نقد نظر برقعی پیرامون عبارات زیارت جامعه کبیره
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سید ابوالفضل برقعی یکی از بزرگان و چهرههای شاخص جریان قرآن بسندگی است که منکر حجیت روایات و زیارات وارد شده در کتب روایی شیعه است. برقعی در یکی از آثار خود، منکر صحت صدور زیارت جامعه کبیره از امام هادی علیهالسلام شده و پیرامون این فراز از زیارت جامعه کبیره «وَ مَهْبِطَ الْوَحْی[1] و محلّ فرود وحی» که در توصیف و معرفی ائمه علیهمالسلام آمده است، میگوید: «این وصفی که در متن زیارت جامعه کبیره برای امام ذکر شده فقط مختص رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بوده است و سایرین، محلّ فرود وحی نیستند».[2] این در حالی است که زیارت جامعه کبیره از اهم و اصح زیارات است و سند این زیارت، بلاشک صحیح و صدور آن از اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام مسلّم است.[3]
اما در مورد فراز «وَ مَهْبِطَ الْوَحْی» -که برقعی آن را مختص به انبیا میداند- باید گفت که وحی اقسام مختلفی دارد؛ وحی، در قرآن کریم به معنای ارتباط پیامبر الهی با غیب و نهان است. درنگی در کاربردهای وحی در قرآن، ما را به چندین معنای وحی، رهنمون میسازد؛ وحی خاص، وحی عام که توضیح هر یک خواهد آمد.[4]
وحی خاص: این نوع از وحی عبارت است از انتقال پیام الهی در زمینه احکام و قوانین مورد نیاز جامعه بر شخص پیامبر. این نوع از وحی، اختصاص به پیامبران دارد و هیچ کس در این معنا با آنان، شریک نیست. این نوع از وحی با رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله منقطع شد: «وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ»؛[5] «و هیچ آدمی را نرسد که خداوند با او سخن گوید، مگر به وحی یا از پسِ پرده، یا فرستادهای را بفرستد که به فرمان او آنچه را بخواهد [به وی] وحی کند؛ همانا او والامرتبه و حکیم است».
وحی عام: ارتباطی که جهان غیب به صورت الهام با افرادی ویژه دارد و غیر از پیامبران را نیز در بر میگیرد. در این وحی، شریعت و احکام الهی ابلاغ نمیشود؛ نمونه آن وحی به مادر حضرت موسی علیهالسلام است که خداوند تبارک و تعالی در قرآن ذکر کرده است: «وَأَوْحَیْنَآ إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَ لَا تَخَافِی وَ لَا تَحْزَنِی إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیْکِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ»؛ [6] و به مادر موسی وحی کردیم که او را شیر ده و چون بر او بیمناک شدی، او را به دریا بیفکن و نترس و اندوه مدار که او را به تو، باز میگردانیم و از فرستاده شدگان، قرار میدهیم». وحی به مادر موسی علیهالسلام، دستوری برای نگهداری فرزند و نیز بشارتی درباره آینده موسی علیهالسلام بود که وی در زمره پیامبران خواهد بود و هیچ گونه سخنی از شریعت و آیین جدید نیست. وحی عام، هرگز قطع نشده است و امامان و انسانهای کامل، همواره از این نعمت، بهرهمند هستند.
بنابراین برای معنای «مَهبِط الوَحْی»، اگر وحی به معنای «الهام» گرفته شود، ائمه علیهمالسلام به معنای حقیقی، «جایگاه فرود وحی» شمرده میشوند. برخورداری انسانهای کامل از «وحی عام» وحی به معنای الهام به امامان، نه تنها هیچ گونه استبعادی ندارد؛ بلکه میتوان گفت که ویژه آن بزرگواران نیست و انسانهای کامل را نیز در بر میگیرد.
پینوشت:
[1]. برقعی، سید ابوالفضل، خرافات وفور در زیارات قبور، ص225.
[2]. فرازی از فرازهای زیارت جامعه کبیره.
[3]. متن «نقد ادعای سید ابوالفضل برقعی در مورد صحت زیارت جامعه کبیره»
[4]. ری شهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره یا تفسیر قرآن ناطق، ص52، انتشارات دارالحدیث قم.
[5]. سوره شوری، آیه 51.
[6]. سوره قصص، آیه 7.
افزودن نظر جدید