زنان پیامبر، طیبات یا خبیثات؟
برخی میپندارند که هر کس از «طیبین» باشد، قطعاً همسر او، از «طیبات»، و هر کس که از «خبیثین» باشد، همسر او از «خبیثات» خواهد بود و این را از آیهی 26 نور استنباط کردهاند؛ ولی واقعیت، موافق با این نظر نیست، بلکه فراوان بر خلاف این استنباط واقع شده است.
علاوه بر آن، مراد از آیه کریمه، «کلام» است، یعنی کلام طیب، برای افراد طیب و کلام خبیث، از افراد خبیث است؛ اهل تسنن، خود روایات فراوانی در این زمینه در ذیل این آیه ذکر کردهاند؛ مجاهد و قتاده میگویند: خبیث از کلام، برای خبیثین از مردم است و طیب از کلام، برای مردم طیب است.[1]
سیوطی نیز همین قول را از ابن عباس، حسن بصری و عطاء را نیز نقل کرده است.[2]
پس بر این اساس، به هیچ وجه نمیتوان آیهی کریمه را بر ادعای مذکور (خبیث یا طیب بودن زوجین) حمل کرد.
قول دیگری از اهل تسنن نیز در تفسیر آیهی یاد شده وجود دارد و آن اینکه مراد از طیببین، طیبات، خبیثین و خبیثات، زنان طیب برای مردان طیب و زنان خبیث برای مردان خبیث است، ولی طیب را به معنای عام خود را نگرفتهاند، بلکه گفتهاند مراد از طیب و طیبات، زنان و مردانی که عمل فحشاء انجام نمیدهند و مراد از خبیثات و خبیثین، زنان و مردانی که عمل فحشاء انجام میدهند؛ در این صورت، زنان و مردان طیب، حرام است با زنان و مردان خبیث ازدواج کنند.[3] در این صورت اگر زنان پیامبر به عنوان طیبه حساب شوند، دلیل نمیشود که هیچ خطا و گناهی از آنها سر نمیزند و یا اینکه آنان مؤمن موحد و با تقوا بودهاند، بلکه برخی از آنان، همچون عایشه با امام زمان خود جنگید و این جنایتی بس بزرگ است؛ در نتیجه، آیه کریمه 26 نور، تنها فضلیتی که برای زنان پیامبر دارد، اینست که آنها را از ارتکاب فحشاء مبرا کرده است و ناظر به دیگر اعمال آنان نیست.
جالب اینکه بخاری علت ازدواج پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با عایشه را، امتحان امت اسلام میداند؛ ابووائل میگوید: آن هنگامیکه امیرالمومنین (علیهالسلام)، امام حسن و عمار را به کوفه فرستاد، تا آنها را برای جنگ با عایشه برانگیزاند؛ عمار در ضمن خطبه خود فرمود: همانا من میدانم که او (عایشه) زن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در دنیا و آخرت است، ولی خداوند متعال، شما را مبتلا کرد تا اینکه واضح شود که از حق تعالی پیروی میکنید و یا از عایشه.[4]
پس با ازدواج پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با عایشه، نه تنها سودی عاید عایشه نشد، بلکه گناهان او دو چندان برابر شد و تنها علت آن، ناسپاسی عایشه از این نعمت بوده است.
پینوشت:
[1]. «أخرج الطبري بسنده الصحيح عن مجاهد: الخبيثات من الكلام للخبيثين من الناس، والطيبات من الكلام للطيبين من الناس، وأخرجه بسند صحيح عن الضحاك وقتادة.
أخرج الطبري بسنده الصحيح عن مجاهد (أولئك مبرءون مما يقولون) فمن كان طيباً فهو مبرأ من كل قول خبيث يقول يغفره الله ومن كان خبيثاً فهو مبرأ من كل قول صالح فإنه يرده الله إليه لا يقبله منه.» حكمت بن بشير بن ياسين، صحیح المسبور، دار المآثر للنشر والتوزيع والطباعة- عربستان،1420ق.
[2]. سیوطی، در المنثور، ج6، ص167، دار الفکر، بیروت، بیتا. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. «(الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ) أي إن الخبيثات لا يرغب فيهن إلا الخبيثون. والآية مبنية على قوله تعالى: (الزَّانِي لاَ يَنكِحُ إِلاَّ زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً) لأن الخبيثات والخبيثين: هم الزواني (وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ) وهم العفائف؛ فلا يجوز أن يتزوج عفيف إلا عفيفة مثله، ولا أن تتزوج عفيفة إلا عفيفاً مثلها. وهذه هي سنة النفوس الفاضلة، والخلق الكامل هذا ولم تخرج أوامره تعالى، وإرشاداته لخلقه عن أسمى الأخلاق التي تصبو إليها الإنسانية، وتنتظم بها الأسر: فلا يختلط الخبيث بالطيب، ولا يدنس العفيف نفسه بمخالطة البغي، ولا تنزل العفيفة إلى درك الزاني الفاجر...» محمد عبداللطیف بن خطیب، اوضح التفاسیر، ج1، ص426، چاپ ششم مصر، 1383ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. «سَمِعْتُ أَبَا وَائِلٍ قَالَ: لَمَّا بَعَثَ عَلِيٌّ عَمَّارًا وَالْحَسَنَ إِلَى الْكُوفَةِ لِيَسْتَنْفِرَهُمْ خَطَبَ عَمَّارٌ فَقَالَ إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهَا زَوْجَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَكِنَّ اللَّهَ ابْتَلَاكُمْ لِتَتَّبِعُوهُ أَوْ إِيَّاهَا.» بخاری، صحیح بخاری، ج3، ص1375، دار ابن کثیر، بیروت، چاپ سوم، 1407ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید