1. سنگسار هم در آیین زرتشتی وجود دارد و هم در فرهنگ ایرانی سابقهای بس طولانی و نافذ دارد. اینکه آن را وحشیانه مینامید، مستقیم تاریخ ایران را تاریخ توحش میخوانید. 2. از دید شما چاقو کشیدن توحش است. با یا چاقو شکم کسی را پاره کردن هم توحش است. اما دقت نمیکنید که پزشک جراح هم با چاقو شکم بیمار را پاره، و او را درمان میکند. منتها از دید شما چون نفس عمل وحشیانه است، پس فرقی بین کیفیت و علت و نتیجه قائل نیستید. این روش قضاوت کردن شما منصفانه نیست. 3. وقتی در اسلام، قوانین و احکام سنگسار آنقدر متعدد است که اجرای آن به ندرت رخ میدهد، همین یعنی اسلام آن را تا حد بسیاری محدود کرده و از موضوعیت انداخته است. 4. قرار نیست که اسلام بنا به میل افراد پیش برود. بلکه این افراد هستند که باید تابع اسلام پیش بروند. به تعبیری دیگر، قرار نیست اسلام تابع احساسات دیگران باشد. 5. گذشته از همه این امور، فرض کنید که سخن شما صحیح باشد و این حکم، مطلقا وحشیانه باشد! باز هم عیبی نیست. جواب وحشی و عمل وحشیانه، توحش است. درازگوشی که از سر بدذاتی جفتک اندازی میکند و محیط را به ناامنی میکشاند باید چوب بخورد. آنقدر باید چوب بخورد تا رام شود. سگ هاری که کارش از درمان گذشته و محیط را آلوده میکند باید حذف شود تا موجب فساد و تباهی دیگران نشود. کسی که همسر دارد و باز هم در پی رابطه جنسی حرام با دیگران است، و رابطهاش در منظر دیگران رخ میدهد، باید سنگ بر پیشانی اش بخورد. جواب جهل، دعوت به نور و جواب تباهی، سنگ است. حال این به مذاق برخی خوشایند نباشد. چه اهمیتی دارد؟ مگر از روز نخست، قرار بود اسلام تابع افراد باشد؟!
saman
1396/02/10 - 08:15
لینک ثابت