عدم مَوحِّد بودن بهائیان

  • 1395/10/20 - 23:24
بهائیان در تبلیغات خود، فرقه‌ی بهائیت را آیینی یکتاپرست و مُوحد معرفی می‌کنند. اما حقیقت پشت پرده این فرقه، حکایت از واقعیتی دیگر دارد. چرا که نه تنها حسینعلی نوری صراحتاً خود را خدای جهانیان معرفی و عباس افندی بر آن تأکید داشته؛ بلکه پیروان ایشان هم بر این اصل شرک‌آمیز اصرار ورزیده و انجام تکالیف را تنها برای رضا و خشنودی او می‌دانند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ هرچند که بهائیان در ظاهر معتقد به خدای یگانه و یکتا هستند، اما با بررسی گفته‌ها و نوشته‌های حسینعلی نوری، جانشینان و پیروان او، به نتیجه‌ای غیر از مُوحد بودن بهائیان می‌رسیم. گذشته از این‌که حسینعلی نوری صراحتاً خود را خدای جهانیان معرفی [1] و فرزندش عباس افندی بر آن تأکید کرده است،[2] پیروان آن‌ها نیز بر این اصل شرک‌آمیز اصرار دارند.
تأکید بر خدا بودن بَشری فانی (بهاءالله)، تا جایی پیش رفت که بهائیان معتقدند، انجام تکالیف و احکام، نه برای جلب رضایت خداوند یکتا است و نه به طمع بهشت و ترس از جهنم؛ بلکه هدف از انجام تکالیف، تنها جلب رضایت میرزاحسینعلی نوری می‌باشد.[3]
یکی از نویسندگان بهائی به نام میرزاحیدر اصفهانی، در این‌باره می‌نویسد: «فانی (اشاره به خودش) و این نفوس (بهائیان) مُوقنیم که حضرت بهاءالله، آسمانی است که از آفاقش شموس انبیاء و مرسلین اشراق نموده، مُرسَل رُسُل و مُنزِل کُتُب و رَبُّ الأرباب [4] و سلطان مبدأ و مآب است و به قدر یک صندوق نوشته‌جات و صُحُف و اَلواح و آیات از حضرت اَحَدیتَش موجود و منتشر است و جمیع را کُتُب آسمانی و صُحُف رَبّانی و تورات صَمَدانی و انجیل رَحمانی و قرآن یَزدانی و بیان جلیل، واجب الإتباع می‌دانیم و در همه بیانات مبارکش صریح است که آیاتش تأویل و باطن ندارند و ظاهرش مقصود و مأمور».[5] 
شوقی افندی سومین رهبر بهائیت نیز به اَغنام الله [6] توصیه می‌کند: «اگر در حین نماز خود را محتاج می‌بینید که کسی را پیش چشم خود مجسم کنید، حضرت عبدالبهاء را در نظر آورید؛ زیرا به واسطه‌ی حضرت عبدالبهاء می‌توان با جمال مبارک (حسینعلی نوری)، راز و نیاز کرد».[7]
آری؛ چگونه می‌توان بهائیان را یکتاپرست و مُوحد دانست در حالی که آنها نه تنها شخص کَذّابی را خدای خود معرفی می‌کنند، بلکه تمامی تکالیف (از جمله نماز، روزه، احسان به دیگران) را «تنها»، برای جلب رضایت او انجام می‌دهند! از این‌رو، ادعای توحیدی بودن آیین بهائیت، بیشتر به طنزی بی‌مزه شباهت دارد.

پی‌نوشت:

[1]. حسینعلی نوری، مبین، نسخه خطی، به خط زین المقربین، چاپ مؤسسه ملی مطبوعات امری، 1249 ق، ص 286.
[2]. عباس افندی، مکاتیب، مطبعه العلمیه مصر: به همّت فرج‌الله زکی الکردی، 1330 ق، ج 1، ص 225.
[3]. مجله اخبار امری، نشریه محفل ملّی بهائیان ایران، ش 14، سال 1349، ص 406.
[4]. عبدالحمید اشراق خاوری (از مبلّغان مشهور بهائی)، کلمه‌ی رَبّ الأرباب را این‌گونه تعریف می‌کند: «پروردگار پروردگاران جهان و آفریدگار». عبدالحمید اشراق خاوری، قاموس ایقان، بی‌جا: بی‌تا، بی‌نا، ج 4، ص 44.
[5]. میرزا حیدرعلی، بهجة الصدور، بی‌جا: بی‌تا، بی‌نا، ص 339.
[6]. اَغنام الله به معنای گوسفندان خدا، اصطلاحی است که رهبران بهائی برای پیروان خود به کار برده‌اند.
[7]. مجله اخبار امری، نشریه محفل ملّی بهائیان ایران، ش 6، سال 1328.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.