انحرافات فرقه بیچاره
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شروع تصوف با افراط در زهد و ترک دنیا از سوی افرادی همچون حسن بصری، ابوهاشم کوفی، سفیان ثوری و رابعه عدویه همراه بوده است که همین افراط بعدها باعث ایجاد یک مکتب و مسلک به نام تصوف شد. تصوفی که داعیهدار پیوند بین خود و ائمه اطهار (علیهم السلام) است. درحالیکه ائمه اطهار (علیهم السلام) اولین مبارزان در عرصه نقد انحرافات صوفیگری بودهاند. این روشنگریها باعث شد که تا قرن هفتم یا هشتم صوفیگری در بین شیعیان جایی نداشته باشد و همگی از اهل عامهی بودند که با ائمه اطهار (علیهم السلام) دارای زاویه بودند و این دوری باعث انحرافات و افراط و تفریطهای زیادی در دین اسلام شدند. صوفیان فرقه سلطان علیشاهی نیز از جمله فرقههای صوفیه هستند که راه همان بزرگان سلف خود را در افراط و تفریط پیموده و سبب ایجاد بدعتها و انحرافات متعددی شدهاند. عشریه، شریعت گریزی، تجسم صورت مرشد در عبادات، که ملا علی گنابادی از اقطاب این فرقه در کتاب خود مینویسد: « مقلد ناچار است که در وقت عمل، مطاع (مرشد) را در نظر آورد.» [ صالحیه، ص ۵۹۸] از جمله انحرافات این فرقه است.
پینوشت:
گنابادی، ملاعلی، صالحیه، انتشارات حقیقت، تهران، ص ۵۹۸
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شروع تصوف را میتوان از قرن اول و دوم هجری دانست که با افراط در زهد و ترک دنیا از سوی افرادی همچون حسن بصری، ابوهاشم کوفی، سفیان ثوری و رابعه عدویه جرقه آن زده شد. این افراد و پیروانشان با زهد افراطی خود سبب شدند این طرز تفکر و زندگی، سالیان بعد به یک مکتب و مسلک به نام تصوف تبدیل شود. لذا متصوفه با توجه به همعصر بودن این اشخاص و دیگر بزرگان صوفیه با برخی از ائمه اطهار (علیهم السلام) بر این اعتقاد هستند که تصوف همان اسلام است و مسلکی و مذهبی کاملا اسلامی است و در واقع تصوف، روح و حقیقت اسلام است و حتی سلسله خود را به ائمه اطهار (علیهم السلام) میرسانند و معتقدند اولین پیر و قطبشان امام علی (علیه السلام) است. درحالیکه احادیث و روایات ائمه اطهار (علیهم السلام) نشان دهنده مبارزه جدی ایشان با صوفی مسلکان هم عصر خود و صوفیان قرون بعد است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را باید اولین مبارز در مقابله با مسلک انحرافی تصوف دانست. اگرچه در زمان حضرت، نامی از تصوف نبوده است ولی حضرت در حدیثی پیشگویی کرده و از تصوفی سخن به میان آورده است که بعدها به منصه ظهور رسیده است. حضرت در اینباره میفرمایند: «قیامت تشکیل نمیشود تا گروهی از امتم به نام صوفيه ظاهر میشوند كه از من نيستند، آنان يهود امت من هستند، برای گفتن ذكر، حلقه میزنند و صدایشان را به گفتن آن بلند میكنند و بر اين تصورند كه راه نيكان را میپويند در صورتی كه از كفار گمراهتر و اهل آتش دوزخاند، نظير الاغ عرعر میکنند و سخنان افراد نيك كردار را بر زبان میآورند ولی در كردار، چون فاسقان و فاجرانند، با علما در ستيزند و از ايمان برخوردار نيستند، از انجام كارهای خود خرسندند با اينكه اعمال آنها جز خستگی سودی برایشان ندارد.» [1] دیگر ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز به شدت بر صوفیان تاختهاند و آنان را دشمن خود خواندهاند چنانچه امام علي النقي (عليه السلام( میفرمایند: «تمام صوفيان مخالف ما هستند و طريقه آنها باطل و بر خلاف طريقت ما است و اين گروه، نصارا و مجوس امّت هستند و آنان سعی در خاموش کردن نور خدا (محو اسلام) میکنند و خداوند نور خود را تمام میکند، هرچند کافران خوش ندارند.» [2] مبارزه اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) با صوفیه و انحرافاتشان باعث شد که تا قرن هفتم یا هشتم، صوفیگری در بین شیعیان جایی نداشته باشد و همه صوفیان تا این قرن همگی از اهل سنتی باشند که با حضرات معصومین (علیهم السلام) دارای زاویه بودند. این عناد و زاویه صوفیان باعث دور ماندن آنها از ائمه اطهار (علیهم السلام) و در نتیجه باعث ایجاد انحراف در جامعه اسلامی شدند و با افراط و تفریطهای خود سبب انحراف بسیاری از مسلمین کشتند.
صوفیان فرقه سلطان علیشاهی (گنابادی) نیز از جمله فرقههای صوفیه هستند که سلسله خود را به حضرت امام رضا (علیه السلام) و از ایشان به حضرت علی (علیه السلام) میرسانند درحالیکه امام رضا (علیه السلام) بهشدت صوفی و صوفیگری را مذمت کرده است. فرقه صوفیه نعمتاللهی سلطان علیشاهی راه همان بزرگان سلف خود را در افراط و تفریط پیموده و سبب ایجاد بدعتها و انحرافات متعددی شدهاند. عشریه یکی از بدعتها و انحرافات این فرقه پرداخت عشریه به قطب به جای خمس و زکات است. به این صورت که هر صوفی باید یک دهم درآمد خود را به قطب یا نماینده او بپردازد. مؤسس این فرقه یعنی ملا محمد سلطان گنابادی درباره بدعت ایجاد شده در تصوف میگوید: « یک عشر از ارباح مکاسب و زراعات داده شود، مغنی از زکات زکوی و از خمس خواهد بود.» [3]
از دیگر انحرافات این فرقه که مریدان موظف به انجام آن میباشند، تجسم صورت مرشد در عبادات است که ملا علی گنابادی از اقطاب این فرقه در کتاب خود مینویسد: « مقلد ناچار است که در وقت عمل، مطاع (مرشد) را در نظر آورد.» [4] قطعا میتوان این بدعت را مصداق شرک به خداوند متعال بهشمار آورد.
شریعت گریزی نیز از جمله انحرافاتی است که دامن برخی از صوفیان و فرق صوفیه به آن آلوده است. فرقه سلطان علیشاهی از جمله فرقی است که اگر چه اقطاب اخیر این فرقه درصدد لاپوشانی این انحراف هستند ولی این انحراف در سخنان بزرگان آنها بروز و ظهور داشته و در سخنان خود به این انحراف اشاره کرده اند. ملاسلطان گنابادی در سخنی بهعنوان سرّ، به نزدیکان خود میگوید: «اصل و حقیقت روح نماز همین ذکر قلبی است که ما داریم و من خودم در خانه که هستم، نماز نمیخوانم و مسجد هم که میآیم برای عوام است.» [5] نورعلیشاه ثانی قطب دوم فرقه صوفی گنابادی نیز میگوید: «پس از یقین عبودیت نیست، ربوبیت است تکلیف نیست لذت و شکر است.» [6] عجیب آنکه فرقه صوفیه سلطان علیشاهی با همه این انحرافات بازهم خود را از ائمه اطهار (علیهم السلام) میدانند و سلسله خود را به ایشان میرسانند. اما ائمه اطهار (علیهم السلام) با آن شأن و مقام و جایگاه کجا و فرقه صوفیه سلطان علیشاهی با این همه انحراف کجا.
پی نوشت:
[1]. شیخ حر عاملی، محمد، نقدی جامع بر تصوف، مترجم عباس جلالی، نشر انصاریان، قم، 1383، ص 34
[2]. قمی، شیخ عباس، سفينه البحار چاپ اسوه قم، ج5، ص199
[3]. تابنده گنابادی، سلطان حسین، نابغه علم و عرفان، انتشارات حقیقت، تهران، 1384، چاپ اول، ص541
[4]. گنابادی، ملاعلی، صالحیه، انتشارات حقیقت، تهران، ص ۵۹۸
[5]. بلاغی، حجت علی (حجت علی شاه)، مقامات العرفا، انتشارات مظاهری، تهران، 1371، ص152
[6]. گنابادی ملاعلی(نورعلیشاه ثانی)، صالحیه، ناشر دانشگاه تهران، 1351، حقیقت398، 185
افزودن نظر جدید