بیعت کنندگان در سقیفه مشابه چه افعالی را انجام دادند؟
خلاصه مقاله
ابن قتیبه دینوری از حضرت زهرا نقل میکند: «اجتماعی بدتر از اجتماع شما یاد ندارم، جنازه پیامبرتان را نزد ما رها کردید و به جانب سقیفه شتافتید و بدون مشورت ما بین خود هر چه خواستید کردید و حق مسلم ما را به ما باز نگرداندید.» در این باره ابن حجر عسقلانی سخن عمر بعد از بیعت کردن با ابوبکر را که لغزش نامید، اینگونه بیان میکند: «حدیثی است که هر كس عمل قوم لوط را انجام داد او را بكشيد، و حدیث دیگری که هر كس با حيوانی كار بد انجام داد او را بكشيد، و حديث دیگر اینکه هر كس بر امر مسلمانها خروج كند، در حالیكه مردم يكدست هستند و قصدش تفرقهاندازی باشد او را بكشيد، و قول عمر كه گفت هر كس از اين به بعد بدون مشورت با كسی بيعت كند، هم آن كسیكه مردم با او بيعت كردهاند، بايد كشته شوند و هم مردمی كه با او بيعت كردهاند، بايد كشته شوند.»
در نتیجه از این عبارات، بیعت با ابوبکر مساوی با عمل قوم لوط و جماع با حیوانات و ... است که در هر صورت باید کشته شوند، و فقط بیعت با ابوبکر پذیرفته است و هر بیعتی به این صورت حکمش قتل است.
متن مقاله
تاریخ اسلام سراسر حوادث تلخ و شیرین را در خود جای داده است و اگر به خاطر هوا و هوس عدهای از صحابه پیامبر اکرم نبود، آن مقدار حوادث تلخ هم هیچگاه رخ نمیداد، اما چه میشود کرد از دست شیطانی که به تصریح آیه قرآن گفته است: «لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ...[ص/82] به خدا قسم همگان را فریب میدهم و از راه بدرشان خواهم برد.» و اصحاب پیامبر هم از این قَسم شیطان مکار و حیله گر، در امان نماندند و کردند آن چرا که نباید انجام میدادند.
این اصحاب نیک میدانستند که خلافت و جانشینی پیامبر اکرم به حضرت علی (علیهالسلام) میرسید، چرا که او دارای تمام فضائل و کمالاتی بود که در وجود و سرشت او قرار داشت و حامل علوم الهی و حافظ تمام اسرار نهانی پیامبر بود. اما آن جاهلان تاریخ، با اهل بیت پیامبر چنان رفتار کردند که حتی دختر پیامبر، یادگار و پارهی تن او در خطاب به ایشان و صحابه دیگر، حقیقتی را بیان میدارد که تاریخ از گفتن آن شرم میکند.
ابن قتیبه دینوری در کتاب خود به نقل از دختر پیامبر مینویسد: «فوقفت فاطمه رضی الله عنها علی بابها فقالت لاعهد لی بقوم حضروا أسوأ محضر منکم، ترکتم رسول الله جنازه بین أیدینا و قطعتم امرکم بینکم لم تسأمرونا و لم تستأمرونا و لم تزدوا لنا حقّاً.[1] اجتماعی را بدتر از شما یاد ندارم، جنازه پیامبرتان را نزد ما رها کردید و به جانب سقیفه شتافتید و بدون مشورت ما -اهل بیت پیامبرتان- بین خود هر چه خواستید کردید و حق مسلم ما را به ما باز نگردانیدید.» از این حدیث اینگونه برداشت میشود که اجتماع کنندگان در سقیفه بنی ساعده، مرتکب عملی شدند که علاوه بر لغزش و انحراف آشکار، حرمت اهل بیت پیامبرشان را هم نگه نداشتند.
حال سؤالاتی که به ذهن میرسد این است که واقعاً آنها اصحاب پیامبر بودند؟ آیا اصحاب پیامبر اینگونه باید میبودند؟ آیا قضیه جانشینی و خلافت را پس از پیامبرشان نمیدانستند؟ آیا اینان همان اصحاب عادل پیامبر هستند که اهل سنت همگی آنها را عادل میدانند؟ مگر میشود اصحاب نزدیک پیامبر اسلام مثل ابوبکر و عمر منافق باشند؟ اینان در یک روز -غدیر خم- با حضرت علی (علیهالسلام) بیعت کردند و در روز دیگر، بعد از رحلت پیامبر بیعت خود را شکستند؟ این چه عملی است که از ایشان صادر شده...؟
ابن حجر عسقلانی در مورد برخی از سخنان صحابه از جمله عمر بن خطاب در کتاب خود که شرح صحیح بخاری است، بعد از بیعت کردن با ابوبکر که لغزشی بود و خداوند شرّ آن را دفع کرد، اینگونه پا را فراتر میگذارد و بیعت کنندگان در سقیفه را به این صورت توصیف و معرفی میکند که: «و حدیث من وجدتّموه یعمل عمل قوم لوط فاقتلوه و حدیث من أتی بهیمه فاقتلوه و حدیث من خرج و امر الناس جمعاً یرید تفرّقهم فاقتلوه و قول عمر تغرّه ان یقتلا - یقتل-...[2] و حدیث اینکه هر كس عمل قوم لوط را انجام داد او را بكشيد، و حدیث اینکه هر كس با حيوانی كار بد انجام داد او را بكشيد، و حديث اینکه هر كس بر امر مسلمانها خروج كند در حالیكه همه مردم يك دست هستند و قصدش تفرقه اندازی باشد او را بكشيد، و قول عمر كه گفت هر كس از اين به بعد بدون مشورت با كسی بيعت كند، هم آن كسی كه مردم با او بيعت كردهاند، بايد كشته شوند و هم مردمی كه با او بيعت كردهاند، بايد كشته شوند.»
در نتیجه از این عبارات، بیعت با ابوبکر را مساوی با عمل قوم لوط و جماع با حیوانات و ... میداند که در هر صورت باید کشته شوند، و فقط بیعت با ابوبکر پذیرفته است و هر بیعتی به این صورت حکمش قتل است.
پینوشت:
[1]. الامامه و السیاسه، ابن قتیبه دینوری، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص16.
[2]. فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دار المعرفه، بیروت، لبنان، ج12 ص204 حدیث6484.
افزودن نظر جدید