بغض و کینه عامل شهادت امام حسین
با وجود دلایل و اسناد فراوان در کتابهای اهلسنت و وهّابیت مبنی بر دستور یزید بن معاویه در به شهادت رساندن امام حسین (علیه السّلام) و مشخص بودن نام مسبّبان، دستاندرکاران، فرماندهان همراهان و قاتلان واقعهی کربلا در تاریخ امّا از آنجا که کار وهّابیت جز شبههافکنی، عوامفریبی و فرافکنی نیست، باز هم همچون همیشه دست پیش را گرفته و به جای اعتراف به جنایات بنیامیه و بزرگانشان، به متهم نمودن دیگران پرداخته و در شبههای مضحک، شیعیان را مسبب شهادت امام حسین (علیه السّلام) دانسته و کوشیدهاند دامن بزرگان خود را از این لکّهی ننگ تاریخی پاک کنند.
مرحوم سید محسن امین از علمای شیعه سخن شایستهای دارد که میتواند پاسخ خوبی به شبههی مورد بحث باشد؛ وی میگوید: «امکان ندارد که قاتلان امام حسین (علیه السّلام) شیعه باشند؛ بلکه قاتلان آن حضرت کسانی بودند که برخی از ایشان به طمع دنیا و بیدینی، برخی از روی شرارت و نااهلی و برخی دیگر به پیروی از رؤسای خود که آنان نیز گرفتار حب دینا شده بودند به جنگ با حسین بن علی (علیهما السّلام) رفتند و در بین ایشان کسی از شیعیان و دوستداران حضرت نبود. شیعیان و مخلصان واقعی حضرت، لحظهای در یاری امامشان درنگ نکرده و تا واپسین نفس در کار او بودند؛ چنان که بسیاری از آنها نیز نتوانستند خود را برای یاری امام (علیه السّلام) برسانند، چون بسیاری از آنان نمیدانستند کار به جنگ میانجامد و بسیاری نیز خطر کرده و حصاری که ابن زیاد دور کوفه بود را شکسته و برای یاری حضرت شتافتند و در کربلا به شهادت رسیدند.»[1]
از طرفی کسانی که در سپاه عمر سعد حضور داشتند تقابل و مواجهه با امام حسین (علیه السّلام) را از روی «بغض پدرش امیرمؤمنان (علیه السّلام)» میدانستند؛ چنان که در کتابهای تاریخی اهلسنت آمده است: «امام حسین (علیه السّلام) فرمود: وای بر شما! آیا من سنّتی را تغییر داده، دگرگونی در دین خدا پدید آورده، جرمی مرتکب شده، حقّی را واگذارده و به صاحبش بازنگرداندهام که به جنگ من آمده و قصد کشتن مرا دارید؟! در پاسخ گفتند: «نقتلک بغضا لأبیک؛ به جهت دشمنی و کینهای که با پدرت داریم تو را میکشیم.»[2] آیا کسی که از روی بغض و دشمنی با امیرمؤمنان (علیه السّلام) به جنگ امام حسین (علیه السّلام) آمده، شیعه است؟
پینوشت:
[1]. «حاش لله أن یکون الّذین قتلوههم شیعته، بل الّذین قتلوه بعضهم أهل طمع لا یرجع إلی دین... .» أعیان الشیعة، سید محسن الأمین، ج 1، ص 585.
[2]. «ثمّ دنا من القوم و قال: یا ویلکم أتقتلونی علی سنّة بدّلتها؟ أم علی شریعة غیّرتها؟ أم علی جرم فعلته؟ أم علی حقّ ترکته؟ فقالوا له: «إنّا نقتلک بغضا لأبیک.» ینابیع المودة لذوی القربی، سلیمان بن إبراهیم القندوزی الحنفی، دار الأسوة للطباعة و النشر، ج 3، ص 80.
افزودن نظر جدید