تحصیل بهائیان در بیانیه ضدایرانی بهائیت 13 آذر 1402
یکی از موارد ادعایی نقض حقوق بهائیان در ایران، گذراندن تحصیلات عالی به شرط انکار عقایدشان معرفی میشود؛ اما بر فرض وجود چنین شرطی، تشکیلات بهائیت خود اعتراف دارد که بهائیان برای تحصیلات عالی، باید انتساب خود را به تشکیلات صهیونیستی و برانداز بهائی منکر شوند و نیازی به انکار عقایدشان نیست.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بر اساس بیانیه بهائیت که در 13 آذرماه 1402 منتشر شد، تشکیلات بهائیت ادعا دارد که حکومت ایران، اخیراً از روشهای بیرحمانه و شدیدتری برای سرکوب اقلیّت بهائی در ایران استفاده کرده و هدف آن، سلب آرامش و امنیت از زندگی روزمره بهائیان است.
تشکیلات بهائیت، موارد سرکوب جدید بهائیان ایران را اینگونه برمیشمارد: «افزایش تعداد بهائیان زندانی، مصادره املاک، محرومیت از حق کفن و دفن، محرومیت از تحصیلات عالی و موج افزونتری از نفرتپراکنی رسمی علیه بهائیان برشمرد».
یکی از موارد ادعایی نقض حقوق بهائیان در ایران، گذراندن تحصیلات عالی به شرط انکار عقایدشان معرفی میشود؛ چنانکه در بیانیه بهائیت میخوانیم: «بهائیانی که در سن تحصیل در دانشگاه قرار دارند نیز با موانع جدیدی در مسیر تحصیلات عالیه مواجه شدهاند. بهائیان از زمان انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ از تحصیلات دانشگاهی منع شدهاند، اما اکنون از داوطلبان تحصیل خواسته میشود که تعهدنامههایی مبنی بر انکار مرجعیت مؤسسات دینی خود امضا کنند و در نتیجه برای ورود به دانشگاه، عقاید دینی خود را انکار کنند».[1]
اما در پاسخ به بهائیت که مدعی است بهائیان به خاطر انکار نکردن تشکیلات بهائیت، از تحصیلات عالی محروم هستند، باید گفت:
اول: بنا بر آنچه در بیانیه تشکیلات بهائیت تصریح شده، بهائیان برای گذراندن تحصیلات عالی، میبایست ارتباط خود با تشکیلات را منکر شوند؛ یعنی منکر ارتباط با مؤسسات و تشکیلاتی شوند که بیش از چهل سال است در راه براندازی نظام منتخب ایران کوشیدهاند؛ انکار تشکیلاتی صهیونیستی که در خیانت به ایران، تفاوت چندانی با گروه مجاهدین خلق ندارد. پس بهائیان میتوانند با داشتن عقیده بهائی، از امتیاز تحصیلات عالی هم بهرهمند باشند.
دوم: حتی بهائیان تشکیلاتی هم میتوانند با پیروی از رهبران خود در تقیه کردن، همین تعهد هم به حسب ظاهر از دوش خود بردارند.[2] آن هم تشکیلات بهائیتی که حتی بر اساس مبانی بهائیت هم مشروعیت ندارد؛ تشکیلاتی که نه نظم آن مطابق با خواست رهبران بهائیت است[3] و نه امروزه به احکام بهائی در پیروی از حکومتها پایبند است.[4]
اما بر فرض وجود، آیا چنین شرطی برای تحصیلات عالی بهائیان، غیرمنطقی و یا به دور از عدل و انصاف است؟ وقتی به ساختار و اهداف تشکیلات بهائیت مینگریم (تشکیلاتی که مجری طرحهای استحاله فرهنگی و پروژه براندازی در کشور است)، آیا شرط اعلام برائت از آن، برای کسانی که با تحصیلات عالی ممکن است مشاغل مهمی را تصدی کنند، غیرمنطقی است؟
پینوشت:
[1]. بیانیه تشکیلات بهائیت (ژنو) مورخ: 13 آذر 1402، «جامعۀ جهانی بهائی جزئیات سرکوبهای «بیرحمانه» در ایران را شرح میدهد»
[2]. پیامبرنمای بهائیت گفته است: «لَیسَ لِأحدٍ أن یَعترف بِهذا الأمر اَمامَ وجوهِ المُشرکین و المُعتدین»؛ «بر کسی جایز نیست که به این امر (بهائیت) نزد مشرکین و معتدین (بخوانید غیربهائیان) اعتراف کند». فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، بیجا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع، ج2، ص171.
[3]. تشکیلات بهائیت به دلیل عدم وجود ولی امر، از مشروعیت برخوردار نیست: «این نظم بدیع، ... بنیادش بر دو رکن رکین استوار است: رکن اول و اعظم، رکن ولایت الاهیه است که مصدر تبیین است و رکن ثانی، بیت العدل اعظم الاهی که مرجع تشریع است. ... انفصال رُکنین (دو رُکن)، نظم بدیع (بهائیت) نیز از یکدیگر ممتنع و محال». اشراق خاوری، قاموس توقیع منیع، بیجا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 118 بدیع، ص105.
[4]. عبدالبهاء: «حکم هر دولت و حکومتی، حتی اگر مستبد باشد، واجب الإطاعه است؛ نباید با آزادیخواهان دمساز شد». عباس افندی، مکاتیب، بیجا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ج8، ص246-247.
افزودن نظر جدید