امام علی، الگوی کامل «امر به معروف» و «نهی از منکر»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امر به معروف و نهی از منکر در سیره رفتاری و کرداری امام علی (علیه السلام) تجلّی عینی یافته بود. چه حضرت (علیه السلام) به آنچه امر میفرمود، خود عامل بدان بود و از آنچه نهی میفرمود، خود از آن امتناع میورزید. وصی و جانشین پیامبر اکرم (صلی الله علیه آله و سلم) در تمام مصادیق معروف، خود پیشتاز است که در این مختصر تنها به بیان نمونههایی از آن بسنده میکنیم.
- زهد امام (علیه السلام) و نهی ایشان از گرفتار شدن در گرداب مادیات
یکی از مصادیق بسیار مهم «معروف» در سخنان و کردار حضرت علی (علیه السلام) بیتوجهی و عدم انس با دنیای مادی است. امام علی (علیه السلام) در فرصتهای مختلف بر این امر تصریح فرموده است و به لحاظ نحوه عملکرد نیز خود چهره درخشان زهد و پرهیز از دنیاگرایی است؛ بهخصوص آنکه پس از رسیدن به مقام خلافت درحالیکه سرزمینهای وسیعی در تصرّفشان بود، همچنان بر همان منوال سابق زندگی میفرمود. ابن ابی الحدید درباره نحوه زندگانی حضرت (علیه السلام) اینگونه مینویسد: «او هرگز از خوراکی سیر نخورد و از همه مردم در خوراک و پوشش خشنتر بود...، جامههای او گاه با قطعه پوستی وصلهخورده بود و گاه با لیف خرما و کفشهایش نیز از لیف خرما بود. همواره کرباس خشن میپوشید و اگر آستین پیراهنش را بلند مییافت آن را با کارد میبرید...، علی (علیه السلام) است که دنیا را طلاق داده است و با آنکه اموال از تمام سرزمینهای اسلامی جز شام بهسوی او گسیل میشد، همه را پخش و پراکنده میکرد».[۱]
- تقوای الهی و نهی از بیتقوایی
تقوای الهی و امساک از گناهان، در رأس معروفها قرار دارد و بهنوعی میتوان ریشه همه آنها را در تقوا جست و متقابلاً تمام منکرات، به جهتی ناشی از بیتقوایی است. امام علی (علیه السلام) بر موضوع تقوا تأکید خاصی نموده و آن را بهترین کارها نزد خداوند دانسته است آنچه در کلام و اعمال امام (علیه السلام) تجسّم عینی دارد، تقوای الهی و لزوم پرهیز از پیروی هوای نفس است که در خطبهها و فرمانهای حکومتی ایشان، بارها بر این امر تصریحشده است. از آن جمله خطاب به ابن عباس میفرماید: «... از هوای نفس بپرهیز که تو را از راه حق بازمیدارد و بدان آنچه تو را به خداوند نزدیک کند، تو را از آتش دور سازد و...، خدا را بسیار یاد کن و از غافلان مباش.»[۲] در سیره عملی آن حضرت (علیه السلام)، اوج تقوا نمایان است و هر انسانی را در برابر این خویشتنداری ایشان نسبت به جاذبهها و لذایذ دنیوی متحیر میسازد و بااینکه سخن گفتن در این بعد از زندگانی امام (علیه السلام) نیز مجال بسیاری را میطلبد، اما از باب ضرورت در دو بعد فردی و سیاسی از آن یاد میکنیم.
ابو الاسود دوئلی میگوید: «بعد از آن -پیروزی امام (علیه السلام) در جنگ جمل- علی (علیه السلام) را دیدم که بر بیتالمال بصره وارد شد و همینکه به آنچه در آن بود نگریست، گفت: «ای زردها و سپیدها! کس دیگری غیر از مرا فریب دهید. مال، پیشوای ظلمت و تاریکی است و من پیشوای مؤمنانم.» به خدا سوگند که علی (علیه السلام) نه به آنچه در بیتالمال بود توجه کرد و نه درباره آنچه دید، اندیشید و من آن اموال را در نظرش همچون خاک بیمقدار دیدم.»[۳] این سخنان که بعد از پیروزی در جنگ جمل بیانشده بیانگر تقوای فردی و بیاعتنایی امام (علیه السلام) به امور دنیوی بهعنوان هدف است.
تقوای الهی، در عملکرد سیاسی امام (علیه السلام) نیز کاملاً بازتاب دارد که میتوان از آن به تقوای سیاسی تعبیر نمود. حضرت (علیه السلام) برخلاف خلفای دیگر که حسب مصلحت خود اقدام میکردند، سخت مقیّد به شریعت بود و هیچ عمل خلاف شرعی را انجام نمیداد، حتی اگر به ضرر ایشان منجر میشد. ازاینرو هنگامیکه شنید دشمنان، او را بیتدبیر و بیسیاست میخوانند، فرمود: «اگر دین و تقوا نبود و اگر ناپسندی و مکر و خدعه نبود، من از زیرکترین مردم بودم.»[۴]
- ذکر خدا و دوری از غفلت
حضرت علی (علیه السلام) ذکر خدا را از ارکان مهم امربهمعروف، و غفلت از پروردگار را عاملی برای رواج منکر میداند. بهرغم تصور برخی هدف از ذکر خدا، تنها به زبان جاری ساختن آن نیست بلکه آن انس با خداوند است که خود آثار گستردهای را بر زندگی شخصی و اجتماعی میگذارد. امام (علیه السلام) ریشه بسیاری از منکرات را در بیخبری از خدای متعال میداند. امام علی (علیه السلام) را بهحق میتوان فردی ذوبشده در پروردگار دانست که در سختترین شرایط مادی از یاد خدا غافل نشد و ازجمله در جنگها تنها و تنها برای رضای خدا مبارزه کرد و حتی قبل از آغاز نبرد، دشمنان خود را ارشاد و هدایت میفرمود. تلقّی این انسان الهی از دنیا، محلی است برای ذکر خدا و نزدیک شدن به او هم چنانکه فرموده است: «دنیا سرای راستی است برای کسی که گفتار آن را باور کند و منزل سلامتی است برای کسی که آن را بفهمد و سرای توانگری است برای کسی که از آن توشه برگیرد. سجدهگاه دوستان خدا و فرودگاه وحی او و نمازگاه فرشتگانش و تجارتخانه دوستانش است که رحمت را در آن به دست آورده و بهشت را بدان سود بردهاند.»[۵]
امام در همه زمانها و مکانها در محضر خدا حاضر و مشغول عبادت بود. هنگام نماز و نیایش که فرامیرسید لرزش بر اندامش میافتاد، گویی که هول و هراس عجیبی او را در بوده باشد. در عین حال چهرهای گشاده و متبسم داشت؛ زیرا نیک میدانست خداوند کریم چهرههای عبوس و گرفته را دوست نمیدارد. او یقین داشت آنکه عبودیت خدا را حقیقتاً پذیرفت، باید در محراب زندگی نیز همه شیاطین را کنار زند و از دیگر الههها و معبودهای خودپرستی، خودمحوری، جاهطلبی و دنیاپرستی اجتناب نماید.
- اطاعت از اولو الامر و نهی از سرپیچی از فرامین ایشان
شناخت آنچه مورد پسند و رضایت خداوندی است -فیالمثل شناخت «معروف و منکر»- در تمام موارد به آسانی امکانپذیر نیست. بنابراین متابعت هدایتگران الهی، اعم از پیامبران، امامان و نایبان امام، میتواند به این امر عینیت بخشد و بدیهی است آنچه را آنها نهی نمایند باید بهعنوان نهی از منکر تلقّی گردد. امام علی (علیه السلام) نهتنها بر این نکته تصریح نموده، بلکه اطاعت از اولو الامر و نهی از سرپیچی ایشان را خود امربهمعروف و نهی از منکر دانسته و فرموده است: «... محافظت کردن از اوامر و نواهی خدای عزّوجلّ، و اشارت نبوی را سبب نجات و رهایی (است). بر اطاعت مواظبت نمایید و صلاح دین و دنیای خود را در انقیاد و متابعت اولو الامر شناسید.»[۶]
با حاکمیت جانشینان شایسته پیامبر (صلی الله علیه و آله) که به اولوالأمر تعبیر میشوند، امکان هدایت مردم به مسیر صحیح نیز فراهم میگردد و مفاد کتاب خدا در جامعه اجرا و نواحی خداوند در آن مطرود میشود، و ازاینرو است که در نامهها و سخنان امام علی (علیه السلام)، قبل از آغاز جنگ صفین، بارها از نیت ایشان در عدم تأیید معاویه بهعنوان استاندار شام اطلاع مییابیم تا آن حد که امام یکی از علل لزوم مبارزه با این بازمانده اشرافیت جاهلانه اموی را قیام به امربهمعروف و نهی از منکر میداند.
پینوشت:
[۱]. ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، جلوه تاریخ در شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید. ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ۱۳۶۷ ش، تهران، نشر نی، ج ۱، ص ۲۲.
[۲]. شیخ مفید، نبرد جمل، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، نشر نی، ۱۳۶۷ ش، ص ۲۵۱
[۳]. شیخ مفید، همان، ص ۱۷۴.
[۴]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، قاهره، ۱۹۶۱ م، ج ۱۱، ص ۲۱۱.
[۵]. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۱ ش، ج ۲. ص ۱۲۹.
[۶]. ابن اعثم کوفی، الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تحقیق غلامرضا طباطبائی مجد، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۲ ش، ص ۴۱۱. برگرفته از سید علاءالدین شاهرخی، امربهمعروف نهی از منکر در سیره امام علی (علیه السلام) مجله تحقیقات اسلامی ۱۳۸۱ ش شماره ۱.
دیدگاهها
حبیب
1393/10/29 - 13:14
لینک ثابت
سلام علیکم
افزودن نظر جدید