حجاب در اديان الهی

  • 1392/11/27 - 19:50
اعتقادي وانكار خدا و ماورا طبيعت ، برعكس فكر مي كند و ازمنظر اين گونه انسان‎ها هرچه عريان ترولخت تر باشند فرهنگ ومتمدن‌تر به حساب مي‎آيند . ومتاسفانه دختران وزنان مسلمان بدون كوچك‎ترين تأمل وتفكر و مطالعه‎اي چشم بسته به دنبال اين فرهنگ فاسد افتاده اند وطوطي وار آن را تقليد مي‎كنند. در حالي كه سنت وتاريخ گذشتگان خود را به فراموشي سپرده است.

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اهميت حجاب تا جايي است كه در تمام اديان الهي و غير الهي به آن پرداخته شده است. حتي در ايران باستان و بالاتر از آن تقریباً در تمام جوامع انساني و بدوي آن را رعايت می‌کردند. متأسفانه دنياي فاسد غرب به خاطر انحرافات ديني و انكار خدا و ماوراي طبيعت، دچار انحطاط و سقوط اخلاقي شده است و اين سقوط تا جایی است كه در بعضي موارد از حيوانات نيز گوی سبقت را ربوده‌اند و از آن‌ها نيز پست‌تر شده‌اند. در اين جوامع زن هر چه عریان‌تر ظاهر شود متمدن‌تر، با شعورتر، و فرهنگ‌تر تلقي خواهد شد. در صورتي كه اگر برهنگي و عرياني ملاك باشد بزهای عالم بايد بسيار متمدن‌تر از اين زنانی باشند كه تازه يادشان آمده كه بايد اين راه را بروند...

اين فرهنگ فاسد همچون گردابي شده است كه تمام جوامع انساني را در می‌نوردد و در خود غرق می‌کند. جامعه ما مسلمانان و زنان و دختران مسلمان نيز از اين گرداب خروشان در امان نمانده و تبعات آن ماها را نيز در برگرفته است. در این مقاله مختصر قصد داريم كه دور نمایی از فرهنگ حجاب در جوامع گذشته و تاريخ گذشتگان و ادياني كه به اين مقوله پرداخته‌اند را ورق بزنیم. و نيم نگاهي نيز داشته باشيم به سيره فراموش شده بزرگان ديني خودمان، كه به اندازه اي حجاب و پوشش در نگاه اين عزيزان مهم بوده است كه خداوند عالم به خاطر همين طرز نگاه و عمل، آنان را برگزيده عالم و عصاره هستي قلمداد كرده است.

حجاب در آيين زرتشت

پژوهش‌ها نشان می‌دهد كه زنان ايراني، از زمان مادها كه نخستين ساكنان اين ديار بوده‌اند داراي حجاب كاملي بوده‌اند. اين حجاب در دوران سلسله هاي مختلف پارس‌ها معمول بوده و زنان ايراني همواره از حجاب كامل برخوردار بوده‌اند. برابر متون تاريخي در همه زمان‌ها،  پوشاندن موي سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رايج بوده است.

 جايگاه فرهنگي پوشش در میان زنان نجيب ايران زمين به گونه‎اي بوده است كه در دوران سلطه كامل شاهان، هنگامي كه خشايار شاه، به ملكه «وشی» دستور داد كه بدون پوشش به بزم بيايد تا حاضران زيبائي اندام او را بنگرند امتناع كرد و بخاطر همين سر پيچي به حكم دادوران، عنوان «ملكه ايران» را از دست داد [۱]

درزمان ساسانيان، افزون بر چادر، پوشش صورت نيز در میان زنان اشراف معمول شد. به گفته ويل دورانت پس از داريوش، زنان طبقات بالاي اجتماع جرئت نداشتند كه جز در تخت روان، روپوش دار از خانه بيرون بيايند؛ و هرگز به آنان اجازه داده نمی‌شد كه آشكارا با مردان، رفت و آمد كنند. زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردي حتي پدر و برادرشان را ببينند. در نقش‎هائي كه از ايران باستان برجاي مانده هيچ صورت زني ديده نمی‌شود و نامی از ايشان نيامده است. [۲]

برخي از انديشمندان و تمدن نگاران ايران را منبع اصلي ترويج حجاب در جهان می‌دانند. بنا به گفته موبد رستم شهرزاد، پوشش زنان بايد به گونه اي باشد كه هيچ يك از موهاي سر زن از سرپوش بيرون نباشد. در خرده اوستا چنين آمده است «نامي زت واجیم» همگي سر واپوشيم و همگی نماز وكريم بدادار اهورامزدا. يعني همگي نامي از تو بر گوییم و همگان سر خود را می‌پوشانیم و آن گاه اهورامزدا را نماز می‌کنیم.

حجاب در آیین يهود

ويل دورانت می‌گوید: گفت‌وگوی علنی ميان ذكور و اناث حتي بين زن و شوهر از طرف علماء يهود ممنوع بود. دختران را به مدرسه نمی‌فرستادند؛ و در مورد كسب اندك، علم را به ويژه چيز خطرناكي می‌دانستند. [۳] پوشاندن موي سر، خلاف بود كه مرتكب آن را مستوجب طلاق می‌ساخت. زندگي آن‌ها منزه از خطاي جنسي بود.

 زنان آنان، دوشيزگاني محجوب، همسراني كوشا، ‌مادراني پر زا و امین بودند و از آنجا كه زود وصلت می‌کردند، فحشا به حداقل تخفيف پيدا می‌کرد. [۴]

در کتاب مقدس وجوب پوشاندن موي سر، لزوم پرهيز از زنان فريبكار و بيگانه، نهي از لمس و تماس، و واژه چادر، نقاب و برقع آمده است.

به گفته ويل دورانت در تلمود، كه اصلی‌ترین كتاب فقهي يهود است بر لزوم پوشاند سر از نامحرمان، لزوم سكوت زن و پرهيز از هر گونه آرايش براي ساير مردها، پرهيز از نگاه زن و مرد به هم و لزوم پرهيز از هر امر تحريك آميز تاكيد شده است. [۵ ]

در تلمود آمده است، كه اگر رفتار زن فضيحت آميز باشد، شوهر حق دارد او را  بدون پرداخت مهريه، طلاق دهد وزناني كه در موارد فوق به رفتار آن‌ها اشاره شد، ازدواج با آن‌ها باطل است. زني كه از قوانين ديني يهود سر پيچي می‌کند فی‌المثل بدون پوشش موي سر خود ميان مردان می‌رود، يا در كوچه و بازار پشم می‌ریسد و با هر مردي با سبك سري گفتگو می‌کند و یا زني كه با شوهرش، به والدين او دشنام می‌گوید را می‌توان طلاق داد.

حجاب در مسيحيت

در آیین مسيحيت، پوشش، اهميت زيادي داشته و زنان معتقد به حضرت مسيح (علیه السلام) می‌کوشیدند مانند حضرت مريم (علیه السلام) موي خود را بپوشانند و با حجاب وارد جامعه شوند. نقاشان مسيحي به خصوص نقاشان قدیمی‌تر تصوير حضرت مريم را با پوشش و حجاب كامل می‌کشیدند. همچنين از گذشته تا زمان حاضر زنان راهبه و قدیس، يكي از کامل‌ترین حجاب‌ها را انتخاب کرده‌اند. اين امر نشان می‌دهد كه از نظر آنان، داشتن حجاب، به دين داري نزدیک‌تر و در پیشگاه خدا پسنديده تر بوده است.

قضیه برخورد حضرت موسي (علیه السلام) با دختران شعیب در عهد جديد نيز آمده است؛ و این دليل بر پوشاندن موي سر به ويژه در مراسم عبادي و باوقار بودن، و امین بودن زن، و نهی از نگاه ناپاك به بيگانگان را خاطر نشان كرده و می‌گوید: كسي كه به زني نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا كرده است. پس اگر چشم راست تو بلغزد، ‌قلعش (جدا) کن؛ و از خود دور انداز. زيرا بهتر از آن است كه عضوي از اعضايت تباه گردد از آن كه تمام بدنت  در جهنم افكنده شود. [۵]

افراط حجاب در مسيحيت :

تا قبل از سن  هجده سالگي، زنان حتي معيشت خود را از طريق كار در منزل تأمين مي‌كردند۶) در آتن، زنِ متعلق به خانواده مرفه در اتاق‌هاي جداگانه زندگي مي‌كردند و شب‌ها در را به رویش قفل مي‌كردند تا از ديگران جدا باشد. [۷]هيچ زني حق نداشت پرستار، بازيگر، دبير يا چيزي نظير آن بشود؛ چون مشاغل بيروني را براي آن مناسب نمي‌ديدند.[۸]

حجاب در اسلام

در قرآن آیاتی در مورد حجاب و پوشش زنان و مردان وجود دارد که به صورت روشن و کامل به مقوله پوشش زنان و مردان اشاره دارد: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً»؛«ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسری‌های بلند] خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آن‌ها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.» ( ۹)
در روايات نيز پوشيدن جامه بدن‏نما و نازك، نزد نامحرم، [۱۰] آرايش و استعمال عطر در خارج از خانه،[۱۱] اختلاط فساد برانگيز زن و مرد [۱۲]، دست دادن و مصافحه با نامحرم [۱۳] و تشبه به جنس مخالف[۱۴] منع شده است و مردان با غيرت، [۱۵] به هدايت و كنترل همسر و دختران، عفت نسبت به زنان مردم [۱۶] و دورى از چشم‏‎چرانى توصيه شده‎‏اند.

حضرت فاطمه(س) و حجاب

فاطمه (سلام الله) مظهر عفاف و تقوی سرمشق و سرور تمامي زنان مسلمان است. روزي پیامبر (صلی الله علیه و آله) از صحابه پرسيد: چه چيز براي زنان از همه بهتر است. ياران ندانستند، علی (علیه السلام) خدمت فاطمه (سلام الله) رسيد و آن را از وی پرسيد، ايشان  پاسخ داد: از همه بهتر اين است كه نه آن‌ها مردان بيگانه را ببيند و نه مردان بيگانه آنها را. چه كسي اين پاسخ را براي تو بيان كرد؟ عرض كرد: فاطمه (سلام الله) و حضرت فرمود :او پاره تن من است. [۱۷]

روشن است كه علي (علیه السلام) پاسخ را مي دانست و سؤال از ان بزرگوار براي طرح مقام والا و مکانت عظيم فاطمه اطهر است. جايگاه بلند و شخصيت والاي حضرت زهرا (سلام الله) روشن‌تر از آن است كه نياز به گفتگو داشته باشد. در رواياتي آمده است كه به هنگام تولد لباسي از بهشت براي ان حضرت، آورده شد و جسمش پوشش كامل يافت تا زمینه براي تعالي روحش باشد. زهراي اطهر اين برترين الگوي زن و عالی‌ترین چهره‌ی بشريت گو اینکه فريادگري عليه ظلم را پیشه دارد، و ستم بر امام خويش را برنمی‌تابد و از محدوده خانه پا به بيرون می‌نهد و در اجتماع حضور می‌یابد و با  بلیغ‌ترین جمله‌ها از حق و حقیقت دفاع می‌کند، اما اين همه در نهایت آزرم، حیا و عفاف است: او در حالی كه مقنعه را محکم به سربسته و خود را در جامعه اي فراگير پيچيده بود در جمع زنان بني هاشم درحالی‌که جامه هاي بلندش قدم‌ها را پوشيده داشت با ابهت و متانت شگرفي قدم برمی‌داشت، و برای همگامان راه رفتن او گام زدن رسول الله (صلی الله علیه و آله) را به ياد می‌آورد و...

آن حضرت اين منش را پس از رحلت نيز پاس می‌دارد و دستور می‌دهد قامت بي جانش را در حفاظي قرار دهند كه حجم بدن نمايان نباشد. اسما بنت عميس می‌گوید: روزي فاطمه (سلام الله) به من فرمود: من از کار مردم مدينه كه زنان خود را بعد از وفات،   به صورت ناخوشايندي  براي دفن می‌برند و تنها پارچه اي بر او مي افکنند که حجم بدن از پشت آن نمايان است ناراضی‌ام.

اسما گفت: من در سرزمین حبشه چيزي دیده‌ام كه با آن جنازه مردگان را حمل می‌کنند شاخه‌هایی از درخت نخل را برمی دارند و به صورت تابوت مخصوصي درمي آورند،  پارچه اي روي چوب‌های آن می‌افکنند سپس بدن را درون آن می‌گذارند به گونه اي كه بدن پیدا نمی‌شود. هنگامي كه فاطمه (سلام الله) اين مطلب را شنيد، تبسم نمود و اين تنها تبسم او بعد از وفات رسول (صلی الله علیه و آله) بود. [۱۸]

به جهت اهميت موضوع چنين وصيت فرمود :براي من تابوتي تهيه كن كه در موقع حمل جنازه بدنم پيدا نباشد و طرز ساختنش چنين و چنان باشد. اين بانوي اطهر با اين همه عظمت و جلالت و حراست از جايگاه بلند عفاف در زندگي، چون وارد قيامت شود فريادي بر خواهد آمد كه:اي مردم چشم‌هایتان را ببنديد تا فاطمه (سلام الله) دختر رسول اكرم عبور نمايد  [۱۹] .پيروي از آن بزرگوار و الگو گيري آن حضرت درگرو آن است كه زن مسلمان چون  او حق را پاس دارد و بسان او از عفاف و حرمتش حراست كند و همانند آن حضرت پوشش كامل را رعايت نمايد و وجود و زندگي و رفت و آمد و حضورش در جامعه نمادي از عفاف آزرم و شکوه باشد.

پس معلوم شد كه تفاوت اساسى حجاب اسلامى با حجاب اديان گذشته، در اين است كه اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان، با تعديل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفريط، سهل‏ انگارى مضرّ يا سخت‏گيرى بى‏ مورد به جامعه بشرى ارزانى داشته است. حجاب اسلامى همچون حجاب مورد توصيه پاپ‌ها، به معناى حبس زن در خانه يا پرده ‏نشينى و دورى از شركت در مسايل اجتماعى نيست؛ بلكه بدين معناست كه زن در معاشرت خود با مردان بيگانه، موى سر و اندام خويش را بپوشاند و به جلوه ‏گرى و خود نمايى نپردازد تا در جامعه، غريزه آتشين جنسى تحريك نگردد؛ بلكه در محيط خانواده، اين غريزه به صورت صحيح ارضا گردد.

 

۱- جليل ضیاء پور، پوشاك باستاني ايرانيان از كهن‌ترين زمان، ‌ص ۱۷، ۲۶.
۲- ويل دورانت، تاريخ تمدن،‌ ترجمه احمد آرام و ديگران، ج ۱، ص ۵۵۲.
۳- همان، ج ۲، ص ۷۸؛ برتاند راسل، زناشوئي و اخلاق، ص ۱۳۵
۴- ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج ۱۲، ص ۶۶.
ويل دورانت، تاريخ تمدن، ‌ج ۱۲ ص ۶۲
تورات، كتاب اشعياء نبي، باب سوم، فقره ۱۶ ـ ۲۶.
عهد عتيق‌،سفر اعداد، باب ۵، فقره ۱۸.
همان، كتاب روث، باب دوم، فقره ۸ ـ ۱۰.
همان، ‌كتاب امثال سليمان نبي، باب ششم، فقره ۱ ـ ۱۰ و ۲۰ ـ ۲۶.
۵- ريحانه عفاف
‌رساله اول پولس رسول به فرنتيان، باب يازدهم، فقره ۱ ـ ۶.
باب چهاردهم، فقره ۳۴ ـ ۳۶.
رساله پولس رسول به تيموناوءس، باب سوم، فقره ۱۱.
۶- جان موريس رابرتس، تاريخ جهان از آغاز تا پايان قرن بيستم، ترجمه منوچهر شادان، صص ۷۶۵
۷- همان، ص ۲۲۳
۸- جان موريس رابرتس، تاريخ جهان از آغاز تا پايان قرن بيستم، صص ۲۲۴
۹- احزاب /۵۹
۱۰- سنن ابى‏داوود، جج ۲ ص ۳۸۳
۱۱- مجلسى، بحارالانوار، جج ۱۰۳ ص ۲۴۳
۱۲- ناسخ التواريخ، جج ۲
۱۳- همان، ص ۱۶۳
۱۴- مجلسى، همان، ج۱۰۳، ص ۲۵۸.
۱۵- نهج‏الفصاحه، ص ۱۴۳.
۱۶- شيخ حر عاملى، وسايل الشيعه، ج۱۴، ص ۱۴۱ و ۱۳۸
۱۷-كشف الغمه ج ۲ ص ۲۳
۱۸-زندگاني حضرت زهرا، ترجمه ج ۴۳ بحار ص ۶۲۷
۱۹- ارشاد القلوب ج ۲ ص ۵۵

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.