بهائیت وشیخیه
حکومت پهلوی که با کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299 قدرت را در ایران از آن خود ساخت در دهههای 40 و 50 فرصت زرینی را برای بهائیان فراهم ساخت تا با قبضهی پستهای کلیدی عقدهی دیرین خویش را باز کنند.
صورت دستخط حضرت نقطه ی اولی به ناصرالدین شاه در اوقات ولیعهدی او در تبریز که بر علما جوابی نوشته اند: فداک روحی الحمد لله کما هو اهله و مستحقه که ظهورات فضل و رحمت خود را در هر حال بر کافه ی عباد خود شامل گردانیده فحمدا له ثم حمدا که مثل آن حضرت را ینبوع رأفت و رحمت خود فرموده ....
آیت الله نورمفیدی به فرقه بهائیت اشاره کرد و با بیان این که بهائیت دین نیست خاطرنشان کرد: بهائیت یک ادعای کذب و دروغین از یک سید دیوانه است.
عباس افندي صلاح نديد كه كتاب كشف الغطاء با دارا بودن چنان مايههاي ضد انگليسي، و در حالي كه زد و بندهايي صورت پذيرفته بود، انتشار يابد.و همین یکی از مهمترین علل جمع آوری این کتاب شد.
بهائیان وقتی در توجیه ادعای خدائی و خدا آفرینی بهاءاله در تنگنا قرار می گیرند مثل خود میرزا به مطالب کهنه صوفیان متوسل می شوند
بهاءالله با استفاده از اين فضاي آشوب زده و پريشان با زيرکي و سياست به استحکام جايگاه خود و تضعيف موقعيت يحيي ازل در ميان بابيان پرداخت
در دهه اخیر جریانی نوظهور به نام سید احمد الحسن " جریان مدعی یمانی " شکل گرفته است که مطالعه تاریخ، نحوه شکل گیری و برخی عقاید این گروه شباهت های بسیار زیادی به فرقه ضاله بهائیت دارد .
در اين مطلب نقش برخي از افراد بهائي را در دستگاه پهلوي (مانند سازمان ساواك - عرصه فرهنگ - مدارس و دانشگاهها) مطالعه ميكنيد.
با تلاشهاي جدي سفير روسيه در تهران پس از چهار ماه ميرزا حسينعلي ازحبس سياه چال طهران رهائي يافت امّابه دستور حکومت ايران ، ديگر حق اقامت در ايران را نداشت
جناب بهاءالله نه تنها غیر بهائیان را از دایره انسانیت خارج میداند ، بلکه به فتوای ایشان هرکس که آنها را آدم بداند ، او نیز از جمیع فیوضات رحمانی محروم است.حق شهروندی پیشکش!
اتفاقي دردناك از وجود بهائيت و انجمن حجتيه در صدا و سيما البته در كنار ساير فرق و مكاتب منحرف.
بابیان و بهائیان برای حق جلوه دادن خود و نفوذ در اذهان مردم، از چند آیه قرآن سوءاستفاده نموده اند و برای فریب عوام بی خبر، طبق خواسته خود این آیات را معنی و تفسیر نموده اند.
رسانه هاي رژيم صهيونيستي در كنار مسئولان سياسي، قضايي و اقتصادي خود از اين تشكيلات به طور وسيع حمايت كرده اند. اين حمايت مقطعي نبود، بلكه در گذر زمان ادامه داشته است و دارد.
برخي از محققين ميرزا يحيي صبح ازل را جانشين باب دانسته مي نويسد: که اگر گفته و نوشته سيد باب صحيح باشند پس از او جانشين سيد باب، ميرزا يحيي است