کورش هخامنشی و پرستش مردوک

  • 1392/03/29 - 16:46
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کورش هخامنشی بارها و بارها به بت پرستی خود اعتراف کرد ...

بسم الله الرحمن الرحیم

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در منشور منسوب به کورش هخامنشی، وی بارها از مردوک خدای ساختگی و دروغین مردم بابیلون (بابِل) نام برده و آن را ستوده است. کوروش مردوک را پادشاه آسمان و زمین معرفی می‌کند، او را ناظر بر خود می‌داند، می‌گوید از اینکه برخی از مردم بابیلون خدایانی دیگر را پرستش می‌کنند خشمگین است. کورش در ادامه می‌گوید که این پادشاهی هدیه‌ای از جانب مردوک است و مردوک از او راضی است. وی می‌گوید که همواره به دنبال پرستش و نیایش مردوک بوده؛ خود را برگزیده وی می‌داند. مردوک به او پیروزی عطا کرد. کوروش وی را سرور بزرگ خود می‌خواند. مردوک به کوروش برکت می‌دهد و کوروش از او بسیار می‌ترسد.[1]

در منشور کورش، بیش از 10 مرتبه از مردوک یاد شده است:

- [آن هنگام که........ مردو]ک، پادشاه همه آسمان‌ها و زمین، کسی که..... که با... یش سرزمین‌های دشمنانش (؟) را لگدکوب می‌کند (بند 1 منشور).
- و مردم سرزمین سومر و اَکد که همچون کالبد مردگان شده بودند، اندیشه کرد (و) بر آنان رحم آورد. او (مردوک) همه سرزمین‌ها را جست و بررسی کرد، شاهی دادگر را جستجو کرد که دلخواهش باشد. او (مردوک)، کورش، شاه (شهر) انشان را به دستانش گرفت، و او را به نام خواند، (و) شهریاری او بر همگان را به آوای بلند اعلام کرد (بند 11-12).
- او (=مردوک) سرزمین گوتی (و) همه سپاهیان مادی را در برابر پاهای او (=کورش) به کرنش درآورد و همه مردمان سرسیاه (=عامه مردم) را که (مردوک) به دستان او (=کورش) سپرده بود (بند 13).
- مردوک، سرور بزرگ، که پرورنده مردمانش است، به کارهای نیک او (=کورش) و دل راستینش به شادی نگریست (بند 14).
- (مردوک) سروری که با یاری‌اش به مردگان زندگی بخشید (و) آنکه همه را از سختی و دشواری رهانید، آنان او را به شادی ستایش کردند و نامش را ستودند (بند 19).
- منم کورش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سومر و اَکد، شاه چهارگوشه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه شهر انشان، نوه کورش، شاه بزرگ، شا[ه شهر] انشان، از نسل چیش پیش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان. دودمان جاودانه پادشاهی که (خدایان) بل و نَبو فرمانرواییش را دوست دارند (و) پادشاهی او را با دلی شاد یاد می‌کنند (بند 20-22). [در این بند آخر علاوه بر مردوک، از بت‌های شیطانی بعل و نَبو هم یاد می‌کند و می‌ستاید.]
- جایگاه سروری (خود) را با جشن و شادمانی در کاخ شاهی برپا کردم. مردوک، سرور بزرگ، قلب گشاده کسی که بابل را دوست دارد، [همچون سرنو]شتم به من [بخشید] (و) من هر روز ترسنده در پی نیایش او بودم (بند 23).
- مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت و به من کورش، شاهی که از او می ترسد و کمبوجیه پسر تنی [ام و به] همه سپاهیانم، برکتی نیکو ارزانی داشت (بند 26-27).
- خدایانِ سرزمین سومر و اَکد را که نبونئید - در میان خشم سرور خدایان - به شواَنّه(=بابل) آورده بود، به فرمان مردوک، سرور بزرگ، به سمت به جایگاهشان بازگرداندم، جایگاهی که دلشادشان می سازد (بند 33-34).
- هر روز در برابر بِل و نَبو، روزگاری دراز (=عمری طولانی) برایم خواستار شوند (و) کارهای نیکم را یادآور شوند و به مردوک، سرورم چنین بگویند که “کورش، شاهی که از تو می‌ترسد و کمبوجیه پسرش... بگذار آنان سهمیه رسانِ نیایشگاه‌هایمان باشند، تا روزگاران دراز (؟)...و باشد که مردمان بابل [شاهی] او را بستایند (بند 35-36).
- [.......] او... مردوک، سرور بزرگ، آفریننده(؟)[..............] [....................]... من... همچون هدیه‌ای [پیشکش کردم].... (برای) خشنودی‌ات تا به جاودان (بند 44-45).

مردوک، یک بُت است

در منابع تاریخی، کورش در تحکیم پایه‌های معبد مردوک (اسانگیلا) بسیار تلاش کرد و در راه آباد ساختن معبد مردوک کوشش بسیار نمود.[2] اما به راستی این مردوک کیست که کورش او را خدای خدایان می‌داند و هر آن در پی خشنود ساختن اوست؟ مردوک‏ (Marduk) رب النوع بابِلی‌ها رییس خدایان بابل، و مرکز پرستش او شهر بابل بود.[3] مردوک خدای خدایان بابل بوده و دارای فرزندانی نیز بوده است، برای مثال نبو نام فرزند او بود.[4] همچنین باید دانست که مردوک - خدای خدایان - در بابل، به صورت مجسمه، یعنی بت بود.[5] گرانتوسکی نیز تصریح می‌کند که: «خشایار شاه، دستگاه شاهى بابل را منحل و معبد بزرگ بابلی‌ها را ویران کرد، مجسمه خداى بزرگ بابلی‌ها یعنى مردوک را به پارس برد.»[6] سرپرسی سایکس می‌گوید که مردوک توسط نبوکد نسر اول از عیلام به بابل بازگردانده شد![7] همین سخن سایکس نشان گر این است که مردوک به صورت مجسمه یا بت بود نه چیزی دیگر. و ایشان، به صراحت از بت بودن مردوک حکایت می کند.[8] مردوک بت بزرگ معبد اسانگیلای بابیلون (بابِل) [9] در متن تورات، نفرین شده است.
    
          سنگ نگاره مردوک. به شکل انسان بالدار. کشف شده در کاخ آپادانای شوش در موزه لوور (سمت چپ)
همچنین طبق کشفیات جدید، در خودِ تخت جمشید نیز معبد مردوک یافت شده است که نشان می‌دهد هخامنشیان پس از کورش نیز «غالباً» مردوک را پرستش می‌کردند:
    

مردوک در اصل، یک گوساله است

امروزه از لحاظ علمی وباستان‌شناسی ثابت شده است که مردوک در لغت به معنی گوساله است. یعنی اصالتاً مردوک، یک گوساله بود که در باور بت پرستان، به شکلِ یک انسان که روح خدا در او حلول کرده، شناخته می‌شد. این واژه به صورت‌های مختلفی همچون Solar calf (گوساله خورشیدی) یا Bull calf of the sun (گوساله‌ی خورشید) ترجمه می‌شود.
    
    
    

پی‌نوشت :

[1]. ترجمه فارسی از متن اصلی بابلی ؛ پروفسور شاهرخ رزمجو ، بخش خاور میانه موزه بریتانیا ، کلیک کنید.
The British Museum , persian translation of the text on the Cyrus Cylinder
[2]. تاریخ ایران باستان‏ حسن پیرنیا، ناشر: دنیاى کتاب‏، تهران‏، چاپ اول‏، ج 1 ص 391
[3]. عباس قدیانى‏، فرهنگ جامع تاریخ ایران‏، انتشارات آرون‏، تهران‏، چاپ ششم،‏ ج 2 ص 766
[4]. همان، ج‏2 ص 817
[5].  تاریخ ایران باستان،‏ حسن پیرنیا، ناشر: دنیاى کتاب‏، تهران‏، چاپ اول‏، ج 2 ص 1532، ج 1 ص 700-699
[6]. ادوین گرانتوسکى، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ترجمه کی خسرو کشاورزى‏، انتشارات پویش‏، تهران‏، چاپ اول‏، صفحه 98
[7] سرپرسى سایکس، تاریخ ایران‏، ترجمه سید محمد تقى فخر داعى گیلانى‏، ناشر: افسون‏، تهران‏، چاپ هفتم‏، ج 1، متن، ص 104
[8]. همان، متن جلد 1، ص 103
[9]. ساندرز، بهشت و دوزخ در اساطیر بین النهرین، ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور، تهران: نشر قطره، ۱۳۸۹. ص ۱۰۶-۱۱۰ و ۱۱۹-۱۲۰.
[10]. بنگرید به:
New World Encyclopedia, Marduk
The Ancient History Encyclopedia, Marduk
Dictionary of Deities and Demons in the Bible, 2nd Edition, Marduk
Helmer Ringgren, (1974) Religions of The Ancient Near East, Translated by John Sturdy, The Westminster Press, p. 66.

مقالات مرتبط:

                 - هخامنشیان و بعل !

                 - تلاش کورش هخامنشی، برای نگه داشتن مردم در زنجیر نادانی

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

امیر اهوارکی, [25.06.17 05:54] در آثار فلاسفۀ قدیم به وفور دیده می شود که از عقل اول به عنوان رئیس جهان، یاد می شده است. آثار فیلسوفان رواقی در این خصوص حیرت انگیز است. آنها به درستی اعتقاد داشتند که لوگوس، رئیس زمین است لذا اجازه نمی دهد هر چیزی در طبیعت رخ دهد. و اگر او همه چیز ر اتقدیر می کند پس هیچ چیز شر در جهان، امکان وقوع نخواهد داشت. جبرگرایی آنها به همین سبب بود. لذا با بررسی زندگی رواقیان می بینیم که آنها جزو شادترین و صبورترین افراد در تاریخ یونان بوده اند. (ای کاش ما هم به اندازۀ آنها ولایت پذیر بودیم و به این حقیقت ایمان داشتیم). سقراط، افلاطون و ارسطو و همۀ فلاسفۀ قدیم از جمله فلوطین، مکرراً از لوگوس سخن گفته اند و او را ستوده اند. آثار و تحقیقات آنها کاملاً بر لوگوس مبتنی بود. مثلاً ارسطو کتاب «اخلاق» خود را بر اساس تعالیم لوگوس نوشت. همچنین کتاب منطق خود را به لوگوس منتسب کرد. او می گفت: لوگوس به ما «خوب سخن گفتن» را می آموزد. لذا نام Logic را برای آن برگزید که از Logos منشعب شده است. اگر کسی آثار فلاسفۀ قدیم را بخواند به دو حقیقت خیلی عجیب پی می برد. اولاً آنها مردم را به «عقل بیرونی» یعنی لوگوس دعوت می کردند و نه به عقل گرایی صرف که خاص فلاسفۀ بعد از دکارت است. ثانیاً که آنها چقدر مؤمن و ولایت پذیر بوده اند. مخصوصاً که می گفتند که صدای لوگوس را می شنوند که به آنها تعلیم می دهد و در درونشان با آنها سخن می گوید. و مقصود آنها از «حیوان ناطق»، همین نطق درونی بود که نوعی از وحی است که با واسطۀ عقل، جاریان دارد. آنها عقل ما را موهبت لوگوس به انسان ها می دانستند و صحیح هم هست. (چنانکه در عهد عتیق نیز آمده است و سراسر باب هشتم از امثال سلیمان، سخنان حکمت یا همان ماشیح است در خطاب به انسان ها). در ضمن یونانیان مشرک نبودد بلکه خداوند را به عنوان خالق و مدبّر جهان قبول داشتند اما لوگوس را واسطۀ فیض می دانسته اند. برای تفصیل بیشتر به مدخل «لوگوس» در دائرة المعارف های مختلف رجوع کنید. دو نمونه که به فارسی ترجمه شده اند: 1ـ زبان شناسی و ادبیات (تاریخچۀ چند اصطلاح)، ترجمۀ کورش صفوی، نشر هرمس، 1377 [ترجمۀ چند مدخل از یک دائرة المعارف آلمانی در فلسفه] 2ـ فصلنامۀ نقد و نظر، تابستان و پاییز 1377، شماره 16-15/ لوگوس، ژان پین، ترجمۀ اعظم پویا ............................................................................................................... ممکن است این سؤال پیش آید که چطور همۀ مردم جهان، مخلوق اول را می شناخته اند. حقیقت این است که این تعلیم را انبیاء در جان شهرت داده و «معروف» کرده اند. از آیات 81 تا 83 آل عمران برمی آید که خداوند از انبیاء پیمان گرفته است که از رسول خود در جهان سخن بگویند. او درست است که در مقام آخرین پیامبر به عرصۀ گیتی می آید اما روح شریف او، مخلوق اول خدا است و خلیفۀ خداوند در زمین (بقره/ 30). متأسفانه اغلب مفسران، استخلاف را بر حضرت آدم حمل کرده اند یا حتی نوع بشر. در حالیکه این کلمه اشاره دارد به حضرت رسول اکرم که مخلوق اول خداوند بوده است. «شاهد» بودن حضرت رسول الله در قرآن نیز به همین معنی است. او تا زمان تولد جسمانی اش شاهد اعمال بندگان بوده و این مسئولیت بعد از او به امامان دوازده گانه سپرده شده است. در قواعد فقهی آمده که حکم فرزند، همچون حکم پدر است. لذا فرزندان رسول خدا این مقام را از آن حضرت به ارث بردند. به همین سبب است که خداوند داوری در قیامت را به حضرت رسول اکرم و اوصیاء او سپرده است. چون آنها «شاهد» اعمال بندگان بوده اند. سخن حیرت انگیز و صحیحی در انجیل متی باب 25 آمده که به طور مبسوط به داوری ماشیح در قیامت می پردازد. اینکه وقتی پادشاه بر مسند داوری می نشیند، خوبان را در طرف راست خود جمع می کند و بدان را در سمت چپ. پس او از خوبان تشکر می کند که شما به من نیکی کردید پس بهشت را به میراث گیرید. برخی از آنها می گویند ما اصلاً تو را ندیده ایم. آنگاه «پادشاه در جواب ایشان گوید: هر آینه به شما می گویم آنچه به یکی از این برادران کوچک من کردید به من کرده اید» [متی 25/ 40]. با همین استدلال، بدان به جهنم می روند چون به پیامبران قوم خود بدی کرده اند. شاید لازم باشد اشاره ای کنم که همۀ انبیاء، مختص به قوم خود بوده اند؛ حتی انبیاء اولو العزم. لذا پیامبران پیشین همگی، زمان و مکان و مخاطبان محدودی داشته اند. فقط حضرت رسول الله است که رسول مطلق خدا است، برای همۀ زمان ها و همۀ مکان ها و همه انسان ها. زیرا روح مبارک او، پیش از آنکه زمان و مکان و انسان خلق شود آفریده شد. از این منظر آیات بسیاری از قرآن که ما به سادگی از آن می گذریم به درستی معنا می شوند. وقتی حضرت یعقوب می فرمود از روح الله ناامید نباشید [یوسف/ 87] احتمالاً مقصودش همان مخلوق اول خدا بوده است که مؤمنان را یاری می رسانده. یا وقتی سامری گفت که من یک مشت خاک از جای پای «الرسول» برگرفتم [طه/ 96] اشاره داشت به روح رسول خدا که برخی او را دیده بودند وقتی که دریا را می شکافت. در تورات کنونی آمده است که فرشتۀ خدا دریا را شکافت و بنی اسرائیل را تا فلسطین راهنمایی کرد. که البته سراسر غلط نیست. زیرا از آن حقیقت غالباً به «الروح» یاد می شده است. یسئلونک عن الروح قل الروح من أمر ربّی. یا در ابتدای انجیل متی آنجا که بعد از تعمید یحیی می گوید که روح خدا مانند کبوتری نازل شد و بر عیسی آمد [متی 3/ 16]. تحقیقات راقم نشان می دهد که اصطلاح «پسر خدا» سخن مردم عوام یهود بود برای اشاره به مخلوق اول. و مقصود آنها این بود که او جانشین خدا در زمین است (خلیفة الله). لذا به تبع تعالیم پولس که عیسی را ماشیح می خواند به آن حضرت، «پسر خدا» گفته شد. این ادعا البته دروغ است زیرا اناجیل سعی دارند حضرت عیسی را مخلوق اول خدا و ماشیح موعود معرفی کنند. در حالیکه هیچ کجا در اناجیل دیده نمی شود که عیسی(ع) آشکارا خود را ماشیح معرفی کرده باشد بلکه حتی بر خلاف آن سخنانی فرموده است که ماشیح از نسل داوود نخواهد آمد (متی 22/ 41 تا 45) و کسانی که ادعا می کنند عیسی همان ماشیح موعود است، فریبکارند و حواریان نباید فریب آنها را بخورند (متی 24/ 4 و 5). این فقره بر پولس صدق می کند. مخصوصاً که حضرت پطرس در باب دوم از نامۀ دوم خود در عهد جدید، به تفصیل توضیح می دهد که چگونه این افراد دروغگو ظاهر شده و مردم را فریب داده اند. آنطور که بنده احصاء کرده ام ماشیح در عهدین با هفتاد خصلت معرفی شده است. در همۀ کتب انبیاء این حقیقت هنوز باقی است. این مقدمات می تواند مطالعه کنندگان را در این مسیر یاری رساند. از همۀ اینها واضح تر و کامل تر، کتاب حکمت سلیمان است که از میراث یهود است اما جزو کتب سود آپوکریفا محسوب می شود. این کتاب در کمال تعجب اصلاً تحریف نشده یا تحریفاتش بسیار اندک است. مسیحیان کاتولیک آن را جزو کتب قانونی خود می آورند (کتاب های قانونی ثانی، ترجمۀ پیروز سیار، نشر نی، 1380). اما مسیحیان پروتستان به تبعیت از یهود، از سال 1828 میلادی این کتاب را با هشت متن دیگر از کتب خود خارج کرده اند. مطالعۀ متن این رساله ممکن است مؤمنانی که حقیقت آن را می فهمند به جایی برساند که همام بعد از شنیدن خطبۀ امیرالمؤمنین رسید.

به مقاله زیبای امیر اهوارکی در مخلوق اول کی بود در وبلاگم نگاه کنید مردوک بت نبوده است islamyar.blogfa.com

در این مقاله خیلی خوب بیان کردید که کوروش چه بزرگواری بوده است که "لااکراه فی دین" عربها را به نیکی بجای آورده و همچو عربهای مسلمان با زور شمشیر و کشتار که ایرانیان را اسلامی کردند ، کوروش به نام خدای بابلیان سوگند خورده و انان را از فلاکت نجات داد . کاش ما ایرانیان یاد می گرفتیم که اینقدر قاتلان و متجاوزان به اجدامان را نستاییم و بدانیم که چه ظلمی بدانها روا گشته است.

1. کورش فقط به نام خدای بابلیان قسم یاد نکرده، بلکه به نام خدای خودش (بت مردوک) قسم یاد کرده است و او را معبود قاهر خود مینامد. آیا از دید شما بت پرستی کورش نشانگر بزرگواری اوست؟ 2. اینکه میگویید عرب‌ها به زور ایرانیان را مسلمان کردند، توهین به ایرانیان است. یعنی اجداد شما آنقدر ابله و کودن بودند که با زور شمشیر راهشان عوض شد؟ اصلا وقتی این زور (؟!) برداشته شد چرا ایرانیان به زرتشتیگری برنگشتند؟ یعنی آنقدر نفهم و نادان بودند؟ می‌بینید که خودتان چگونه به اجداد خودتان توهین می‌کنید؟ 3. کورش و داریوش بزرگترین قاتلان مردم ایران بودند. مخصوصاً داریوش هخامنشی که داد می‌زند و در کتیبه خود می‌نویسد که من قاتل مردم ایران هستم: (http://www.adyannet.com/fa/tags/%DA%A9%D8%AA%DB%8C%D8%A8%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%86)

از کتیبه های گنجنامه همدان میتوان پی برد که تمام نوشته های شما به اشتباه تفسیر شده و آنان تماما یگانه پرست بودند

مجید گرامی، متن صریح، روشن و بی‌شائبه‌ی استوانه کورش نشان می‌دهد که "تمام" توجیهات شما اشتباه است و کورش یقیناً بت پرست بود.

کانال تلگرامی نقد و بررسی زرتشت و باستانگرایی، مربوط به تیمِ ادیان‌‌نت: @n_bastan

شما تنها کتیبه های گنجنامه همدان را ملاک بر یگانه پرستی می دانید، در حالی که علاوه بر منشور کوروش، موارد دیگری هم نشانگر بت پرستی و چندگانه پرستی در ایران باستان و سلسله های پادشاهی در ایران باستان هست.

ضمناً جناب مجید، کتیبه‌های گنجنامه همدان اصلا مربوط به کورش نیست. بلکه مربوط به داریوش و خشایارشا است. همین هم نشان می‌دهد که "تمام" حرف‌های شما دروف و بی‌اساس و نادرست است.

مطالب درست است اما با کلمه بت گند زدید به کل مطالب....آقایان یکتا پرست لازم به ذکر میدونم که هیچکس هیچ بتی را پرستش نمیکرد ، بت ها برای اونها مقدس بود و به بت ها که نماد خدایان آسمانی بودند احترام میگذاشتن...مشکل شما هم دقیقا همینجاست ، مردوک بت نبود ، مردوک پسر انکی بود و یک شاهزاده آنوناکی از سیاره ub313...خدایان دیگری که کوروش بزرگ از اونها نام برده و شما آنها را شیطان خطاب کردید خدای خدایان آنو و فرزندانش انلیل و انکی هستند...درمورد الواح سومریان تحقیق کنید و کمتر از واژه بت پرست استفاده کنید

مردوک بت بوده و هنوز هم نماد این بت در موزه بریتانیا موجود است. اسناد تاریخی هم کاملا گویای این است که مردوک بت بوده است.

در پاسخ به اون بیسواد که میگه امام علی اولا امیر المومنین قطب زمین قوس زمان اسدالله الغالب یعسوب الدین یعسوب المومنین رئیس الموحدین افضل لکم من کتاب الله علی بن ابیطالب صلوات الله علیه وآله اقیانوس محبت و رحمت بودند و هستند.زورگو تویی و شخص پرستت بنده بعنوان یک مسلمان و محب و شیعه اهل بیت علیهم السلام نظرم در مورد کوروش کبیر نقل و قولها زیاده و من بشخصه در مورد کوروش احتیاط میکنم چون روایات بیشماری ضد و نقیض وجود دارد ولی اینکه کوروش رویایی دیده در مورد امام رضا علیه السلام و اونو هم بازگو کرده روایات خداپرستی کوروش بیشتر از بت پرستیشه شماهایی که میگید کوروش خداپرست بوده درست مشکل اینجاست شما خدا رو اینگار پرستش نمیکنید و کوروش رو میپرستید در حالی اگه کوروش همون ذوالقرنین هم که باشه خاک بوس در آستان رسول الله و امیر المومنین و اولاد امیرالمؤمنین علیهم السلام هست چرا که خداوند هیچ پیامبری را به پیامبری نفرستاد مگر اینکه به ولایت مطلقه امیرالمؤمنین علیه السلام اقرار کرد . پس مواظب باشید نام آل الله صلوات الله علیهم اجمعین رو به لی احترامی نبرید وسلام

کانال تلگرامی نقد و بررسی زرتشت و باستانگرایی، مربوط به تیمِ ادیان‌‌نت: @n_bastan

اتفاقا نکته جالب در فرمان کوروش آن است که وی در ستایش خدای یگانه ی یهودیان از عبارت خدای جمیع آسمانها یاد کرده اما در بیانیه ی خود از مردوک با عنوان خدای بزرگ نام برده است. این موصوع در بردارنده ی این واقعیت است که کوروش بینمذهب یهودیان ، یکتا پرست و بابلی بت پرست تفاوت قائل بوده است و تنها خدای یهودیان را خدای حقیقی میداند. متن شما بسیااااار مغرضانه بود. تا پایان بند نوزدهم ، نه از زبان کوروش،بلکه به روایت ناظری ناشناخته که میتواند ار اهالی و بزرگان بابل باشد بازگو می شود که مکرر نام مردوک اورده شده اما وقتی از بند بیستم روایت به صیغه اول شخص و از زبان کوروش بازگو میشود هرجاصحبت از رضایت مردوک میشه به رضایت مردم بابل که مردوک پرستن اشاره میکنه نه اینکه خودش مردوک رو بپرسته

جناب امیری، کامنت شما بسیار مغرضانه بود. کورش کجا و در کدام کتیبه خدای یگانه یهودیان را ستوده است؟ اتفاقا کورش در منشور خود از مردوک (بت بزرگ بابلی‌ها) به عنوان خدای آسمان و زمین یاد میکند و میگوید که در پی نیایش این خدا بوده است. بت پرستی از این صریح‌تر؟ دیگر چه باید می‌گفت تا بت پرستی اش اثبات شود؟ همچنین از بند 20 به بعد هم مرتباً از مردوک نام برده شده است و عیناً خودش را ستاینده مردوک می‌نامد. مثلاً: جایگاه سروری (خود) را با جشن و شادمانی در کاخ شاهی برپا کردم. مردوک، سرور بزرگ، قلب گشاده کسی که بابل را دوست دارد، [همچون سرنو]شتم به من [بخشید] (و) من هر روز ترسنده در پی نیایش او بودم (بند 23). همچنین: مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت) و به من کورش، شاهی که از او می ترسد و کمبوجیه پسر تنی [ام و به] همه سپاهیانم، برکتی نیکو ارزانی داشت (بند 26-27). همچنین: خدایانِ سرزمین سومر و اَکد را که نبونئید - در میان خشم سرور خدایان - به شواَنّه(=بابل) آورده بود، به فرمان مردوک، سرور بزرگ، به سمت به جایگاهشان بازگرداندم، جایگاهی که دلشادشان می سازد (بند 33-34). همچنین: هر روز در برابر بِل و نَبو، روزگاری دراز (=عمری طولانی) برایم خواستار شوند (و) کارهای نیکم را یادآور شوند و به مردوک، سرورم چنین بگویند که “کورش، شاهی که از تو می‌ترسد و کمبوجیه پسرش... بگذار آنان سهمیه رسانِ نیایشگاه‌هایمان باشند، تا روزگاران دراز (؟)...و باشد که مردمان بابل [شاهی] او را بستایند (بند 35-36). و نیز: [............] او... مردوک، سرور بزرگ، آفریننده(؟)[...........................................................] [.........................................]... من... همچون هدیه‌ای [پیشکش کردم]....... [(برای) خشنودی‌ات تا به جا]ودان (بند 44-45).

امیر تعصبات نژادپرستانه رو بذار کنار

برید در کتاب اشعیای نبی باب ۴۵ بخونید از کوروش چه تعریفاتی کرده او را بر گزیده و تائیده شده و نام اورا خدا نا مگذاری کرده و کوه ها را برای پیروزیش خدا صاف کرده او در اصل پبامبر راستین قلمداد شده ایراد کوروش از دید متشرعین شاه بودنش بوده که ایکاش اسمش رو خلیفه عربی میگذاشتن تا مخالفی نداشته باشه

در همین کتاب اشعیا، پرستندگان مردوک، برای همیشه نفرین شدند. کورش هم طبق منشور، مردوک پرست بود.

چرا کورش پرستها برای اثبات کورش فقط به حرفهای یونانی ها و یهودیا و غربی ها استناد میکنند؟ چرا برای اثبات کورش هیچ منبع ایرانی معرفی نمیکنند؟ وجود نداره ؟ هر جور بخان کورش رو معرفی کنند باید دست به دامن غربی ها بشند. کورش بدون غربی ها هیچی نیست . کورش پرستی از اساس یک دروغ و یک بازی سیاسی هست

شکی نیست که کورش هخامنشی بت پرست بود و اگه دقت کرده باشید اینهایی که این قضیه رو انکار میکنن هیچ دلیل روشنی ندارن فقط و فقط و فقط از سر تعصب دارن حرف میزنن. این نظر من هست لطفاً منتشر کنید

از سایت adyannet.com ممنون هستم بحث به اندازه کافی مستند بود و کسانی که حاضر نیستن قبول کنن به نظرم گرفتار نژاد پرستی و ناسیونالیسم افراطی هستن. پس بهتره خودشون رو درمان کنن

مردوک پسر انکی نوه انو از نسل انوناکی از خدایان واقعی و حقیقی ان دوران بوده و هست و طبق شواهد و قراعن از سیاره ای دیگر به زمین امدند تا نسل ادم و متمدن کنند!

این مطالب یک رفرنس و منبع برای تایید نداشتند که در سایت قرار دهید!!!!

در استوانه حقوق بشر کورش اسم مردوک نیست. منظورش از مردوک همان اهورامزدا هست

صرف یک ادعایی که هیچ یکی از مورخین و پژوهشگران آنرا بیان نکرده اند، دلیل نیست مردوک، مردوک هست و در بت بودن آن هیچ محققی شک ندارد.

ای کاش یه کم استدلال شما ها از تاریخ درست بود و بعد هم به سیاست های مسخره این روزا بر نمیگشت. تاریخ خیلی بزرگ تر و با ارزش تر از این حرفاس که چند الف بچه بشینن در موردش صحبت کنن.

تاریخ دارای منابع و رفرنس هست که هرچند بزرگ باشد، محل نمایش آن در همین رفرنس هاست. مطلب ارائه شده دارای رفرنس ها و منابع مختلفی هست که در این مقاله جمع شده است.

آقا یا خانم الف ، درک و فهمت رو از تاریخ بالا ببر. دقت کن اسم مردوک دقیقا در منشور اومده

اقای پژوهشگرممنون ازمطالبتون خیلی واضح.وخوب ارایه شده وانسان چشمش به خییییییلی حقایق روشن میشه درضمن این اولین مقاله ای بودکه انقدرمحکم بود یاعلی

اگر کوروش را ذوالقرنین بنامیم(سخنان رائفی پور رو در این مورد گوش بدین) منشور میتونه کار یهود باشه همانطور که تو کتاب مقدس چه توهین هایی که به پیامبران نکردند مثل بت پرست شدن حضرت سلیمان و...

رائفی پور را باید ستون پنجم انگلیس و اسرائیل بنامیم چون مزخرفات مزدوران آنان را تکرار می کند تا انقلاب و اسلام و هویت و تاریخ و فرهنگ ایرانیان را استحاله کند. رائفی پور مزدور طبق مطالب همان کتب مقدس یهودیان که حضرت سلیمان را بت پرست دانسته اند، کوروش را به عنوان منجی و ذوالقرنین مطرح میکند تا جنایات و بت پرستی کوروش طبق اسناد غیر یهودی را ماله بکشد و طبق میل صهیونیست ها حکومت صهیونیستی کوروش را جایگزین حکومت توحیدی حضرت سلیمان کند. درضمن رائفی پور طبق میل صهیونیست ها از منشور گوساله پرستی کوروش به عنوان اولین منشور حقوق بشر یاد می کند تا آن را جایگزین لوح ده فرمان حضرت موسی کند.

یعنی کورش گوساله پرست بوده ؟ عجیبه !!!!!!!! تا حالا نشنیده بودم. درسته که با سند نوشتید و به خاطر احترام به شعور مخاطب به نظر شما احترام میذارم و سپاس گذارم ولی ممکنه منشور کورش جعلی باشه و اصلا برای کورش نباشه

امروزه همه مورخین و باستان شناسان با همه اشکالاتی که وجود داره، منشور را از کوروش می دانند، و در مورد اینکه جعلی هست یا نه، باید دلیل مستند ارائه شود.

مطلب خوب و کاملی بود من تا مدتها فکر میکردم کوروش پادشاهی صلح طلب و یکتا پرست بوده و به خاطر علاقم به باستان شناسی کتاب و مقاله هایی مختلفی رو خوندم بعد از مدتها به یه چیزی مشکوک شدم و اون اینکه این مجسمه های تخت جمشید نماد چی هستند و توی متن ترجمه منشور کوروش دقیق شدم اولا که توی متن هیچ اشاره ای به یکتاپرستی نشده، مدام داره مردوک رو ستایش میکنه، بعد از فتح بابل بتها رو به معباد برمیگردونه، و ... از طرفی دیدم مجسمه هایی که توی باقیمانده بابل هست تقریبا توی معماری هخامنشی هم استفاده شده و دیدم که مثلا انسان بالدار همون مردوکه یا اون گاوه که ظاهر خاص و کشیده ای داره اونم مردوکه و عللامت اهورامزدایی که الان بعنوان نماد زرتشتی استفاده میشه در اصل نماد خدای مردوکه که حلقه پادشاهی رو به خدایان بعدی خودش میده و در کتیبه های هخامنشی پاداشاهان هخامنشی از مردوک یا خدای آسمان که بال دار هست حلقه حکومت رو دریافت میکنه و هیچ فلسفه یکتا پرستی رو نمیشه توی این نشان پیدا کرد البته این چیزی که من متوجه شدم جدای از فرهنگ مردم ایران و پوشش اوناست که نفی نمیکنم.

با عرض سلام اولا اظهار تاسف کنم براى دوستانى که تو قرن 21سنجش انسانهارو بر مبناى دىن قرار مىدهند در ثانى همه ادىان بلا استثنا کشتار را ممنوع کرده ولى به گونه اى دىگر با قوانىن و تبصره هاى ظالمانه ان را توجىح کرده اند تعصب عامل جهل انسان و،باعث نزول انسان به طبقه حىوانى مىشود. نظرات تمام دوستان را خواندم و تنها چىزى که متوجه شدم وجود ىک جبهه جنگ بىن دو گروه بود که هىچگاه پاىان ندارد و حالا بپردازىم به اصل مطلب ىعنى جناب کوروش: در واقع جناب کوروش هم انسان بوده و مستعد اشتباه اما کسى که فقط ذره اى انسانىت داشته باشد و متن منشور را مطالعه نموده باشد متوجه مىشود کوروش در اجراى قوانىن مدنى و انسانى نابغه دوران بوده و هست،کسى که به حقوق تمام انسان ها احترامى وىژه قاىل بوده چىزى که هنوزم با گذشت هزاران سال عده اى از درک ان عاجزند امىدوارم همه ما روزى به اىن نتىجه برسىم که انسانىت مهم ترىن رکن اختلاف مىان انسان و حىوان است

طرف خودش توی منشورش مردوک رو ستایش کرده و دعا کرده مردوک ازش راضی باشه اونوقت یه عده نمیدونم چه اصراری دارن بگن کوروش مردوک پرست نبود و به عقاید احترام میذاشت! اگه اینجوریه پس چرا هیچ کدوم از پیامبرا ازجمله حضرت ابراهیم و حضرت و محمد و ... همه با بت پرستی شدیدا مخالفت کردن و بتها رو شکستن! ستایش مردوک احترام به عقاید نیست بلکه تو جهل و کفر نگه داشتن مردمه! حتی اگه کوروش مردوک رو هم نمیپرستید و مثلا خداپرست بود بازهم تعریفش از مردوک و نگه داشتن مردم بابل توی چهل و کفرشون کار منطقی و توجیه پذیری نیست. چون به قول دوستان خودش یکتاپرست بوده و میدونسته بت پرستی کار ناپسندیه. پس فقط یک توجیه میمونه و اونم ایکنه یا کوروش مردوک را واقعا میپرستیده یا با واگذاشتن مردم به پرستش مردوک و نگه داشتنشون توی کفر و جهل فقط پایه های حکومت خودشو محکم کرده و لا غیر.ضمنا به اطلاع دوستان برسونم که مردوک یکی از بتهایی هست که منفور خداوند یکتاست.

نظر من این هست چه فایده داره بدون دین کوروش چی بوده؟ ما باید خودمون مسلمون خوب باشیم. کوروش شاهیش رو کرد و مُرد و تموم شد. ما باید خداپرست باشیم چه کوروش خداپرست باشه یا نباشه. ما حق قضاوت درباره ی چیزی رو که نمی دونیم نداریم

بدست آوردن دین کوروش و دین دار بودن و نبودنش، فایده نداره، و اگر مطالبی بیان می شود، برای روشن شدن ذهن مثبت گرای عده ای است که ایران باستان و بخصوص کوروش را مثبت می دانند و او را از هر نقطه منفی و کار سست تبرئه می کنند.

سلام ما باید مطالعه کنیم ؛ باید در مسائل تاریخی ،مستند سخن بگوییم ؛ باید از تعصبات جاهلانه بپرهیزیم. برادران من تاریخ روشن است . راه حق از راه باطل روشن است. بیایید همه با هم دست به دست هم دهیم و با پیروی از دستورات الهی و تلاش و کوشش در جهت آبادانی کشور عزیزمان حرکت کنیم. از کینه توزی های بی مورد هم بپرهیزیم. به امید روزی که همه تروریست های داعش و القاعده و طالبان و حامیانشان یعنی اسراییل و آمریکا و انگلیس نابود شوند و مسلمین در کمال آرامش در کنار یکدیگر زندگی کنند.

مرگ بر آمریکا و اسرائیل و انگلیس خبیث

بسیارند کسانی که به نام خدا جنایاتی بس عظیم بپا کردن و چه بسیار کسانیکه حتی اسم خدارا نمیدانند ولی چنان روح بزرگی دارند و چنان خدمتی به مردمانشان میکنند که تا هزاران سال بعد هم همچنان مردم انان رو به بزرگی یاد میکنند. و البته مردم کشور من همچنان بی اطلاع از همه چیز بدون کوچکترین اگاهی ادعای فضل میکنند. همان مردمانی که سرانه مطالعه شان در سال کمتر از 3 دقیقه است ولی صدایشان از همه بلندتر. میدانم از بت پرستی هیچ نمیدانید چرا که از طفولیت به ما اشتباه یاد دادند. هیچ کس در طول تاریخ هیچ گوساله یا سنگ و کجسمه ای را نپرستیده. کافیست کمی مطالعه کنید ولی به نظر فعلا بحث چیز دیگریست. گیرم حتی موجودی موهوم را میپرستید. حتی گوساله را. ایا شمایی که ادعای اسلام میکنید، خدمتی در ان حد انجام داده اید؟ دروغ را گناه کبیره میدانید و درعین حال دروغگو ترین مردمانیم. ادعای اخلاق و انسانیت داریم ولی هیچ از انسانیت و اخلاق بیاد نداریم. به راستی چند بار کتاب مقدس خود، قران را خوانده اید؟ چراکه اگر خوانده بودید و به اسلام ایمان داشتید، هرگز این نبودید. کورش پیشکشتان.

سپاس از متن "احساسی" شما. کورش یا به معنی واقعی گوساله پرست بود (آنگونه که در منشور از مردوک که به معنی گوساله است به عنوان خدای خود یاد میکند) و یا در پی آن بود که مردم را در جهل و خرافات و نادانی نگه دارد تا بتواند بر انان حکومت کند.

درود 1. بت یا تندیس و در عربی الهه واژه ایست ک برای نماد خدا استفاده میشده است. بدیهیست ک انسان های هزاره های گذشته با آن شکوه ملل باستان ک امروزه نیز عجیب مینماید میدانستند ک سنگ و چوب خدا نیست و آن را نمادی از خدایشان نزد خود میدانستند. این کار در ادیان توحیدی نهی شده چرا ک تبعات منفی زیانباری در پی دارد. همانگونه ک هم اکنون و در قرن 21 بت پرستی رواج بسیار دارد و تبعات آن نیز مشخص است. البته بت پرستی امروزه بصورت نوین در آمده و نمونه بارز آن مرده پرستی و ضریح پرستی است. و اما درباره کوروش، اول اینکه وی در مقام نیای ایرانی و یک میهن پرست ارزشمند است نه یک دیندار ، و با این دست نوشته ها به او و شخصیت بزرگش خدشه وارد نمیشود و حتی اگر کوروش کبیر فردی بت پرست بوده باشد نمادی از احیا کننده ی حقوق بشر است. هرچند کارهای مثبت او در راستای رشد جامعه زمان خود بیانگر مرام والای اوست. دوم اینکه درجایی ک نویسنده، خود پیرو بت پرستی نوین است در جایگاهی قرار ندارد ک یک شخصیت تاریخی بزرگ جهانی را به چالش خداپرستی بکشد.

این نوشتار (کورش هخامنشی و پرستش مردوک) به صراحت، به وسیله اسناد تاریخی و باستان شناسی، روشن کرده که کورش هخامنشی، نه فقط یک بت پرست بلکه یک گوساله پرست بود. کافی است اندکی عقلانیت در پیش گرفته شود تا حقیقت روشن شود. به هر حال کسی که چشم خود را به روی حقیقت (گوساله پرستی کورش) بسته است، حق ندارد درباره دیگران قضاوت غلط بکند. کسی از ضریح تقاضا نمیکند. هیچ کس از ضریح درخواست چیزی نمیکند. ضریح تنها و تنها نشانه علاقه احباء به محبوب است. درک این بسیار راحت است ولیکن برخی از درک همین امر واضح هم ناتوانند.

این دلیل ناپخته شما از پرستش ضریح و مردگان توجیه و سرپوشی بر بت پرستی نوین روزگار ماست. بت پرستان گذشته هم اینگونه چون شما استدلال میکردند. درضمن خود شما خوب میدانید ک از ضریح و هم از مردگان آن درخواست میکنید و اگر اینان واسطه یا طبق گفته شما نشانه علاقه به محبوب هستند این همان رفتاری است ک بت پرستان گذشته نیز داشتند. من در زمان خود افراد بت پرست را میبینم ولی میگویید قضاوت نکنم حال آنکه شما چیزی از کوروش بزرگ نمیدانید و سعی در تخریب شخصیتش دارید. وقتی کسی خود را یگانه پرست میداند جز او ب هیچ چیز دخیل نمیبندد. جالب است هرکه حرفی منطقی میزند پیکان خود را بسمت عقلانیت وی میگیرید و دم از حقیقت میزنید. نیرنگی بس قدیمی و البته کاربردی و مردم فریب

این نوشتار اسنادی در اثبات بت پرستی و گوساله پرستی کورش هخامنشی ارائه کرده است و شما هیچ پاسخ روشن و منطقی به این نوشتار ندارید. از سویی چون تعصب ناسیونالیستی و نژادپرستانه دارید نمیخواهید حقیقت را قبول کنید. پس تنها راهی که در پیش گرفته اید این است که بحث را منحرف کنید و به سوی ضریح ببرید (در حالیکه این گفتار شما کاملاً بی‌ربط و خارج از موضوع بحث است). به هر حال از جمعیت 60-70 میلونی شیعه در ایران میتوانید به تعداد انگشتان دستتان کسانی را با سند نام ببرید که ضریح را عبادت میکنند؟ میتوانید به تعداد انگشتان دست کسانی را نام ببرید که حتی از ضریح چیزی درخواست کنند؟ خیر. نمیتوانید. چون چنین چیزی وجود ندارد. ضریح تنها و تنها یک اثر هنری و نمادی از صفیت جمالیه‌ی اولیای خداست. همین و بس. نه عبادت می‌شود و نه از آن چیزی درخواست می‌شود. این خیلی واضح است. تعصب و لجبازی را کنار بگذارید. چون با لجبازی نه دنیای شما آباد می‌شود و نه آخرت شما.

ادعای اینکه کورش حقوق بشر را ترویج کرد دروغ است. اولاً کورش برای رسیدن به قدرت خون‌های بسیار ریخت. نمونه‌اش در اوپیس که حمام خون به راه انداخت: [https://www.adyannet.com/fa/tags/%D9%83%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%83%D8%A8%D9%8A%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D9%BE%D9%8A%D8%B3] ضمناً نوشتار سایت اشپیگل آلمان را بخوانید: [https://www.adyannet.com/fa/news/13842] دست از تعصبات نژادپرستانه بردارید. شما هیچ نقشی در انتخاب نژاد و ملیت خود نداشته و ندارید. بساط کورش پرستی را استعمارگران در ایران به راه انداخته اند برای در هم شکستن ایران. اگر خوب دقت کنید تمام سران و لیدرهای کورش پرستی در برابر غرب تسلیم هستند.

اگر فرضا کوروش افرادی راکشته بقصد کشور گشایی ک جای بحث دارد اما افتخار شما چیست مسلمانا همواره ب اسم خدا و فریب مردم انسان کشته و میکشند. برای آگاهی شما از ترویج حقوق بشر توسط وی همان منشور حقوق بشر کوروش بسنده میکند چرا ک خود در مقاله اخیر بر این مدرک باستانی صحه گذاردید

تعصب را کنار بگذارید جناب. از لج دیگران به خودتان و شخصیت خودتان آسیب نزنید. کورش افراد بسیاری را در مسیر کشورگشایی به قتل رساند. این هم اسناد متعدد بر این قضیه: [https://www.adyannet.com/fa/tags/%D9%83%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%83%D8%A8%D9%8A%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D9%BE%D9%8A%D8%B3] ضمناً در این منشور چه سندی بر حقوق بشر وجود دارد؟ کورش در این منشور مردم را به جهل و خرافات و گوساله پرستی تشویق میکند. در انتها نیز با ذوق‌مرگی ادعا میکند که دیگران آمدند پای مرا بوسیدند و برای من غاز و مرغابی باج آوردند. این از دید شما به معنی حقوق بشر است؟

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.