نقش انگیزه اجتماعی برای ورود به حوزه علمیه

  • 1400/11/16 - 11:29
اﺣﺴﺎس ﺗﻜﻠﻴﻒ اﻓﺮاد در ﺑﺮاﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ پیرامون و میل و گرایش به جامعه ایده آل از جمله انگیزه های ورود افراد به حوزه علمیه است. به این خاطر که بدون بصیرت و آمادگی فکری و معرفتی مردم و بدون عدالت خواه شدن آنان، حکومت آرمانی عدل و صلح مهدوی صورت نمی‌‌گیرد.
 ورود افراد به حوزه علمیه

 اﻧﮕﻴﺰه اجتماعی و احساس مسئولیت نسبت به اﺻﻼح ﺟﺎﻣﻌﻪ پیرامون، یکی از عوامل ورود به حوزه علمیه است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تصمیم و اﻗﺪام افراد ﺑﺮای ﻃﻠﺒﻪ ﺷﺪن، ﻳﻚ ﻋﻤﻞ اﺟﺘﻤﺎعی است که می تواند ﺑﺎ اﻧﮕﻴﺰه ﻫﺎی مختلفی نظیر انگیزه علمی، معنوی و اجتماعی ﺗﻮأم ﺑﺎﺷﺪ.
انگیزه، نیرویی است که ما را به عمل و تلاش وامی‌دارد. از میان انگیزه های گوناگون، گاهی انگیزه اجتماعی به شکلی منحصربه‌فرد بر رفتار انسان تأثیر می ‌گذارد. انگیزه اجتماعی یعنی نیرویی که باعث واداشتن فرد به عمل می شود، یک عامل اجتماعی است.
ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ویژگی اﻧﮕﻴﺰه اجتماعی، «اﺣﺴﺎس ﺗﻜﻠﻴﻒ» ﻓﺮد در ﺑﺮاﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ پیرامون اﺳﺖ. بر این اساس گاهی تقویت کیفی دﻳﻦ داری در ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﻣﻮﺟﺐ ورود فرد ﺑﻪ ﺣﻮزه ﻋﻠﻤﻴﻪ می ﺷﻮد ﺗﺎ ﺑﺎ ﺗﻘﻮﻳﺖ بنیه علمی، معنوی و اخلاقی و ﻛﺴﺐ ﺗﺠﺎرب ﻻزم ﺑﻪ ﻋﺮصه ﺟﺎﻣﻌﻪ وارد شده، ﺑﻪ درﻣﺎن و اﺻﻼح آﺳﻴﺐ ﻫﺎی دینی و اﺟﺘﻤﺎعی ﻛﻪ ﮔﺮﻳﺒﺎنﮔﻴﺮ اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ، ﺑﭙﺮدازﻧﺪ. 
اﻧﮕﻴﺰه اجتماعی ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻣﺤﻮر ﺧﻮاﺳﺘه ﻓﺮدی ﺷﺨﺺ ﺑﺮوز نمی ﻳﺎﺑﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ و اﺻﻼح آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮای ﻓﺮد اﻫﻤﻴﺖ می ﻳﺎﺑﺪ. در واقع ﻣﺸﻜﻼت محسوس موجود در ﺟﺎﻣﻌﻪ، انگیزه‌ای برای ورود به حوزه علمیه می‌شود.
اگر انگیزه اجتماعی فرد قوی باشد، به تقویت انگیزه علمی و معنوی او منجر خواهد شد؛ زیرا لازمه اثرگذاری در جامعه، برخورداری از تجارب علمی و ظرفیت های اخلاقی و معنوی است. از این‌رو ﭘﺲ از ورود ﺑﻪ ﺣﻮزه علمیه و ﭼﻨﺪ ﺳﺎل ﺗﺤﺼﻴﻞ و ﺗﻘﻮﻳﺖ بنیه علمی و اﻫﻤﻴﺖ ﻳﺎﻓﺘﻦ مسأله ﺗﺒﻠﻴﻎ دﻳﻦ و ﻧﻴﺎزﻫﺎ و ﺿﺮورت ﻫﺎی ﺟﺎﻣﻌﻪ، اﻫﻤﻴﺖ اﻳﻦ اﻧﮕﻴﺰه و ﻣﻮﺿﻮﻋﻴﺖ آن ﺑﺮای ﻃﻼب ﭘﺮ رﻧﮓﺗﺮ از ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
از دیگر ویژگی های انگیزه اجتماعی، میل و گرایش به جامعه مطلوب و ایده آل است. انسان ها در انتظار وضعیت مطلوب برای جامعه پیرامون هستند. مگر ما شیعیان منتظر ظهور حضرت مهدی(عجل‌الله‌فرجه‌الشریف) نیستیم؟ زمینه‌های ظهور توسط چه کسانی باید فراهم شود؟ آیا با این فکر که دست روی دست بگذاریم تا دنیا را ظلم و جور فرا گیرد، زمینه های ظهور و حتی خود ظهور محقق می‌شود؟! ‌چنین تفکری قطعاً درست نیست.  
معنای حقیقی انتظار به معنای شانه‌ خالی کردن جوامع انسانی از مسئولیت ‌های خویش و رها کردن کار و تلاش برای آن نیست. به این معنا نیست که از اتاق منزل خارج نشویم، هیچ حرکتی نکنیم و هیچ اعتنایی به آن امر نکنیم، بلکه معنای درست، آن است که هم توجه لازم و هم حرکت و تلاش ‌های لازم برای فراهم‌ سازی زمینه ‌های ظهور صورت گیرد.[1] کسانی که به فکر ظهور و اصلاح جامعه نیستند، بلکه صرفاً به فکر شکم و زندگی امروزی اند، به فکر تحقق یک حکومت عدل مهدوی در جهان نیستند.
اصل علت و معلول بر تمامی حوادث عالم حاکم است. تحقق عدالت، صلح و امنیت در جهان بشری از این قاعده مستثنا نیست و معلولی اند که به تحقق علل و زمینه ‌های تحقق آن وابسته هستند. به این صورت که خداوند تحقق آن نهضت بزرگِ عدل و صلح را وابسته به انجام شرایط خاص قرار داده است و تا افراد نقش ویژه خویش را برای تحقق آن ‌ها ایفا نکنند، عدالت و صلح در جهان حکم فرما نخواهد شد و مردم نمی ‌توانند امید و انتظار تحقق حکومت مهدوی را داشته باشند.
از این رو یکی از مهم ترین راهکارهای ایفای نقش اجتماعیِ زمینه سازان و تشنگان تحقق حکومت مهدوی در جهان، ورود به حوزه علمیه و پیمودن پله‌های رشد، ترقّی و تقویت خرد و معرفت است. تحقق ظهور و شکل گیری آن حکومت، اقدامات ذیل را لازم دارد که دستیابی بهتر و جامع تر به آن در حوزه علمیه است:
1. رشد معرفت و بصیرت و مبارزه با انحرافات(جهل‌زدایی و دانش‌افزایی): یکی از عوامل ستم، انحراف، جرم و فساد، جهل و نادانی است. از این‌رو هر مقدار که سطح معرفت و دانش افزایش و تکامل یابد، میزان ارتکاب جرایم پایین می ‌آید. در جامعه باید حدی از کمال و معرفت وجود داشته باشد تا میل به حکومت جهانی موعود ایجاد شود. در روایات برترین عمل در پیشگاه خداوند، معرفت خدا، رسول خدا و امامان معصوم(علیهم‌السلام)[2] و اولين و مهم‏ترين وظيفه مردم، كسب معرفت نسبت به وجود امام موعود دانسته شده است؛[3] زیرا شناخت امام، باعث می ‌شود انسان راه هدایت به سمت کمال و سعادت را بیابد، گمراهی و انحراف از دین برای او پیش نیاید، از شبهه ‌های منکران و دشمنان در امان بماند، و از اعمال گمراه ‌کننده مدعیان دروغین نجات یابد.[4]
2. خودسازی و تکامل روحی(تهذیب نفس): مبنای اساسی قرآن کریم آن است که اگر جامعه انسانی از انحرافات و گناهان پاک نشود، دین الهی به‌طور کامل در سراسر جهان اقامه نخواهد شد. قرآن کریم درباره تحولات فردی و اجتماعی، که تحقق حکومت عدل مهدوی از مصادیق بارز آن است، به سنت کلیدی «اراده تغییر پذیری از سوی انسان» تصریح دارد: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ(رعد، 11)؛ خداوند سرنوشت هيچ قوم(ملّتى) را تغيير نمى‌‏ دهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند.» 
بنابراین اگر قرار باشد سرنوشت مردم تغییر یابد، بایستی در مرحله‌ نخست خود را تغییر داده، به حدی از کمال و رشد اخلاقی دست یابند؛ زیرا بشر تكامل نيافته، شايستگى و لياقت‏ حكومت عدل را ندارد و اساساً حاكم عدل را نمى ‏پذيرد و نمى ‏پسندد و حتی دوست مى‏ دارد كه او بركنار شود. اگر حاکم عدل با زور هم بر او تحميل شود، نقض غرض خواهد بود؛ زیرا جبر و زور، ظلم است و عدلى كه با نردبان ظلم برقرار شود، عدل نيست، هر چند نام عدل بر آن گذارند. از این رو حكومت عدل بايد با رضايت خلق برقرار شود و این هنگامی میسّر است كه بشر خواستار و تشنه حكومت عدل باشد. این نیز هنگامی محقق می‌ شود كه خوى حيوانى انسان، تحت فرمان خوى انسانى او قرار گيرد.[5] 
بنابراین عمده‌ ترین راهکار برای تحقق عدالت و صلح به معنای واقعی، آن است که وجدان دینی مردم را برای اجرای عدالت بیدار نمود. اگر بشر زیر دست مربیان کامل قرار گیرند، خواهان و تشنه عدالت خواهند شد.[6]
 
پی نوشت:
[1]. موسی صدر، ادیان در خدمت انسان: جستارهایی درباره دین و مسائل جهان معاصر، تهران: موسسه فرهنگی- تحقیقاتی امام موسی صدر، 1384، ص 300- 307
[2]. ابن‌بابويه محمد بن على(صدوق)، علل‌الشرائع، قم: كتاب‌فروشى داورى، 1385ش، ج ‏1، ص 9 
[3]. محمد كلينى، الكافي، تهران: دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407 ق، ج ‏1، ص 371- 372  
[4]. همان، ج ‏1، ص 337
[5]. ر.ک: جوادی آملی، «مهدویت و عدل الهی»، انتظار موعود، پاییز 1383، ش 13، ص 41- 54، ص 43- 45؛ سید رضا صدر، راه مهدى( عليه السلام)، قم: دفتر تبليغات اسلامى،1378ش، ص 54.
[6].مرتضی مطهرى، یادداشت‌ها، مجموعه‏ آثار، تهران: صدرا، 1390ش، ج 9، ص 374

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.