افزودن نظر جدید

کسی رو سرزنش نکنید که اگه جنی شده پس کافره یا خودش کاری کرده که سراغش اومدن که سرتون میاد من برام اتفاق افتاده یه جن اومده بود بالای سر خواهرم و بادراوردن صدای چرق چرق پلاستیک بیدارش میکرد خواهرم که میترسید میرفت جای دیگه میخوابید مادرم وخواهرم که سه چهارباری متوجه صدای واذیت جن شده بودن میترسیدن ولی من نترسم شب دوم که صدای پرت کردن پلاستیک نزدیک رختخواب خواهرم شنیدم بلند شدم فحش بار جنه کردم اقاااون به بعد جنه اومد سراغ منو روزگارم وسیاه کرد تاچند شب یه کم که چشام گرم میشد بخوابم یه دفعه از خواب بیدارم میکرد تادوسه شب یکی دوساعت که میخوابیدم بیدارم میکرد به سختی میخوابیدم انگار توی مغز وجسمم بود لحظه خوابیدنم رومیدونست هرچقدر انواع ادعیه وقران میخوندم بی فایده بود بعد چند شب اوضاع بدترشدودوشب بود که تاصبح اجازهی خوابیدن بم نمیداد اقوام مادریم که دینو ایمان درستی ندارن بهم تهمت ها زدن دیگه بریدم وسایلم و جمع کردم که برم خونه دوستم بمونم کههمون شب توتلویزونیون یه خانوم سرطانی که خوب شده بود نشون میداد وقتیکه اونو دیدم منم که به خاطر ضعف وکم خونی مریض بودم وبیخوابی شبانه بم فشار زیادی اورده بود محکم ومقاوم شدم ونگرانی وناراحتی ازم دورشد واون شب توی تخت خودم خوابیدم وفقط یکی دوبار بیدارشدم وتونستم بخوابم تادیگه کم کم سروکلش گمشد بااینکه شبهای قبل انقدر جری شده بود که توی حال خونه صدای زوزه گرگ در میورد فهمیدم که نباید ازهیچ چیز حتی بیماری وخستگی ومرگ ترسید همه چیز به فکرو درون ما بستگی داره
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.