امام المشککین و آیه ولایت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از آیات که از اسناد حقانیت تشیع و برای اثبات ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است، آیه ولایت است، این آیه «إنّما وَلِيُّكُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَهُمْ راكِعُونَ.[مائده/56] ولى و سرپرست شما، خدا و پيامبر و كسانى هستند كه ايمان آوردهاند، همان كسانىكه نماز را بر پا میدارند و در حال ركوع، زكات میدهند.» جناب فخر رازی که به امام المشککین معروف است، به شبهه پراكنى درباره این آیه، پرداخته است. یکی از شبهات وی این است که «هرگاه اين آيه در حق على (عليه السلام) فرود آمده باشد، بايد در حال حيات رسول خدا نيز ولايت نافذ التصرف، داشته باشد.»[1]
پاسخ: فخر رازی باید بداند که البته آیه دلالت دارد، بر اینکه امام (علیه السلام) در حال حیات رسول الله (صلی الله علیه و آله) نیز دارای ولایت است، ولی بهکارگیری این ولایت در صورت نیاز است و منوط به زمان ارتحال پیامبر است؛ و این یک امر عرفی است. همانطور که در عالم سیاست وقتی شخصی را بهعنوان ولیعهد دیگری معرفی میکنند، او دارای ولایت است، ولی این ولایت در صورت ارتحال حاکم و یا غیبت او متنفذ میشود و هدف آن نبودن خلأ در زمان ضرورتهاست.
وی در شبههای دیگر میگوید: «ولىّ در لغت عرب به معنى محب و دوست نيز آمده است، چنانکه میفرماید: (المؤمنون بعضهم أولياء بعض) و در ماقبل و مابعد آيه واژه «اولياء» به معنای جمع است و باید این اولیاء نیز به معنای دوستی باشد.»[2]
پاسخ: فخر رازى، به خاطر قضاوت پیشدستانه، فقط آيات محدودى (51 و 57) را مدنظر داشته است، لذا تصور كرده است، كه اساس مهر و محبت، مودّت و دوستى است. طبعاً مقصود از «ولىّ» هم در آيه مورد بحث ما، دوستى خدا و پيامبر و مؤمنان خواهد بود، ولی او به دو نکته دقت نکرده است:
1. مگر دوستى خدا و پيامبر بر احدى مخفى بوده، كه آيه با اين تأكيدات و كلمه تأکید «إنّما» آن را بخواهد تذکر كند؟ طبعاً مقصود از ولىّ معناى مهم و والایی است كه آن را از همه سلب كرده و متوجه سه گروه خاص نموده است.
2. مطالعه آيات اين سوره از آيه 42 تا 70، نشان از آن دارد كه مقصود از ولى در آيه و در آيات قبل و بعد، معرفى افرادى است كه بتوانند بر جامعه مؤمنان حاكميت و ولايت داشته باشند. مثلاً خداوند در آيه 43 میفرماید: «وکیف يُحَكِّمُونَكَ وَعِنْدَهُمُ التَّوراةُ فِيها حُكْمُ اللهِ.[مائده/43] چگونه تو را به داورى میپذیرند، در حالىكه تورات در ميان آنهاست و حكم خدا در آن است و آنها زير بار آن نرفتهاند.» در آيه 47 نیز میفرماید: «وَلْيَحْكُمْ أهْلُ الإنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللهُ فِيهِ.[مائده/47] پيروان مسيح بايد به آنچه خداوند در آن نازل كرده، حكم كنند.» و در آيه 49 میفرماید: «وَاَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللهُ.[مائده/49] در ميان آنان با آنچه خدا فرود آورده، داورى كن.» در آيه 50 میفرماید: «أَفَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ.[مائده/50] آيا داورى زمان جاهليت را از تو مىخواهند؟»
پس از آين همه آيات كه همه درباره حكومت و قضاوت كه از شئون ولايت به معناى فرمانروايى است، سخن مىگويد، چگونه آیات را درباره دوستی بدانیم. هر فردى اين آيات را درباره اهل بيت (عليهم السلام) مطالعه كند، بىشك بهدست مىآورد كه پيامبر براى جانشينى خود به امر الهى انديشيده و فردى را بهعنوان جانشين معرفى كرده است.
پینوشت:
[1]. تفسير مفاتيح الغيب، ج 12، ص 28، دار الكتب العلمية - بيروت - 1421 هـ - 2000 م
[2]. همان.
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1395/05/14 - 23:16
لینک ثابت
سلام خدمت نویسنده محترم
افزودن نظر جدید