نمونه‌هایی از افسانه‌سازی‌های اهل حق

  • 1397/06/17 - 14:07
اکثر اندیشه‌ها و باورهای اهل حق چنان با افسانه‌سازی و نقل‌های اساطیری همراه بوده است که در باور بسیاری از پژوهشگران و منتقدان این فرقه، اهل حق مسلکی است که بر پایه افسانه‌سازی و خرافه‌گویی استوار است. اما پیروان و سرسپردگان مسلک اهل حق که مسیر تعصب کورکورانه را پیش گرفته‌اند، از دیدگاه مذکور برآشفته شده و آن را قبول ندارند.

کوتاه نوشته     

اکثر اندیشه‌ها و باورهای اهل حق چنان با افسانه‌سازی و نقل‌های اساطیری همراه بوده که در باور بسیاری از پژوهشگران و منتقدان این فرقه، اهل حق مسلکی است که بر پایه افسانه‌سازی و خرافه‌گویی استوار است. [نقدی نو بر آیین اهل حق، صص 115-114] اما پیروان و سرسپردگان مسلک اهل حق که متأسفانه به‌جای تفکر و اندیشه در اندیشه‌ها و باورهای خود، مسیر تعصب کورکورانه را پیش گرفته‌اند، از دیدگاه مذکور برآشفته شده و آن را قبول ندارند و چنین دیدگاهی را توهین به خود قلمداد می‌کنند. در این مجال نمونه‌هایی از افسانه‌سازی‌های اهل حق بیان می‌شود، تا برای این ساده‌دلان روشن شود که دیگران شمار را متهم به خرافه‌گویی نمی‌کنند، بلکه این شما هستید که بی‌چون چرا دنباله‌رو تفکراتی هستید که غیر از داستان‌سرایی و خرافه‌گویی چیزی نیست.  

مطلب تفصیلی
اکثر اندیشه‌ها و باورهای اهل حق چنان با افسانه‌سازی و نقل‌های اساطیری همراه بوده است که در باور بسیاری از پژوهشگران و منتقدان این فرقه، اهل حق مسلکی است که بر پایه افسانه‌سازی، خرافه‌گویی و بدعت‌های فراوان استوار است.[1] اما اغلب پیروان و سرسپردگان مسلک اهل حق که متأسفانه به‌جای تفکر و اندیشه در اندیشه‌ها و باورهای خود، مسیر تعصب کورکورانه را پیش گرفته‌اند، از دیدگاه مذکور برآشفته شده و آن را قبول ندارند و چنین دیدگاهی را توهین به خود قلمداد می‌کنند. در این مجال نمونه‌هایی از افسانه‌سازی‌های اهل حق به‌صورت بسیار مختصر بیان می‌شود تا برای این ساده‌دلان روشن شود که دیگران شما را متهم به خرافه‌گویی نمی‌کنند، بلکه این شما هستید که بی‌چون چرا به دنبال افسانه‌ها راه افتاده‌اید.   

1- منابع اهل حق نحوه تولد و به وجود آمدن "شاه ویسقلی" ملقب به "قرمزی"را به‌صورت افسانه‌ای آورده‌اند به این صورت که او از مقداری گوشت پیچیده شد در پارچه  به وجود آمد.[2] حال آیا شما از رنگ انسان سرخ‌رو  افسانه ساخته‌اید یا دیگران شمارا به افسانه‌سازی متهم کرده‌اند؟
2- یکی از این افسانه‌سازی‌ها، داستان دیوار سواری "داود کو سوار" یکی از "هفتن" و از یاران خاص سلطان اسحاق است.[3] حال از پیروان مسلک اهل حق می‌پرسیم که آیا بیان این داستان در میان اهل حق، نمایانگر خرافه‌گویی و داستان‌سرایی نیست؟

3- یکی دیگر از خرافه گویی‌های اهل حق، داستان به وجود آمدن درخت جوز است که  با ریختن قطره‌ای از عرق پیشانی "پیر بنیامین" از یاران خاص سلطان اسحاق، به وجود آمده است.[4] آیا اعتقاد و ترویج این داستان، جز بر خرافه‌گویی بر چیز دیگر دلالت می‌کند؟

4- بنا بر یکی از این افسانه‌سازی‌ها: "بابا یادگار" یکی از یاران خاص سلطان اسحاق  به‌صورت معجزه‌آسا از مادری باکره در اثر خوردن دانه‌ی انار و از راه دهان به وجود آمده است.[5] حال از شما پیروان اهل حق سؤال می‌کنیم در طول تاریخ در میان انبیاء و اولیاء الهی، چه کسی این‌گونه متولد شده است که شما درباره شخصی مجهول‌ الحال، چنین داستان‌سرایی می‌کنید؟

5- بنا بر افسانه‌سازی اهل حق، رودخانه "سیروان" به امر سلطان اسحاق از خروش ایستاد، سلطان اسحاق با پیر میکائیل که برای مبارزه با او به "پردیور" آمده بود، سوار بر قالیچه‌ای می‌شوند و بر روی رودخانه سیروان به سیاحت می‌پردازند و مشغول به مذاکره می‌شوند.[6] حال سؤال می‌کنیم که این باور شما سرسپردگان اهل حق، آیا نمایانگر خرافه‌گویی نیست؟

6- از داستان‌سرایی‌های اهل حق، داستان "نُصیر" غلام مولا علی (علیه‌السلام) و یک ماهی بنام «قرقرة بن مرمره» است که ماهی، نُصیر را از خدا بودن علی (علیه‌السلام) آگاه می‌کند.[7] آیا این باور شما علاوه بر عقیده کفرآمیز، جز دلالت بر خرافه‌گویی و افسانه‌سازی بر چیز دیگر دلالت می‌کند؟ در کدام کتاب و در کجای تاریخ چنین غلامی برای مولا علی (علیه‌السلام) ثبت‌شده است تا داستان او  و ماهی صحیح باشد؟
بنابراین پیروان  مرام و مسلک اهل حق اگر بدون تعصب و با واقع‌بینی به چند نمونه مذکور بنگرند، متوجه خواهند شد که این موارد حاکی از افسانه‌سازی‌های متعدد در مرام شما است که قرن‌ها بزرگان و سادات اهل حق برای حفظ مقام و موقعیت خود، آنها را برای شما بازگو کرده‌اند.

پی‌نوشت:
[1] یزدان پناه، شهناز، نقدی نو بر آیین اهل حق، چاپ اول، قم، آینده درخشان، 1394، صص 115- 114
[2] ایوانف، مجموعه رسائل و اشعار اهل حق (تذکرة الاعلی)، بمبئی، انتشارات انجمن اسماعیلی، 1950 میلادی، ص 97؛ طاهری، طیب، تاریخ و فلسفه سرانجام، شرحی بر نحله‌های فکری و اعتقادی در کردستان فرهنگ یارسان، اقلیم کردستان عراق، موکریانی، 2009، ص 187     
[3] هاموش، آداب و ارکان یارسان، کرند غرب، 1386، صص 157-156
[4] حسینی، سید محمد، یار جویا پرسش و پاسخ‌های آیینی، چاپ اول، اقلیم کردستان عراق سلیمانیه، انستیتو فرهنگی کرد، 2014-1393، صص 74-73                
[5] افضلی شاه ابراهیمی، قاسم،  دفتر رموز یارستان گنجینه سلطان صحاک (اهل حق)، دفتر اول، تهران، دوستی، 1359، صص 73-70
[6] هاموش، آداب و ارکان یارسان، کرند غرب، 1386، ص 159
[7] جیحون‌آبادی، نعمت‌الله، حق الحقایق یا شاهنامه حقیقت (تاریخ منظوم بزرگان اهل حق) با مقدمه دکتر محمد مُکری، چاپ دوم، تهران، طهوری، 1361، صص 239-236

تولیدی

دیدگاه‌ها

عرض ادب خدمت تمام عزیزانی که در راه راستی گام برداشته و تحقیق میکنند اطلاعات ناقص و کمی دارم ولی در مورد به دنیا آمدن طفلی از مادر باکره در بین پیامبران میشه به حضرت عیسی مسیح اشاره کرد در مورد سکوت سیروان هم تا جایی که شنیدم در همین عصر هم اگه دیدن کنید در اون منطقه رودخانه صدایی نداره،البته من خودم ندیدم ولی از دوستان اهل حق که رفتن اظهار داشتند این موضوع رو که برای خودم جای بسی تامل بود در مورد درخت جوز هم واقعا اطلاعی ندارم که بخوام نظری بدم ولی چشمه کوثر به دستور خدای یگانه و پای نازنین حضرت اسمعیل ایجاد میشه که همچنان همیشه پرآب هستش فکراوکی میکنم وقتی نظریه ای رو میشه با یه فعل نقض، رد کرد قطعا اون نظریه از بیخ و بن رد میشه،اول به خودم بعد به عزیزان دیگه که محقق هستن و قطعا روی سر بنده جا دارند پیشنهاد میکنم ادیان رو از روی چند کتاب نشناسند،محقق دینی باید سالها وقت بگذاره که بتونهبه خرافه ی دین رو از اصول و عقاید دین بشناسه مخصوصا مسلکی مثل اهل حق که گفتن در موردش سر مگو هستش و حتی تبلیغات در مورد این مسلک برای پیروانش گناهی در پی داره ولی فکر میکنم اگه موضوع دون به دون رو بتونید بشناسید فکر میکنم جواب خیلی از این سوال ها به راحتی داده بشه البته اگه ازین موضوع که اعتقاد به حلول،تناسخ،دونادون جز کفر هستش بگذریم و حتی نگاه علمی رو نیز ازش برداریم که از طریق هیپنوتیزم در کتابی خوندم که دکتر برایان چند زندگی داشتن رو تا حدودی به اثبات رسونده ولی در مجموع اعتقاد به خدای یکتا و منجی عالم بشریت در کنار تمام اعتقادات میتونه نجات بخش باشه باشد که رستگار باشیم

سلام وو درود بر آقا کیان عزیز: پیرو سخنان شما نکاتی را خدمتتان عرض می کنم: 1- شما بکر زائی در سران اهل حق را با حضرت عیسی(ع) مقایسه کرده اید و حال آنکه قیاستان از اساس صحیح نیست. 2- دوست عزیز اولا در باره سکوت سیروان صرفا یک نقل اسطوره ای و افسانه ای است که تنها و تنها یک ادعاست. در ثانی شما به موقعیت جغرافیایی سیروان نگاه بفرمایید در خواهید یافت که سخن اهل حق نا درست است. 3- عزیز دل زمزم به عنایت حق تعالی ایجاد شد نه کوثر. در ثانی قیاس بین این دو مقوله اساس باطل است. 4- دوست گرامی ظاهرا از وضعیت جامعه اهل حق کاملا ناآگاه هستید. هیچ می دانید که اهل حق تمامی کتب و منابع کلامی خود را منشر کرده اند؟؟؟ اصل سر مگو ایراد بسیاری دارد ... 5- آقا کیان دونادون ماهیتی جزء ماهیت تناسخ ندارد و ایرادات عقلی و نقلی فراوانی بر آن وارد است. 6- مساله حلول با توحید حق تعالی ناسازگاری بیش از حدی دارد. 6- مگر می شود با هیپنوتیزم اساس عقیده ای را اثبات کرد که عقلا و نقلا مردود است. 7- اعتقاد به خدای یکتا با عمل به اوامر و نواهی او انجام میشه نه اینکه به هر بهانه ای آنها را ترک کرد!!!

با درود اگر بر اساس این دلایل بخواهید دینی را رد یا قبول کنید تمامی ادیان مردود هستند ، ابتدا اسلام شیعی مگر در احادیث اسلامی از این نوع روایات کم داریم آیا شما آنها را مردود میدانید ؟ روا باشد آن الحق از درختی ..‌ روا نیست از مرد نیک بختی در مورد دلیل اول باید بگم شما منکر توانایی خدا در تبدیل ماده ای به ماده دیگر میشوید که این خود کفر است مگر در قرآن نیامده به اذن خدا عصای موسی به اژدها تبدیل شد و بسیاری موارد دیگر که کوتاه میکنم در مورد دلیل دوم باید بگم با این سئوال کل اسلام رو زیر سئوال بردی مگر محمد رسولالله به معراج نرفت و جریان شق القمر و موارد بسیاری دیگر یعنی همه آنها را رد میکنید . سوم مگر مراجع نمی گویند گل محمدی از عرق جبین حضرت محمد خوشبو گشته پس با خاست حق جوانه زدن درختی هم ممکن است در سئوال چهارم خود شما جواب خود را داده اید بله تعدادی از انبیا و اولیا به این صورت ظهور کرده اند مثل عیسی و قیص ویا تولد مولا علی که دیوار کعبه را در هم شکست پنجم باز هم با این سئوال شما قرآن را نفی کرده اید بله در قرآن هم آمده هنگام فرار موسی و قومش نیل با اذن حق شکافته و موسی و قوم بنی اسرائیل از آن عبور کردند پس ساکت کردن سراوان کم ترین هنر خداوند میتواند باشد . ششم بله یک شایعه میباشد که توسط دشمنان یارسان طراحی شده چون در هیچ یک از منابع مرجع یارسان از این موضوع اسمی برده نشده . به امید روزی که تمام انسانها با آزادی و محبت در کنار هم جدای از نوع تفکر و دین و نژاد زندگی کنند و خوشبخت باشد

ضمن سلام به برادر عزیز آقای فرید .اول از همه یه چیز بگم بنده حدود 11یا 12ساله که از فرقه اهل حق جدا شدم. در این فرقه بجز افسانه بافی چیزی ندیدم و خدارو شکر مسلمان و شیعه شدم.در مرحله دوم شما میای رسول الله یا حضرت موسی یا حضرت عیسی رو که پیامبر خدا هستند و صاحب کتاب و شریعت هستند رو با کسانی مقایسه میکنید که نه پیامبرن نه چیزی که انحراف های شدیدی پیدا کردن. جالبه بدونید بنده خیلی درباره کپی برداری های فرقه اهل حق از دین اسلام فکر میکنم و هر روز به مطالب جالبی میرسم .نمونه های رو عرض میکنم که بدونید اهل حق هیچ گونه پشتوانه علمی ویا تاریخی ویا مذهبی ندارد و فقط وفقط تنها افراد ساده ای که جز این فرقه هستند با این حرفا گول میخورند و فقط جیب بزرگان اهل حق رو پر پول میکنم. بارها و بارها در بحثهایی که با افراد اهل حق داشتم و الحمدلله همیشه هم پیروز شدم دیدم که واقعا این بندگان خدا فرسنگ‌ها فرسنگ از حق وحقیقتی که ازش دم میزنند فاصله دارند. نمونه های از این بحث هارو تایپ میکنم وامیدوارم که آقا فرید شما برادر عزیز در این رابطه کمی فکر کنید .بنده بارها و بارها با افراد اهل حق بحث کردم وهر وقت بجایی میرسیدم که طرف اهل حق جوابی نداشت می‌دیدم که شروع به داد و هوار توهین میکرد وبا این حربه فرار میکرد البته این حرکت رو جز پیروزی ندیدم ‌.بریم تعدادی از افکار غیر واقعی اهل حق رو که متأسفانه بهش حق و حقیقت میگن رو بررسی کنیم. ۱.نظر بزرگان اهل حق در رابطه با خداوند؛ خداوند از ازل داخل یه دُرّ زندگی می‌کرده و فرشتگان از وجود خود خدا به وجود آمدند؛مثلا فرشته اول از زیر بغل خدا و دومین فرشته از آب دهان خدا وسومی از نفس خدا وچهارمی از عروق خدا و پنجمی از نور خدا خلق شدند. اولین فرشته پیربنیامین بود که خدا اون رو جبرائیل نام گذاری کرد و... حالا این اعتقاد رو بزرگان فرقه پیش هرکسی بازگو نمیکنن و فقط درجمع ویا جمع های خصوصی میگن . حالا این نظر اهل حق درباره خدا و فرشتگان رو تجزیه کنیم . اول میگه خدا داخل یه دُرّ زندگی می‌کرده ؛خدایی که خودش خالقه کل مخلوقه می‌ره داخل یه دُرّ که خودش اونو خلق کرده یعنی خدایی که خالق کُله خودش نیاز به جا و مکان داره که این اعتقاد در قدم اول کفره.خدایی که نیاز به مکان داشته باشه پس جسمه و هر جسمی روزی نابود میشه وهر چیز نابود شوند ای لیاقت خداوندی رو نداره. میگه خدا فرشتگان رو از زیر بغل یا آب دهن با عروق یا نفس یا نور خلق کرده، این هم جسم بودن خداوند رو می‌رسونه که نعوذبلا خداوند دارای زیر بغله یا داری دهانه یا دارای نفسه یا دارای عروق ه ،هیچ کدام ازین حرفا در شأن پروردگار نیست .و این بحث رو اگر بخوام ادامه بدم خیلی طولانی میشه و برای خواننده کسل کننده. ۲. آیا اهل حق مسلمان است یا خیر ؟چون بنده بار‌ها و بار‌ها از مردم اهل حق شنیدم که گفتن که ما نه اسلام را قبول داریم و نه مسلمان هستیم. در رابطه با این موضوع خود مردمان اهل حق هم در سردرگمی به سر میبرن. اگر مسلمانید پس چرا مانند مسلمان ها نیستید واگر مسلمان نیستید چرا در فرقه شما از اسلام استفاده شده مثلاً روزه مال مسلمانهاست چرا شما روزه میگیرید البته اینم خودش جای بحث داره ولی واردش نمیشم که روزه اهل حق چیه چطوره .یا چرا اینقدر یاعلی یاعلی میگید ولی اعتقادی به حضرت علی ندارید ،در کلام ها بنده زیاد دیدم که علی علی میکنید ولی در ظاهر و باطن هیچ اعتقادی به حضرت علی ندارید . جالبه هر واقعه مهمی که در سایر ادیان وکتب آسمانی اتفاق افتاد اهل حق رفتن و ازش کپی کردن و کمی اونو تغییر دادند و به اسم حق به خورد جامعه ساده یارستان یا همون اهل حق میدن. منباب نمونه چند کپی از کپی های اهل حق رو میگم ۱.پناه گرفتن اصحاب کهف در غار و پناه گرفتن سلطان در غار .کپی گرفتن از اصحاب کهف با کمی تغییرات. ۲.قالی پرنده حضرت سلیمان وقالی پرنده سلطان. کپی گرفتناز قالی سلیمان نبی با کمی تغییرات . ۳.ماجرای ماهی حضرت خضر و موسی که ماهی برای خوردن همراه داشتن که ماهی زنده میشه و داخل دریا شروع به حرکت می‌کنه. اهل حق هم در رابطه با یکی از بزرگان فرقه این داستان رو کپی کردن منتها با کمی تغییرات ‌ ۴.ماجرای تولد حضرت عیسی که از مادری پاک و بدون همسر متولد شد و ماجرای متولد شدن بابایادگار و سایر بزرگان اهل حق .کپی از داستان حضرت عیسی با کمی تغییرات (بنده نمیخوانچم مطالب طولانی بشه به اون خاطر خلاصه میکنم) ۵.پل صراط وپل پردیور .حالا یه توضیحی بدم در در فرقه اهل حق کسی که از دنیا می‌ره روحش هزار دون باید طی کنه یعنی باید وارد هزار بدن بشه حالا این بدن میخواد بدن انسان باشه یا حیوان باشه یا درخت یا هرچیزی که باشه که این اعتقاد تناسخ یا همون دون به دون شدن برگرفته از اعتقاد هندی هاست . و........... اگر بخوام بنویسم بسیار طولانی میشه . واقعا ما مردمان یارستان تاکی باید کورکورانه از بزرگان مون که هیچ آگاهی ازهیچ چیزی ندارن تقلید کنیم .اگر واقع گرا باشیم میبینیم که اهل حق تمام اعتقادات خودشو از سایر ادیان و فرق گرفته شده . یکی از بزرگان اهل حق گفته بود که من در ادیان آسمانی هر چیز رو که خوب بوده وارد اهل حق کردم . بله آقا فرید عزیز چیزهایی که تایپ کردم اندکی بسیار ناچیزی از فرقه اهل حق بود که گفتم .امیدوارم کمی بی تعصب به این مطالب نگاه کنید و کمی تفکر کنید .

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.