توجیه ضعیف در تایید کتاب ضعیف
کتابِ بیان مملوِ از غلطهای دستوری است. علیمحمدباب در جواب از غلطهای ادبیِ کتابش میگوید ما باید خودمان را با کتاب تطبیق بدهیم نه اینکه کتاب، خود را با قواعد، تطبیق دهد. در حالیکه این توجیه، با تحدی، سازگار نیست و مگر نباید هر پیامبری با زبان قومِ خودش حرف بزند؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بابیه فرقهای است که خود را صاحب شریعت جدیدی میداند و معتقد است که احکام اسلام نسخ شده است و دوران پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و قرآن تمام شده است و از این پس، علیمحمد باب بعنوان حجت و کتابِ بیان، کتاب آسمانی آنهاست.[1]
او این کتاب را تنها معجزهی خود میداند و در مورد آن تحدی میکند.[2] در حالیکه در این کتاب غلطهای بسیاری، اعم از ادبی و علمی، دیده میشود[3] تا چه رسد به فصاحت و بلاغت و همانند نداشتن. شگفتآور اینکه خودِ علیمحمدباب از اغلاطِ آثارش باخبر شده و در کتاب بیان فارسی اینگونه دفاع میکند: «اگر نکتهگیری در اِعراب و قرائت یا قواعد عربیه شود، مردود است زیرا که این قواعد از آیات برداشت میشود، نه آیات بر آنها جاری شود وشبهه نیست که صاحب این آیات، نفی این قواعد و علم را ازخود نموده بلکه هیچ حجتی نزد اولوالألباب از عدم علم به آنها و اظهار این نوع آیات و کلمات اعظمتر(!) نیست.»[4]
در اینجا باید پرسید که شما که در مورد کتاب بیان تحدی کردید و از طرفی میگوئید ما باید خودمان را با آیاتِ شما هماهنگ کنیم، پس چگونه فصاحت این کتاب از طرف ما قابل درک باشد تا بتوانیم مثل آن را بیاوریم؟
دوم اینکه چرا نباید سخنان شما را با قواعد تطبیق کرد؟ مگر نه اینکه هر پیامبری به زبان قومِ خود سخن گفته است تا مردم بتوانند متوجه شوند؟ پس چرا تا این حد اشتباهاتِ ادبی در این کتاب وجود دارد تا آنجا که بعضی اشتباهات انسان را به خنده میآورد؟
از این گذشته چرا قرآن کریم که به زبان فصیح عربی نازل شده، این قواعد را رعایت کرده است؟ و حال آنکه به قول شما این دو کتاب از یک مصدر صادر شده است (از طرف خداوند متعال). به نظر میرسد، نه اینکه این کتاب الهی نبوده، بلکه به مراتب پایینتر از کتابهایی است که توسط یک انسان نوشته شده است و باعث تعجب است که چرا عدهای به این ادعاها گوش سپردند و قبول کردهاند.
پینوشت:
[1]. «و در هر زمان، خداوند کتاب و حجتی برای خلق مقدر فرموده و میفرماید و در سنهی 1270 از بعثت محمدرسولالله کتاب را بیان و حجت را ذات حروف سبع(علیمحمدباب هفت حرف دارد)قرار داد و ابواب دین را عدد نوزده قرار داده...»: علیمحمدباب، بیان عربی، اهل بیان، ص 3: به نقل از حامد نیازی، گذرگاه تاریکی، اصفهان، حوزه علمیه اصفهان، 1393، ص 124.
[2]. « ان لا تستدلن الا بالایات فانها لتکفینکم عن شئون الاخری لتعجز عنها کل العالمون...»؛ جز به آیات، استدلال نکنید که این آیات شما را از امور دیگر کفایت میکند و همهی جهانیان در برابر آنها ناتوانند: علیمحمدباب، لوح هیکل الدین، اهل بیان، ص 23: به نقل از حامد نیازی، گذرگاه تاریکی، اصفهان، حوزه علمیه اصفهان، 1393، ص 158.
[3]. ر.ک: حامد نیازی، گذرگاه تاریکی، اصفهان: حوزه علمیه اصفهان، 1393، ص 157 - 182.
[4]. علیمحمدباب، بیان فارسی، نسخهی الکترونیکی، اواخر باب اول از واحدثانی، ص 36.
همچنین کلمهی «اعظمتر» اشتباه است چون اعظم افعل تفضیل است و پسوندِ «تر» بر سر آن در نمیآید.
افزودن نظر جدید