پیرامون خبر اخراج یک بهائی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تشکیلات بهائیت با انتشار خبری در فضای مجازی، مدعی اخراج یک شهروند بهائی در قائم شهر مازندران به دلایل اعتقادی شد. همچنان که در بخشهایی از این اخبار میخوانیم:
این عضو تشکیلات بهائیت در سال 1394 (ش) صاحب یک مغازه عینک فروشی بود که به بهانهی تعطیلی در یکی از اعیاد مذهبی بهائیان پلمپ شد. از آن زمان به بعد او در مطب یک چشم پزشک به کار مشغول شد. اما در روزهای گذشته نیروهای امنیتی، پزشک این مطب را مجبور به اخراج شخص بهائی کرد. شهروندان بهائی در ایران از آزادیهای مربوط به باورهای دینی محروم هستند و تحت شرایط تبعیض آمیزی زندگی میکنند.[1]
اما در پاسخ به جریان سازی بهائیت در خصوص خبر اخراج این عضو بهائیت لازم است تا چند نکته را متذکر شویم:
اول: در ابتدا دلیل پلمپ عینک فروشی این شخص بهائی، تعطیلی در ایام مذهبی رسمی بهائیت بیان عنوان شد. طبق تعالیم پیشوایان بهائی، نُه روز از سال تعطیل اعلام شده و اشتغال به هرکاری (حتی مشاغلی که موجب اختلال زندگی شهروندان میشود) در این نُه روز ممنوع است.[2] حکم خلاف علم و عقلی از سوی بهائیت، که آرمان خود را در تطابق با علم و عقل معرفی میکند.[3]
چرا که به عنوان نمونه، شهری بهائینشین را فرض کنید. در این ایام تمامی بیمارستانها تعطیل است، پس کسی حق مریض شدن را ندارد! آتشنشانیها تعطیل است، پس خانهای حق سوختن ندارد! مراکز تولید و پخش غذا تعطیل است، پس کسی حق گرسنه شدن ندارد! نیروهای نظامی و انتظامی تعطیلاند، پس دشمنی حق تهاجم و دزدی حق سرقت ندارد! و...
دوم: تشکیلات بهائیت چگونه میتواند نافرمانی مدنی عضو خود را نه تنها توجیه، بلکه به مظلوم نمایی برای پلمپ محل کسبش بپردازد، در حالی که طبق تعالیم این فرقه، بهائیان ملزم به اطاعت از احکام حکومتی هستند. همچنان که پیشوای بهائیت، هنگام وقوع تعارض میان دستورات دینی بهائی با قوانین حکومتی، عمل به اوامر حکومتی را مقدم دانسته است: «احكامی را كه حضرت بهاءالله در كتاب اقدس نازل فرمودهاند، در صورتی كه اجرايش ممكن و مستقيماً با قوانين مدنی مملكت مغاير نباشد، بر همه ياران الهی و تشكيلات بهائی در شرق و غرب عالم فرض و واجب است».[4]
سوم: طبق اصل چهاردهم قانون اساسی: «دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام، جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدامی نکنند».[5]
اما همانگونه که در بخشهایی از این پیام به آن اعتراف شد، این عضو تشکیلات بهائیت به جرم تبلیغ علیه جمهوری اسلامی ایران در دادگاه محکوم شده است. این در حالیست که طبق دستور مؤکد پیشوایان بهائی، بهائیان حتی حق سخن گفتن برعلیه حکومتها را ندارند و تنها باید دعاگوی ایشان باشند.[6]
چهارم: بر خلاف مظلوم نماییهایی که تشکیلات بهائیت با هدف نفرت پراکنی برعلیه جمهوری اسلامی انجام میدهد و بهائیان را تنها به دلیل عقیده دارای محدودیت و ممنوعیت شغلی میداند؛ مشاهدات میدانی حاکی از زندگی سطح بالای بسیاری از بهائیان در ایران است.
پینوشت:
[1]. به نقل از کانالهای خبری تشکیلات بهائیت.
[2]. ر.ک: حسینعلی نوری، رساله سؤال و جواب (از متممات اقدس)، نسخه الکترونیکی (برگرفته از مؤسسه عالی معارف امری)، ص 1.
[3]. احمد یزدانی، مبادی روحانی، بیجا، تهران: لجنهی ملّی نشر آثار ملّی، 104 بدیع، ص 30.
[4]. حسینعلی نوری، اقدس (مقدمهی کتاب)، نسخهی الکترونیکی، ص 14.
[5]. جهانگیر منصور، قانون اساسی، تهران: نشر دوران، 1393 ه.ش، ص 35.
[6]. ر.ک: دکتر اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، چاپ حیفا: 1932 م، ص 264؛ عباس افندی، مکاتیب، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ج 8، صص 246-247.
افزودن نظر جدید