افزودن نظر جدید

باسلام. شما در مقاله‌تان از منابع تاریخی اسلامی که از فردی کوروش‌نام یاد کرده‌اند سخنی نیاوردید. آیا متن موضوع در کُتب مروج الذهب سده۳ ، اًثارالباقیه، مختصر تاریخ الدُول سده۷، بحساب شما نمی‌آید یا حدیثی که طبری مورخ معروف و ثعلبی و ابوالفتوح رازی و سیوطی از پیامبر اسلام درباره کورس نقل کرده‌اند. که فارغ از صحت و سقم منابع و سلسه راویان همین که نام کوروش مورد اشاره است بر وجود شخصیت و آثار اقدامات منسوب به‌وی این واقعیت که کوروش‌نامی از دل تاریخ این سرزمین برآمده‌ را اشاره دارد. اینکه نام کوروش در متون ادبی پارسی نیست هم جای بحث‌است و بگردید که هست ودر این مختصر نمیگنجدلیکن خیلی روشن است کوروش به نمایندگی از یک تمدن بزرگ دشمنان بزرگی داشته که خواهان محوشدن نامش بوده‌اند همچنانکه قریش به دنبال حذف نام خاتم پیامبران. که در مورد کورش تاحدودی موفق بوده‌اند و اراده الهی درباره محمد(ص) آنگونه نبوده. این گفتار در اثبات وجود یقین در بحث ذوالقرنین بودن کوروش نیست و صرفا در مورد عدم جامع بودن مقاله شماست که همه حقایق و واقعیات را در بررسی احتمالات نیاورده‌اید. شما در رد یک نظریه تاریخی میتوانید بگویید احتمالاّ. چراکه تاریخ همیشه آنچنانکه باید نوشته و به آیندگان منتقل نشده. ضمن اینکه با درکنار هم نهادن نظرات متفکران قدیم و پژوهندگان جدید، صحت نظریه ذوالقرنین بودن کوروش بر نبودنش می‌چربد که اگر صحیح باشد و کوروش همان دارای دوشاخ باشد باید به دنبال پاسخ سؤالهای دیگری برویم مثل اینکه چرا سد فققاز تا یوم الحساب یا روز ظهور منجی نپاییده. یا چرا به کوروش کشتار انسانها نسبت داده‌شده. اینگونه‌است که مقاله شما مشکوک به مغرضانه بودن می‌گردد که امیداست اشتباه کرده‌باشم
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.