بهائیت وشیخیه
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/bb_khtb_1.jpg?itok=TlPSALOw)
کسی که ادعای نبوت و نمایندگی الهی میکند، باید نشانههای الهی بودن خود را همراه داشته باشد، از جملهی این نشانهها، آوردن معجزه، صداقت در گفتار و داشتن اخلاق الهی است و این امور در علی محمد باب که مدعی بابیت بود، وجود ندارد. علی محمد باب بعدها پا را فراتر گذاشته و ادعای نبوت و در آخر نیز ادعای الوهیت کرد و در آخر هم توبه کرد.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/hh5.jpg?itok=mFX3dyVf)
دلیل و انگیزهی حساسیت و اقداماتی را که از سوی مسلمانان در مقابل بهائیت پیش آمده، میتوان درحمایت بهائیت از اسرائیل پیدا کرد، البته برای اینکه گمراهی بهائیت روشنتر از پیش نمایان شود، میتوان به یکی از گزارشهای ساواک در سال 46 که مبین کمک مالی بهائیان به بیت العدل برای مقابله با اعراب و مسلمین است، اشاره کرد.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/00094_0.jpg?itok=VMTNsJBX)
شیخیه با مطرح کردن اعتقاداتی همچون رکن رابع و نیابت امام زمان (ارواحنا فداه) در عصر غیبت، زمینهی پیدایش بابیه و بهائیه را فراهم آوردند. بعد از ننگی که بهائیان به بار آوردند، مشایخ شیخیه برای اینکه خود را از رفتارهای ناشایست این فرقهی ضاله تطهیر کنند، دست به تکفیر بهائیان زدند و آنها را کافر، نجس و مشرک دانستند.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/047_0.jpg?itok=DT1z1Iz1)
حسینعلینوری در زمان حیات خود چندین بار ادعای خدایی نمود و مردم را به پرستش خود دعوت کرد. رهبران بعد از وی برای معقول جلوه دادن ادعای او دست به توجیهاتی زدهاند، از جمله اینکه مدعی شدهاند برای عبادت احاطهی علمی به معبود لازم است و چون ما نمیتوانیم به خدا علم پیدا کنیم، در نتیجه باید هنگام عبادت حسینعلی را مد نظر قرار دهیم.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/00094.jpg?itok=5T4GKdg-)
آیت الله مکارم شیرازی، بهائیان را کافر حربی، نجس و مرتد میداند و هرگونه معامله یا کمک به پیروان این فرقهی ضالهی را جایز نمیدانند. وی رفت و آمد و رفاقت با افراد این فرقه را ممنوع اعلام کرده و فرموده: تنها در صورتی میتوان به این رابطهها ادامه داد که امید هدایت آنها وجود داشته باشد. همچنین ایشان ازدواج با آنها را جایز نمیدانند.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/11111_0.jpg?itok=vUA_BF6F)
یکی از مباحثی که در بهائیت مطرح است و در عمل با گفتار بهائیان متناقض است، بحث عدم مداخله در امور سیاسی میباشد. رهبران بهائیت در گفتههایشان پیروان خود را به مداخله نکردن در امور سیاسی سفارش میکنند و میگویند هرکس در امور سیاسی مداخله کند، بهایی نیست و از بهائیان به شمار نمیآید. اما در عمل خلاف این را شاهد هستیم.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/ghiyamat_1.jpg?itok=voO6yvL5)
از قرآن کریم و روایات به دست میآید که عالم آخرت، جای تکلیف نیست؛ بلکه محل جزاء و پاداش است. در آیات متعددی از روز قیامت به روز جزاء یاد شده است، و یا به صراحت آمده است که در روز قیامت، پاداش اعمال انسانها بطور کامل و مستوفی داده خواهد شد؛ در نتیجه آخرت جای پاداش است نه سرای عمل و لذا تکلیفی در قیامت بر انسان وجود ندارد.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/n00001710-b.jpg?itok=dBTSetjV)
بهائیان قیامت را انکار کرده و آن را به ظهور حسینعلینوری تعبیر کردهاند؛ از دلایلی که برای انکار معاد مطرح میکنند «عدم امکان معرفت عالم ملکوت است»، در پاسخ به این شبهه سه جواب میدهیم: اولاً: معرفت اجمالی کفایت میکند، ثانیاً: ابزار شناخت منحصر در حس نیست و ثالثاً: حقانیت قیامت به وسیله ادلّهی عقلی به اثبات رسیده است.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/00096.jpg?itok=FdOp2K_y)
پیروان بابیه و بهائیه، برای حفظ موجودیت خود، از احسایی و رشتی حمایت کرده و آنها را مبشر باب و بهاء میدانند. اشراق خاوری، بزرگترین نویسندهی بهائی، احسایی را بسان کوکب درخشندهای میداند که برای بیدار کردن فرقهی شیعه، مبعوث شده است و حاج میرزا جانی کاشانی، احسایی را برگزیدهی موحدین، صفوهی اخیار و برگزیدهی شیعیان دانسته است.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/12345_19.jpg?itok=BuHfJ-bG)
یکی از ادعاهای میرزا حسینعلی نوری، معروف به بهاءالله، ادعای امّی بودن است. با بررسی این ادعا در کتب بهائیان پی میبریم که نه تنها این شخص امّی نبوده و از علم الهی لدنی برخوردار نبوده است، بلکه با اثبات عدم امّی بودن بهاءالله، ثابت میشود که ادعای پیغمبری این شخص نیز کذب و دروغ بوده است و جهت عوامفریبی بوده است...
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/sbhy_mhtdy_0.jpg?itok=Fq1skKeW)
با توجه به اینکه بهائیان ادعای عصمت سران خود را دارند، اظهارات متناقض عباس افندی و شوقی درمورد صبحی، معصومیت یکی از آنان را خدشه دار میکند و چنین امامی لایق پیشوایی نیست. عبدالبهاء دربارهی صبحی چنین میگوید: «شکر کن خدا را که چنين پسر روح پروري به تو داد، جناب صبحي به خدمات مرجوعه مشغول و هذا من فضل ربنا الرحمن الرحيم !
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/57844.jpg?itok=Wz-357nT)
فرقهی ضالهی شیخیه برای اعلام جدایی و انشعاب از شیعهی دوازده امامی، اسامی متعددی را برای خود قائل شده است که به آنها افتخار میکند. هر چه علمای شیعه از ایشان خواستند تا به این عمل فرقهگرایانهی خود پایان دهند، لیکن آنان عملاً موافقت نکردند. پیروان احسایی به «شیخیه، کشفیه، پائینسری، احسائیه و رکنیه و...» مشهور هستند.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/00098.jpg?itok=MVqHxI5y)
فرقهی شیخیه، بسان فرقهی مفوضه به انحراف رفته و اعتقاد دارد که ائمه (علیهم السلام) خالق موجودات عالم هستند. شیخیه بارها به سبب این اعتقادش مورد تکفیر علمای شیعه قرار گرفت. شیخ احمد احسایی میگوید: «چـرا اسـتبعاد در خالقيت ائمه مینمايند و حال اين كه «تباركالله احسن الخالقين» گواه بر آن است كه به جز خداوند، خالق ديگر هست!
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/22222222222222222.jpg?itok=3VK8Exxj)
افرادی در تاریخ هستند که پا را فراتر از تقلب روزمره گذاشته و به فکر تقلب کلام الهی و ساخت دین قلابی و مرید پروری بودند، میرزا حسینعلی نوری از جملهی این افراد بوده و در یکی از ادعاهای خود از این قاعده نادرست استفاده نموده و کلام الهی را به طور دیگری برای فریب خوردگان فرقهی ضالهی خود استفاده نموده است.