افزودن نظر جدید
جواب ناشناس ! 1. احمق ترين
جواب ناشناس ! 1. احمق ترين احمق روی زمين كسيه كه ميگه ابراهيم پسرش رو قربانی كرده ! ابراهيم كجا فرزندش رو قربانی كرد ؟ اون يك آزمايش بود كه هيچ وقت به انتها نرسيد ! ولی تو ابله خل مشنگ از دركش عاجزی ! 2. زرتشت كجا علف خوار بود ؟ سند بده ! اگه ميتونی !!! 3. مغان پيروان زرتشت بودن ؟ پس مغان نويسنده ونديداد هم پيرو زرتشت بودن ؟!!! جواب بده و فرار نكن ! اون مغانی كه داری بهشون افتخار ميكنی يه مشت آدمخوار بودن كه اروپايی ها هم اونها رو يه مشت وحشی ميدونن مقاله رو يخون (http://www.adyannet.com/news/1721) 4. واقعاً زرتشت با اون همه كثافتكاری چه ارتباطی به ارسطو و افلاطون داره ؟ اگر جواب منطقی داری پاسخ بده ! موبدان زرتشتی در گذر هزاران سال همواره مروّج خَُوَِیدوده (ازدواج با محارم) بودند. حتی برای مشروعیت بخشیدن به این مسئله توجیهاتی نیز ارائه کردند. در متون تاریخی و ادبی هم مصادیقی فراوان از این موضوع (ازدواج با محارم) وجود دارد، چنانکه اصل این مطلب امری ثابت شده است و هیچ یک از اوستاشناسان و زرتشتیپژوهان معتبر و منصف در آن تردیدی ندارند[۱]. جالب است بدانیم که موبدان زرتشتی اصرار فراوان داشته اند که بگویند زرتشت خود مروّج خَُوَِیدوده (ازدواج با محارم) و بسیار علاقهمند به این امر بود! در کتاب ویزیدگیهای زادسپرم پسر منوچهر (Selections of Zadspram)، فصل ۲۶ آمده است: «دربارهی سه قانون که زرتشت به برتری آموخت (= تعلیم داد): نخست این <که> به مجادلهی ناراست نزد کسان مروید. دوم اگر با شما به ستم رفتار کنند، دادگری پیش گیرید. سوم خُوَیدوده کنید که برای ادامه نسل پاک بهترین کارهای زندگان است و عامل نیکزایی فرزندان است»[۲].
ابوعلی بلعمی (متوفای ۳۲۵ هجری) وزیر فرهیختهی دربار سامانیان میگوید: «و مغان را يكى پيغمبر است. او را زردشت گويند كه اين دين مغى او نهاد ايشان را، و دعوى كرد كه من پيغمبرم و آتش پرستىِ ايشان را صواب نمود، و كتابى آورد كه آن را زند و اَستا خوانند، و خواهر و مادر را به زنى كردن او آورد»[۳]. ابوسعید گردیزی (متوفای ۴۳۳ هجری) که از شاگردان برحستهی ابوریحان بیرونی بود و در زمینه تاریخ پژوهشهای ارزندهای برای آیندگان برجای گذاشت، در مکتوبات تاریخی خود دربارهی زرتشت مینویسد: «و چون وى بيامد كتاب اَستا آورد و آتشپرستى فرمود، و نكاح اهل حُرمَت جایز كرد، و گشتاسپ دين او بپذيرفت»[۴].
به مکتوبات رسمی موبدان برمیگردیم. در بخش ١٨ از کتاب پنجم دینکرد، دربارۀ خویدودَه آمده است که این کردار، اهورایی و مطابق فطرت انسان است و در ادامه به فواید بسیار آن اشاره میکند. حتی میگوید: «پیامآوران و پیغمبرانی چند (بر آن تأکید کردهاند) و به ویژه اندرز اشو زرتشت پاک هست از سوی آفریدگار اورمزد، هنگامی که خود (به حضور او) رسید تا فرمان او را بشنود»[۵].
ماریژان موله نیز در «تاریخ ایران باستان» رخداد این موضوع را به شخص زرتشت و متن گاتها نسبت میدهد: «این خصوصیت سری شریعت باستانی گاهانی یقیناً عادتی را توصیف میکند که به نظر عجیب میآید: ازدواج همخونی، میان پدر و دختر، پسر و مادر، برادر و خواهر. معلوم است که این نوع ازدواج در تمدنهای بسیار گوناگون رواج داشته است، ولی فقط در خانوادههای شاهی معمول بوده است. هیچجا به جز ایران باستان این عمل خصوصیت یک ثواب سفارش شده به پیروان را ندارد... رسالههای حقوقی کاملاً گواهی میدهد که این عادت حتی خارج از خاندان شاهی نیز انجام میگرفته است». در ادامه با استناد به گاتها میگوید: «آخرین گاه از پوروچیسته دختر زرتشت نام میبرد که خود را هم در اختیار پدرش و هم همسرش گذاشته است. بنابر سنت منظور از این همسر، جاماسب جانشین پیامبر و موبد بزرگ ویشاسپ میباشد. در درجه اول ازدواج با محارم باید برای حفظ پاکی سلسله خاندانهای موبدی به کار رفته باشد»[۶]. در پایان باید تأکید نمود که ما شخص زرتشت را از این امر مبرّا میدانیم، اما چه میتوان کرد، وقتی که موبدان زرتشتی در گذر تاریخ، این آموزهی ننگین را به شخص زرتشت پاک نسبت میداده اند.
پینوشت:
[۱]. بنگرید به نگرید به «دینکرد و مشروعیت ازدواج با محارم در آیین زرتشت» و «ازدواجهای برادر-خواهری در آیین زرتشتی» و «ازدواجهای پدر-دختری در آیین زرتشتی» و «ازدواجهای مادر-پسری در آیین زرتشتی»
[۲]. گزیدگیهای زادسپرم، ترجمه راشد محصّل، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶. ص ۳۷
[۳]. تاریخ بلعمی (تاريخنامه طبری)، تهران: انتشارات سروش، ۱۳۷۸. ج ۱ ص ۴۶۹
[۴]. ابوسعيد گرديزى، زين الاخبار، تهران: انتشارات دنياى كتاب، ۱۳۶۳. ص ۵۱
[۵]. کتاب پنجم دینکرد، پژوهشی از ژاله آمورگار و احمد تفضّلی، تهران: انتشارات مُعین، ١٣٨٣. ص ۶۰-۶۲
[۶]. ماریژان موله، ایران باستان، ترجمه ژاله آموزگار، تهران: انتشارات توس، ۱۳۹۱. ص ۱۱۴
كمبوجيه
1395/02/26 - 22:57
لینک ثابت