واكنش خسروپرويز به نامه پيامبر (ص)
بسم الله الرحمن الرحیم
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی است که شایعاتی مبنی بر پاسخ خسروپرویز به نامه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در فضای مجازی منتشر میشود. متن شایعه به این صورت است:
شاید خیلی از شما دلیل ایمان نیاوردن خسروپرویز، شاه ایران به اسلام را این میدانید که پیامبر مسلمانان، نامه را با اسم وی آغاز نکرده و او نامه را پاره کرده ... اما حقیقت چیست؟! پیکی از اسلام به ایران آمد. خسروپرویز او را به حضور خواست. از وی درباره اسلام پرسید ... وی گفت: در دین ما پرستش خدا مهمترین مورد است! خسروپرویز گفت: ما 1100 سال است که خداپرستیم! پیک گفت: در اسلام زنده به گورکردن دختر، کار حرامی است! خسروپرویز گفت: مگر این کار را انجام میدادید، ننگ بر شما. دختران ما الهه هستند! پیک گفت: برده داری در اسلام حرام است! خسروپرویز گفت: ما از زمان کوروش بزرگ، برده داری نکردیم! پیک گفت: در اسلام همه برابرند! خسروپرویز گفت: در ایران، من هم اگر اشتباه کنم به دادگاه میروم! و تا آنجا بحث طول کشید که اسلام چیز جدیدی برای ایران نداشت! خسروپرویز نامه را پاره کرد و به پیک گفت: اگر شما الان میخواهید راه انسانیت را پیدا کنید، ما 1100 سال پیش آنرا پیدا کردهایم.
در پاسخ به این گفتار باید بگوییم:
- چنین گفتوشنودی سند تاریخی ندارد. به تعبیری روشنتر، این گفتگو، حاصل خیالبافی و توهمات یک شخص اسلامستیز است و ارزش پژوهشی ندارد.[1]
- متن نامه پیامبر اکرم در تاریخ موجود است و پیشتر در این باب سخن گفتیم.[2] نامه پیامبر توسط یکی از صحابه به نام عبدالله بن حذافة السهمی، به دربار خسروپرویز فرستاده شد.[3]
- خسروپرویز نه تنها پاسخی منطقی به نامه پیامبر نداد، بلکه نامه را پاره کرد (درید).[4] اکثر قریب به اتفاق منابع تاریخی چنین گفتهاند. و تنها احمد بن ابییعقوب بن واضح (مشهور به یعقوبی) در تاریخ مشهور خود گفت که وقتی عبدالله بن حذافة نامه را به خسروپرویز رساند، خسرو جواب نامه را نوشت و در میان حریر قرار داد و برای پیامبر فرستاد، وقتی عبدالله بن حذافة نامه را به پیامبر رساند، پیامبر فرمود که من به حریر او نیاز ندارم (در پی مال دنیا نیستم). پس پیامبر نامه و حریر را به خسروپرویز بازگرداند. البته یعقوبی در ادامه میگوید که چنین چیزی (پاسخ محترمانه خسروپرویز به پیامبر) ثابت شده نیست، بلکه قول دیگری هم وجود دارد و آن اینکه منابع تاریخی گویای این هستند که خسروپرویز نامه را پاره کرد (درید).[5] به هر روی بنا بر آنچه در منابع تاریخی آمده، خسروپرویز پس از خواندن نامه، متکبرانه و از روی غضب گفت: «یکتب إلی بهذا و هو عبدی [6] او (محمد) این نامه را به من نوشته است، در حالی که او بَرده من است (یعنی او كه در مقام از من پايينتر است،با چه جرئتی برای من اینگونه نامه نوشته است؟)» این در حالی است که پیامبر در نامه، خسروپرویز را با لحنی محترمانه به صورت "کسرای بزرگ ایران" خطاب کرد. لیکن تکبر خسروپرویز سبب شد که از پذیرش حق سر باز زند. وی -خسروپرویز- در گذشته نیز بارها در آزمونهای گوناگون کارنامهای بس زشت از خود برجای گذاشته بود.[7]
از ديگر سو، برخی جریانات، اصل نامه نوشتنِ پیامبر به خسروپرویز را انکار کرده و گفتهاند که هیچ نامهای نوشته نشد و این نامه جعلی است! در پاسخ باید بگوییم که اسناد متعدد تاریخی بر این امر (نامه پیامبر به خسروپرویز) گواهی دادند، پس نمیتوان به راحتی و بدون دلیل -یا از روی احتمالات- آن را انکار کرد. گذشته از این، دلیلی عقلی نیز وجود دارد که این نامه و شبیه آن نوشته شده است. قرآن، بر جهانی بودنِ رسالت محمد (صلی الله علیه و آله) تأکید دارد، از ديگر سو، قرآن بر اتمام رسالت و اکمال دین و اینکه محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) وظایف خود را در ابلاغ وحی -از جزء و كل- به صورت کامل انجام داده است، تأکید میکند (مائده:3)، در صورتیکه اگر پیامبر، پیام خود را به گوش سرانِ تمدنهای در دسترس آن روز نرسانده باشد، پس انجام رسالت معنی نخواهد داشت (تنها در حالتی اتمام حجت و انجام رسالت معنی دارد، که پیامبر حداقل به بزرگان و سران مللِ در دسترس، پیام خود را ابلاغ کرده باشد) و این چنین است که نامه پیامبر به خسروپرویز (کسرای ایران)، و دیگر سران کشورها -که در تاریخ آمده [8]- پشتوانه عقلانی و تاريخی دارد و به راحتی نقض پذیر نیست.
پس از اينكه خسروپرويز، نامه را دريد، به حاكم ايرانیِ يمن (كه دستنشانده ساسانيان بود) دستور داد تا محمد (ص) را دستگير و آزار دهند. آنان (حاكم ايرانیِ يمن و نمايندگانِ او) نيز از يمن به مدينه رفتند و در اثر رخداد حوادثی عجيب، مسلمان شدند.[9]
گذشته از اين سخنان، گفتگوی جعلی ميان پيك پيامبر و خسروپرويز، به روشنی نشانگر ضعف اطلاعات تاريخیِ جاعلان است، به زبانی گوياتر، متن مورد ادعا به طرزی ناشيانه جعل شده است! چه اينكه سخنانی كه به خسروپرويز نسبت داده شده است، اكثراً خلاف آموزههای زرتشتی و ساسانی است.[10]
پینوشت:
[1]. اصولاً نمیتوان از جریان باستانگرای ضدّاسلام، توقع منطق و ادب داشت. چه اینکه مبنای باورها و رفتارهای آنان بر امری بس زشت و فاسد بنا شده است. بنگريد به «داستان ایمان آوردن گشتاسپ به زرتشت».
[2]. بنگريد به «متن نامه پيامبر به خسروپرويز»
[3]. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، بیروت: روائع التراث العربی، 1387 ه.ق، ج 2، ص 454؛ تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران: انتشارات اساطیر، 1375، ج 3، ص 1142؛ ابن اثیر جزری، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ترجمه: عباس خلیلی، ابوالقاسم حالت، تهران: مؤسسه مطبوعات علمی، 1371، ج 5، ص 185؛ ابو علی بلعمی، تاریخ بلعمی، تهران: انتشارات سروش، 1378، ج 3، ص 226؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت: دار الجیل، 1992. ج 3،ص 889؛ احمد بن علی بن حجر العسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابة، بیروت: دارالکتب العلمیة، 1995، ج 1، ص 463؛ خیر الدین الزرکلی، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت: دار العلم للملایین، 1989، ج 4، ص 78؛ أحمد بن یحیی بن جابر البلاذری، کتاب جمل من انساب الأشراف، بیروت: دار الفکر، 1996، ج 1، ص 215؛ طبقات ابن سعد، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، 1374. ج 4، ص 170؛ ابن هشام، زندگانی محمد (ص) پیامبر اسلام، ترجمه سید هاشم رسولی، تهران: انتشارات کتابچی، 1375، ج 2، ص 385؛ ابن هشام، السیرة النبویة، بیروت: دار المعرفة، ج 2، ص 607؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت: دار الفکر، 1407 ه.ق. ج 4، ص 180-269؛ مطهر بن طاهر مقدسی، آفرینش و تاریخ، ترجمه محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، نشر آگه، 1374، ج 1، ص 520؛ ابن فقیه همدانی، ترجمه مختصر البلدان (بخش مربوط به ایران)، ترجمه ح. مسعود، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، 1349، ص 167؛ ابن خلدون، دیوان المبتدأ و الخبر (تاریخ ابن خلدون)، تحقیق خلیل شحادة، بیروت: دار الفکر، ۱۹۸۸، ج ۲ ص ۴۵۱؛ شمس الدین محمد بن احمد الذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، بیروت: دار الکتاب العربی، 1993، ج 3، ص 343؛ أبو الحسن علی بن الحسین المسعودی، التنبیه و الإشراف، القاهرة: دار الصاوی، (افست قم: مؤسسة نشر المنابع الثقافة الاسلامیة). ص 225؛ احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت: دار صادر، ج 2، ص 77.
[4]. ابن عبدالبرّ، همان، ج 3،ص 889؛ احمد بن علی بن حجر العسقلانی، همان، ج 1، ص 463-465؛ طبقات ابن سعد، همان، ج 4، ص 170؛ ابن کثیر، همان، ج 4، ص 269؛ مطهر بن طاهر المقدسی، البدء و التاریخ، بورسعید: مکتبة الثقافة الدینیة. ج 4، ص 228 - ج 3، ص 170؛ مطهر بن طاهر مقدسی، آفرینش و تاریخ، ترجمه محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، نشر آگه، 1374، ج 1، ص 520؛ ابن فقیه همدانی، همان، ص 167؛ ابن خلدون، همان، ج ۲ ص 451؛ تقی الدین أحمد بن علی المقریزی، إمتاع الأسماع، بیروت: دار الکتب العلمیة، 1999، ج 10، ص 61؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، بیروت: دار التراث، 1967، ج 2، ص 654، أبو الحسن علی بن الحسین المسعودی، ص 225.
[5]. احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت: دار صادر، ج 2، ص 77؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1371، ج 1، ص 442-443.
[6]. ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت: دار الفکر، 1986. ج 4، ص 269؛ ابن خلدون، دیوان المبتدأ و الخبر (تاریخ ابن خلدون)، بیروت: دار الفکر، ۱۹۸۸، ج ۲ ص ۴۵2؛ تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، بیروت: دار التراث، 1967، ج 2، ص 655؛ ابن اثیر جزری، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، همان، ج 2، ص 213؛ أبوالفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد ابن الجوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، بیروت: دار الکتب العلمیة، ج ۳ ص ۲۸۲
[7]. بنگريد به «خسرو پرویز در آزمون اندیشهی انسانی»
[8]. در منابع متعدد تاريخی آمده است كه محمد رسول الله (صلی الله عليه و آله) به هشت تن از سرانِ ملتها (از جمله خسروپرویز پادشاه ايران) نامه فرستاد. بنگريد به: تاریخ بلعمی، همان، ج 3، ص 226؛ ابن هشام، زندگانی محمد (ص) پیامبر اسلام، ترجمه سید هاشم رسولی، تهران: انتشارات کتابچی، 1375، ج 2، ص 385
[9]. بنگريد به «حقایقی شگفتانگیز از مسلمان شدن ایرانیان یَمَن به دست پیامبر» و «ایرانیان و جهاد علیه اعراب مرتد در عصر پیامبر»
[10]. تناقضات آيين زرتشتی با توحيد؛ بنگريد به «نفی توحید افعالی در اوستا»، «نفی توحید ذاتی در دین زرتشتی» و «ضعف و نقص در ذات اهورامزدا ؟»
در باب جايگاه زنان و دختران، بنگريد به «بانوی ایرانی ! اسلام برای تو چه ارمغان آورده ؟!»
در باب بردهداری در ايران باستان، بنگريد به «تأیید مطلق بردهداری در دین زرتشتی»،«آیا کورش برده داری را لغو کرد؟»، «بردهداری در عصر هخامنشیان»
در باب عدم وجود عدالت اجتماعی در عصر ساسانيان، بنگريد به: «نظام طبقاتی و ترویج بردهداری در ایران باستان»، «حکومتِ انوشیروان، بر پایه تبعیض و اختلاف طبقاتی» و «جزئیاتی از نظام طبقاتی ایران باستان، آنچه نمیخواهند ما بدانیم!»
دیدگاهها
ایرانی
1395/11/08 - 04:17
لینک ثابت
زمان خسرو پرویز که فکر نکنم
ایرانی
1395/11/10 - 00:51
لینک ثابت
درود ،دوست عزیز متشکرم که
saman
1395/11/11 - 09:31
لینک ثابت
سلام. در این دو لینک اسناد
آذر کیش
1395/11/15 - 17:13
لینک ثابت
ببینم آقای سامان آدرس لبنک و
saman
1395/11/15 - 18:56
لینک ثابت
در آن لینک که ارائه شده،
اهورا مزدا
1399/08/30 - 02:51
لینک ثابت
آقا ی سامان این چیزی هست که
اهورا مزدا
1399/08/30 - 02:48
لینک ثابت
با شما موافقم
ناشناس
1401/03/18 - 20:07
لینک ثابت
لطفا با احترام برخورد کنید تا
جاوید
1396/01/18 - 13:47
لینک ثابت
بسمالله الرحمن الرحیم
مریم
1396/01/28 - 01:56
لینک ثابت
لایککککککککککککک
آریاس
1399/11/27 - 13:53
لینک ثابت
وقتی بخوایم اگاهانه و عاقلانه
saman
1399/11/27 - 13:59
لینک ثابت
در همین مقاله 30-20 تا سند
ناصرمیقانی
1396/04/08 - 23:14
لینک ثابت
سلام برای هموطنان عزیز
khanamir
1396/08/26 - 02:19
لینک ثابت
متاسفانه ایران پر از خائن
موحد
1396/09/02 - 11:08
لینک ثابت
والا بلا من نصف عمرم تاریخ
مبینا
1396/09/12 - 18:01
لینک ثابت
میدونی تاریخ ما طوریه که هر
نرگس
1397/01/26 - 21:50
لینک ثابت
ده ها هزا لايك
هدی
1397/02/01 - 14:37
لینک ثابت
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
امیر
1397/02/06 - 22:41
لینک ثابت
بهترین دین انسانیت هست.خود
saman
1397/02/07 - 11:13
لینک ثابت
اینکه کسی بگوید عربستان مهد
پارسيم
1397/03/28 - 16:00
لینک ثابت
واقعا كه خيلي شرم اوره،كه
سیروس صدقی
1397/04/20 - 15:50
لینک ثابت
سلام واقعا برای شما متاسفم
حسین
1397/05/13 - 23:08
لینک ثابت
وقتی وارد این سایت شدم قصدم
فردین
1397/06/28 - 01:16
لینک ثابت
آقا ما زوری اسلام نمیخوایم
saman
1397/06/28 - 08:53
لینک ثابت
پیشنهاد میکنم اسلام زوری (؟!)
ناشناس
1401/03/18 - 20:13
لینک ثابت
مانی قبول اما مزدک واقعا
saman
1397/06/28 - 09:03
لینک ثابت
اگر اسلام زوری (؟!) نمیخاید
ب نام خدا
1400/02/13 - 07:41
لینک ثابت
ب نام خداوند بخشایشگر
ناشناس
1397/10/22 - 11:49
لینک ثابت
خیلی خوب
ناشناس
1397/10/22 - 14:00
لینک ثابت
از زحماتتون متشکریم
ایرانی
1398/06/23 - 18:17
لینک ثابت
ز شیر شتر خوردن و سوسمار عرب
saman
1398/06/23 - 20:19
لینک ثابت
حکیم فردوسی میفرماید: منم
saman
1398/06/23 - 20:22
لینک ثابت
مولانا: همه شاهان تاریخ، گدای
علی
1399/03/23 - 00:55
لینک ثابت
اقای متفکر ومثلا دانا که حرکت
saman
1399/03/23 - 10:14
لینک ثابت
1. خسرو پرویز اگر عاقل بود،
جهانگیر
1399/08/07 - 22:52
لینک ثابت
درود و سپاس .خلاصه بحث این
saman
1399/08/08 - 00:01
لینک ثابت
پاسخ به دیدگاه جناب جهانگیر:
انسانم از نسل ادم
1400/02/13 - 07:34
لینک ثابت
بسم الله الرحمان الرحیم
صفحهها
افزودن نظر جدید