گریه و اشک از منظر قرآن
یکی از شبهات وهابیت در موضوع شهادت امام حسین (علیه السّلام) انکار اتفاقاتی است که پس از شهادت آن حضرت در عالم کون و مکان روی داده است؛ ابن تیمیه حرّانی، سرکردهی وهابیت که چشم دیدن هیچ فضیلتی از اهل بیت (علیهم السّلام) را ندارد، در اینباره میگوید: «بهخوبی روشن است که بیشتر آنچه در اینباره (دگرگونی و آشفتگی در آفرینش) همچون بارش خون، سرخگون شدن آسمان، جاری شدن خون از زیر سنگ روایت شده، دروغ است و هیچیک از این موارد برای کشته شدن هیچکس پدید نمیآید و اینها اموری طبیعی است که همواره رخ داده و میدهد و این روایات جز مزخرفات چیزی نیست.»[۱]
که در پاسخ میگوییم: ابنتیمیه که عزاداری را بدعت میداند باید بداند که عزاداری از سنّتهای الهی است و در فطرت همهی انسانها با هر ملّیت و قومیتی به ودیعه گزارده شده و بیبهره بودن از آن از نشانههای شقاوت است. «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «چهار چیز از نشانههای شقاوت است: خشکی چشم؛ قساوت قلب؛ آرزوهای دور و دراز؛ حرص بر دنیا.»[2]
همچنین پروردگار جهانیان در قرآن کریم گریه و ریزش اشک را نتیجه انعطاف و تأثرات روحی دانسته و نه تنها آن را مذمّت ننموده، بلکه آن را از نعمتهای الهی دانسته، به خود نسبت داده، مورد مدح و ثنا قرار داده و جزئی از شخصیت انسانی و از سیرهی انبیا و اولیای الهی دانسته که در آیات زیر به این موضوعات اشاره شده است: گریه و خنده موهبتی الهی؛ «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکي [نجم/43] اوست که میخندند و میگریاند.». افزایش خضوع و خشوع در گریه؛ «وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ يَبْکُونَ وَ يَزيدُهُمْ خُشُوعاً [إسراء/109] آنها (مؤمنان) (بیاختیار) به زمین میافتند و گریه میکنند و (تلاوت این آیات، همواره) بر خشوعشان میافزاید». چشمهای اشکبار؛ «تَري أَعْيُنَهُمْ تَفيضُ مِنَ الدَّمْعِ [نساء/83] چشمهای آنها را میبینی که (از شوق) اشک میریزد». گریه همراه با سجده؛ « إِذا تُتْلي عَلَيْهِمْ آياتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکِيًّا [مریم/58] چون آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده میشود به خاک افتاده، سجده کنان میگریند». ترجیح نصارا بر یهود به خاطر اشک؛ «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذينَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ قالُوا إِنَّا نَصاري ذلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسينَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَکْبِرُونَ * وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَي الرَّسُولِ تَري أَعْيُنَهُمْ تَفيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدينَ [مائده/82 و 83] مسلّما یهودیان و کسانی را که شرک ورزیدهاند، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت، زیرا برخی از آنان دنشمندان و رهبانانیاند که تکبّر نمیورزند و چون آنچه را به سوی دین پیامبر نازل شده بشنوند، میبینی بر اثر آن حقیقتی که شناختهاند، اشک از چشمانشان سرازیر شده، میگویند: پروردگارا، ما ایمان آوردهایم، پس ما را در زمرهی گواهان بنویس.»
پینوشت:
[۱]. «و بهذا و غیره یتبیّن أنّ کثیرا ممّا روی فی ذلک کذب مثل کون السّماء أمطرت دما فإنّ... .» منهاج السنة النبویة، ابن تیمیه، مؤسسه قرطبه، ج ۴، ص ۵۶۰.
[2]. «عن أنس، قال: قال رسول الله: أربعة من الشّقاء: جمود العین، و قساء القلب، و طول الأمل، و الحرص علی الدّنیا.» مسند البزار، أحمد بن عمرو بن عبد الخالق البزّار، مؤسسه علوم قرآن، بیروت، ج 13، ص 87.
افزودن نظر جدید