افلاطون: داریوش در تربیت فرزند، راه اشتباه کوروش را در پیش گرفت
افلاطون (Plato) اندیشمند یونانی (متوفای حدوداً 347 پیش از میلاد) پیرامون کوروش میگوید: آنچه من اکنون در مورد کوروش میگویم این است که اگرچه فرماندهای خوب و میهنپرست بود، اما کاملاً بدون تحصیلاتِ درست بود و به اداره خانواده توجهی نداشت.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ افلاطون (Plato) اندیشمند یونانی (متوفای حدوداً 347 پیش از میلاد) در کتابِ سوم قوانین (Laws, Book 3) پیرامون روش اشتباه کوروش در تربیت فرزند میگوید:
What I now divine regarding Cyrus is this,—that, although otherwise a good and patriotic commander, he was entirely without a right education, and had paid no attention to household management:
آنچه من اکنون در مورد کوروش میگویم این است که اگرچه فرماندهای خوب و میهنپرست بود، اما کاملاً بدون تحصیلاتِ درست بود و به اداره خانواده توجهی نداشت.
افلاطون در ادامه مینویسد:
Probably he spent all his life from boyhood in soldiering, and entrusted his children to the women folk to rear up; and they brought them up from earliest childhood as though they had already attained to Heaven's favour and felicity, and were lacking in no celestial gift; and so by treating them as the special favorites of Heaven, and forbidding anyone to oppose them, in anything, and compelling everyone to praise their every word and deed, they reared them up into what they were:
احتمالاً او سراسر زندگی خود را از دوران کودکی در سربازی (نظامیگری) گذراند و فرزندان خود را به زنان سپرد تا پرورش دهند. زنان نیز فرزندان کوروش را از همان دوران کودکی در ناز و نعمت بزرگ کردند. از این رو با آنها به عنوان محبوبان خاص بهشتی رفتار کردند و هر کسی را از مخالفت با آنها در همه امور منع کردند و همگان را به ستایش هر گفتار و کردارشان واداشتند.
افلاطون در ادامه از قول یک مخالف میگوید: «اینکه تربیت خوبی است!» سپس در ادامه میگوید: اما نه! بهتر است بگوییم، تربیت زنانه توسط زنان سلطنتی که به تازگی ثروتمند شدهاند. این زنان، فرزندان را با ویژگیهای زنانه تربیت کردند، در حالی که مردان حضور نداشتند. مردان کجا بودند؟ در معرض خطرات و جنگهای بسیار بودند.
در ادامه پیرامون فرزندان کوروش میگوید:
And their father, while gaining flocks and sheep and plenty of herds, both of men and of many other chattels, yet knew not that the children to whom he should bequeath them were without training in their father's craft, which was a hard one, fit to turn out shepherds of great strength, able to camp out in the open and to keep watch and, if need be, to go campaigning. He overlooked the fact that his sons were trained by women and eunuchs and that the indulgence shown them as “Heaven's darlings” had ruined their training, whereby they became such as they were likely to become when reared with a rearing that “spared the rod.” So when, at the death of Cyrus, his sons took over the kingdom, over-pampered and undisciplined as they were, first, the one killed the other, through annoyance at his being put on an equality with himself, and presently, being mad with drink and debauchery, he lost his own throne at the hands of the Medes, under the man then called the Eunuch, who despised the stupidity of Cambyses:
پدرشان (کوروش) در حالی که گلههای گوسفند و گلههای فراوانی از مردان [بردگان (؟)] به دست میآورد، اما نمیدانست فرزندانی که باید به آنها وصیت کند، کارهای سخت پدرشان را آموزش نمیبینند... او (کوروش) این واقعیت را نادیده گرفت که پسرانش توسط زنان و خواجهها تربیت میشدند و با آنها مانند محبوبهای بهشتی رفتار میشود [به عبارتی، فرزندان کوروش در ناز و نعمت بزرگ شدند و برای روزهای سختی، تربیت نشدند]. بنابراین، هنگامی که پس از مرگ کوروش، پسرانش پادشاهی را به دست گرفتند، بیش از حد بیانضباط بودند. اول، یکی دیگری را به قتل رساند [کمبوجیه، برادرش بردیا را کُشت]، سپس او [کمبوجیه (؟)] که از شراب و هرزگی دیوانه شده بود، تاج و تخت خود را از دست داد...
افلاطون در ادامه مینویسد که پس از کمبوجیه، داریوش به حکومت رسید. داریوش، به صورت تجمّلی و در ناز و نعمت پرورش نیافته بود...:
Darius was not a king's son, nor was he reared luxuriously. When he came and seized the kingdom, with his six companions, he divided it into seven parts, of which some small vestiges remain even to this day; [695d] and he thought good to manage it by enacting laws into which he introduced some measure of political equality, and also incorporated in the law regulations about the tribute-money which Cyrus had promised the Persians, whereby he secured friendliness and fellowship amongst all classes of the Persians, and won over the populace by money and gifts; and because of this, the devotion of his armies won for him as much more land as Cyrus had originally bequeathed. After Darius came Xerxes, and he again was brought up with the luxurious rearing of a royal house: “O Darius”—for it is thus one may rightly address the father—“how is it that you have ignored the blunder of Cyrus, [695e] and have reared up Xerxes in just the same habits of life in which Cyrus reared Cambyses?” And Xerxes, being the product of the same training, ended by repeating almost exactly the misfortunes of Cambyses:
داریوش نه پسر شاه بود [1] و نه به صورت تجملی پرورش یافته بود.... [او اقدامات کوروش را ادامه داد که موجب موفقیتهای او شد]... پسر داریوش (خشایارشا) دوباره با پرورش مجلل یک خانه سلطنتی تربیت شد: «ای داریوش... چطور است که اشتباه کوروش را نادیده گرفتهای و خشایارشا را با همان عادات زندگی که کوروش، پسرش کمبوجیه را در آن پرورش داد، پرورش دادی؟ و خشایارشا که حاصل همین آموزش بود، با تکرار تقریباً بدبختیهای کمبوجیه به پایان رسید.[2]
پینوشت:
[1]. البته اسنادی وجود دارد که نشان میدهد داریوش، اشرافزاده بود ولی با سختی (و نه در ناز و نعمت) پرورش یافت.
[2]. بنگرید به: Laws, Book 3, 694a-695d
دیدگاهها
ناشناس
1403/03/02 - 12:58
لینک ثابت
البته افلاطون از تربیت اردشیر
ناشناس
1403/03/06 - 11:37
لینک ثابت
این نظر افلاطون بر خلاف عقیده
افزودن نظر جدید