بیمهری و قساوتهای شوقی افندی!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهائیان یکی از آموزههای دوازدهگانهی فرقهی خود را اُلفت و محبّت در دین معرفی میکنند. پیشوایان بهائی، جایگاه اُلفت و محبّت در بهائیت را به قدری والا ترسیم کردهاند که در تعارض میان اصل دین و لطمه به اُلفت و محبّت؛ بیدینی را سزاوار میدانند: «(دین) باید سبب اُلفت و محبّت باشد و اگر سبب عداوت و بغضا باشد، لزومیّتی ندارد، چه که دین به منزله علاج است، اگر علاج سبب مرض شود، ترک علاج احسن است».[منتخباتی از مکاتیب عبدالبهاء، ج 1، صص 241-240]
در این میان؛ پس از به قدرت رسیدن شوقی افندی، شاهد بیمهریها و قساوتهای بسیاری از جانب این پیشوای بهائیان بودهایم. قساوتهایی که عملاً تمام اطرافیان شوقی را دربر گرفت. بیمهریهای شوقی افندی تا جایی پیش رفت که در خصوص رفتار وی با خانوادهاش میخوانیم: «مادرش بیمار شد بر بالینش نیامد تا بدرود زندگانی گفت، پس از چندی پدرش نیز که روزگاری در بستر ناتوانی افتاده بود درگذشت و چون ناشناسان به خاک سپرده شد».[پیام پدر، ص 414]
آری؛ اینست اُلفت و محبّتی که پیشوایان بهائی، خود را مدافع آن معرفی میکنند.
پینوشت:
منتخباتی از مکاتیب عبدالبهاء، نسخهی الکترونیکی، ج 1، صص 241-240.
فضلالله مهتدی، پیام پدر، ص 414؛ به نقل از: حمید فلاحتی، دیدار با تاریکی، تهران: عابد، 1390، ص 64.
افزودن نظر جدید