که اين اندازه براي درويشان ترک مولويه ارزشمند است نيز خصلتي نمادين دارد. اين ويژگي نمادين را در تنپوش صوفيان هم ميتوان ديد. فرقههاي صوفي از اين لحاظ فرق ميکنند. در حالي که بعضي از آنها کلاههايي به شکل گل سرخ، لاله يا دل بر سر ميگذارند، ديگران درست مانند ملايان سني ممکن است دستار ببندند. صوفياني هستند که کلاههاي پنج، دوازده يا هجده ترک بر سر ميگذارند در حالي که بقيه با موهاي بلند افشان در هوا در کوچه و برزن راه ميروند. شکل کلاهها و رنگ جامههايشان نماينده ذوق و سليقههاي مختلف است، ولي همه آنها نمادهاي خاص خود را دارند.
مربيان معنوي چندين طريقه دستارهاي قاضيان سنتي بر سر ميگذاشتند که نمادي است از دعوي آنان به داشتن دانش والا يا معرفت. اين دانش والا چيزي است که بنا به ادعاي صوفيان، تعاليم باطني پيامبر(صلي الله عليه و آله) بوده و از طريق مشايخشان به آنان رسيده است.[3]
تمامي تفاوتهاي ذکر شده در نوع آيين صوفيان يا تنپوش ايشان و نيز نوع تفاوتي که در دستگيري و مشرف شدن به آيين فرقهاي خاص از صوفيه ذکر ميشود، نشان دهنده تنوع فرقههاي صوفيه است که با تفاوت شيخ و بزرگ فرقه، اين نوع آيينها نيز متفاوت ميشود. بايد توجه داشت که اکثر تفاوتهاي که در فرقههاي صوفيه به وجود آمده است ريشه و اساسي نداشته و صرفا به ذوق و سليقه شيخ اعظم بنا نهاده شده است. اين تفاوتها بيشتر به جهت بيان تمايز يک فرقه از فرقهاي ديگر بنا نهاده شده است و جنبه خاص ديگري ندارد، هرچند به مرور زمان براي آن دلايلي ذکر کرده باشند.
منابع:
1- زرينکوب، عبدالحسين، تصوف ايراني در منظر تاريخي آن، ترجمه مجدالدين کيواني، تهران، انتشارات سخن، 1383 شمسي، ص 48
2-همان
3-همان، ص 49
براي مطالعه بيشتر در اين زمينه رجوع شود به کتاب تصوف ايراني در منظر تاريخي آن اثر دکتر عبدالحسين زرينکوب ترجمه مجدالدين کيواني
دیدگاهها
مهدی
1393/07/01 - 02:03
لینک ثابت
آیا دراویش همان صوفیه است
مهدی
1393/07/01 - 02:04
لینک ثابت
برنامه جالبی دارید
افزودن نظر جدید